مامان بهار مامان بهار ۳ سالگی
مامان حامیم و آمین مامان حامیم و آمین ۱ سالگی
مامان رایان کوچولو👼 مامان رایان کوچولو👼 ۱۲ ماهگی
چند شب پیش برای تولد پسرم مامانم و مادرشوهرم ودعوت کرده بودن برای شام
بعد مادرشوهرم شروع کرد به گریه و ناله با بردارشوهرو جاریم دعواش شده بوده چندروز پیش اومد دق دلی شو خونه ما خالی کرد دوساعت تمام گریه و بحث داشت که پسرام هام بدرد نمیخورن وهمشون زن ذلیل آن و فلان
انقدر اعصابم خورد شد که تولد پسرم و خراب کرد
بعد از اون شب هم هنوز خونمون مونده منم اکثرا تو اخم بودم
امروز با شوهرم بحثم شد سر یه چیز الکی میگه تو چون مامانم میاد میمونه چند شب خونمون عصبانی میشی و بحث راه میندازی گفتم اونم هست اما بیشتر بخاطر اینکه تولد بچه مو که کلی توش حس خوب داشتم و خراب کرد و حالمون رو با گریه و ناله هاش بد کرده
بعد از بحث مون هم مادرشوهرم هی خودشو مینداخت وسط بعد شوهرم سر یه قضیه دیگه هم که مادرشوهرم یه حرفی رو از خونمون برده بود به بقیه گفته بود عصبانی بود ازش با اونم جروبحث کرد و ناراحت شد وزد زیر گریه الان عذاب وجدان گرفتم که باهاش دعوا کرده هم میگم یه بار جلوشوبگیره تا حرف از خونمون نبره جاییی
مامان ماه🌛لین مامان ماه🌛لین ۱۰ ماهگی
مامان مانیار مامان مانیار ۱ ماهگی