مامان مسیح و مهرسام مامان مسیح و مهرسام ۳ سالگی
وای خدا پسرم از ساعت ۱۰ صبح بیداره هنوزم نخوابیده خیلیم سرحاله 🤕مغزمونو خورده 🙄
مامان جانان مامان جانان ۳ سالگی
سلام دوستان
شما بچه هاتون بهانه های بی مورد میگیرند ؟
رفتار متقابل این بهانه ها چیه چیکار میکنید ؟
جانان خیلی بهانه‌های الکی میگیره و بابتش ساعت ها گریه های وحشتناک می‌کنه
مثلا از خواب بیدار شده بود به پدرش گفت بریم شهربازی و خوب ماشین تو تعمیرگاه بود و باباش براش توضیح داد که فردا حتما میبرم الان ماشین خراب که خونه رو گذاشت رو سرش به هیچ صراطی مستقیم نبود
این یه نمونه اش در طول روز چندین بار بهانه گیری می‌کنه
شما راه حلی بلدید
اینکه بگیر سرش با چیز دیگه گرم کن محال ممکنه بشه وقتی بابت چیزی گریه می‌کنه سرگرم بازی یا چیز دیگه ای بشه
اعصاب منو و پدرش دیگه نمی‌کشه بخدااااا دیوانه شدیم
مامان مهرسام مامان مهرسام ۳ سالگی
ب شوهرم میگم این قرصی ک مصرف میکنی میدونستی سرطان زاست ؟
میدونستی ترامادول داره اعتیاداوره؟
میگ ولش کن ب چیزای خوبش فک کن ...‌
دعواراه بندازم.؟؟؟؟؟،؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان هدی جونم مامان هدی جونم ۳ سالگی
یه سوال دارم خواهرا جوابمو میدین دیدین شیاف میزنی یه جوری میشه میره بالا من دو شب میزنم اونجوری نمیشه یعنی جذب میشه؟برا شمام شده اینجوری بزنید حسش نکنید میره بالا؟؟
مامان hana مامان hana ۴ سالگی
مامانا بنظرتون کدوم رنگش قشنگترع برا کادو مخام
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان فندوق ❤️❤️❤️ مامان فندوق ❤️❤️❤️ ۳ سالگی
خانما پسرم خلط گلو داره باید آنتی بیوتیک استفاده کنه؟؟؟
مامان اریانا مامان اریانا ۵ سالگی
سلاام
من مامان اریانا هستم و به تازگی به جمعتون توی گهواره اضافه شدم 🌹
اریانا پنج سال و هشت ماه داره 😍
مامان کوچولو مامان کوچولو ۳ سالگی
خوبین؟.کیا بچسون همین پسر من هست خیلی رووان مثل ما حرف میزنه؟
دیروز با خونواده دوس شوهرم رفته بودیم بیرون مادرزنش هم بود پسرم گف گرمه جورابمو درآر.منم درآوردم ..‌بعد زنه با خنده گفت راست میگنا زبون آدم لال رو فقط مادرش متوجه میشه☹️ شوکه شدم هیچی نگفتم از صب ناراحتم میگم به همسر دوس شوهرم پیام بدم بگم این حرفو زده خیلی ناراحتم کرده یا ولش کنم. خیلی فکرم درگیر اینخرفشه.پسرم حرف میزنه ولی نه دیگه کامل
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان سامیار مامان سامیار ۴ سالگی
داستان زندگیم ۶۳
حتا دیگه مرفین هم نباید بهش میزدن چون تداخل دارویی داشت. خیلی سخت بود همه چی.فقط سرم بود که تزریق میشد و شیمی درمانی بابت ضعیف شدن خواهرم فعلا قط شد و میشه گفت خواهرم شده ۳۰ کیلو .هیچی اذش نمونده بود.و دکترا گفته بودن چیزی نمیتونه بخوره باید بعد از ترمیم زخم بدنش بیاد تا سوند معده براش بزاریم.اونم یه چیزی مثل شیلنگ بود که از دماغ رد میشد ک تا معده میرفت .خیلی چیزه بدی بود .خواهرم داشت دوره درمان زخم عملشو می‌گذرند و از اینور اولین سال فوت دختر خالمم بود.مراسمی گرفتن .اما فقط منو خواهرم و داداشم رفتیم .و مامانم پیش بچه ها و خواهرم بود.حالمون بد بود و مراسم و سرخاک دختر خالم جای خوبی بود برا خالی کردن دل پرمون. از همه گلایه داشتم.از خدا شاکی بودم که چرا آخه باید به این روزا دچار میشدیم .ماکه کم سختی نکشیده بودیم این حقمون نبود.حق خواهرم نبود با ۳ تا بچه اینجوری بشه ‌دخترش هنوز کوچیک بود بهش نیاز داشت اخه
مامان آروین و طاها😍 مامان آروین و طاها😍 ۵ سالگی
سلام خانوما من هرماه هشت روز زودتر پریود میشم چرا ایجوره.مثلا ماه قبل 22 پریود شدم این ماه دیروز شدم