اولین باری که خواهر برادرای بزرگتر، خواهر یا برادر کوچیکترشون رو می‌بینن...❤️
اون لحظه واقعا مامان باباها نمی‌دونن بچه بزرگتر چه واکنشی ممکنه نشون بده، اما اگه ذوق کنه انگار دنیا رو به مامان باباش دادن...

✅ توی بحث امروز شما بهمون بگین حستون به این عکس چیه؟ دوست دارین این لحظه رو تجربه کنین؟
✅ اگه دو یا بیشتر از دو فرزند دارین، بهمون بگین واکنش فرزند بزرگتر توی اولین دیدارش با فرزند کوچیکتر چی بود؟
✅ خودتون فرزند بزرگتر بودین؟ با دیدن خواهر برادرای کوچیکترتون چه حسی بهتون دست داد؟

نازه

ی حس عالی ی حس فوق العاده خوب

بهترین لحظه زندگی

سلام

سلام من یه پسر ۷ساله دارم ودر آرزوی فرزند دوم هستم کاش خدا زودتر جوابمو بده تنهایی خیلی سخته اگه اون یکی رو باردار بشم از خوشحالی گریه میکنم به امید خدا انشاالله همه به آن چه لا یقش هستن برسن چون من خودم بچه خیلی دوس دارم ولی به خاطر تنبلی تخمدان نمیشه

سلام خانم گلا.
منم باردار بودم ۱۲ هفته ولی متاسفانه ضربان قلب نداشت مجبور شدم سقط کنم.الان خیلی نگرانم که ایا بارداری بعدیم چطور خواهد بود این اتفاق دوباره میخاد تکرار بشه یا نه.اگه همچین موردی رو تو اطرافیانتون دیدین بگین

انشالا دوماه دیگه تجربه میکنم

آخیش 🤩 یک هفته ی دیگه ی من

خانواده

انشالله سه ماه دیگه تجربش میکنیم

انشالله بعد ۴ماه ماهم اینو تجربه میکنیم🥰🥰🥰

سلام خانومای گل،من شش هفته هستم و دوساعت پیش یکم نون پنیر انگور خوردم ،ضعف داشتم، حالا الان نیم ساعت این طوراست که افتادم به درد پریودی...و حس خونریزی طوری که همش دارم خودمو چک میکنم. مصرف انگور ممنوعه ایا؟؟ الان باید چکار کنم بنظرتون؟؟😥😢

ایشالله ب زودی تجربه میکنم

ارزومه این روزو بببینم خدایا بگو آمین

شادی
یاد خودمون میوفتم

کاش منم داداش داشتم کاش امروز ک میرفتم سون nt میگقتن ک بچت پسرع گفتن معلوم نیست انشا ا.. ک تنش سالم باشه ولی ارزوم‌بود حالاک داداش ندارم حداقل خودم پسر بیارممم

کل وجودم اکلیلی شد

حس قشنگی وعشق 😍😍🥺 انشالله منم بزودی بچه دوممو باردار بشم پسرم ازتنهایی دربیاد و زندگیمون رنگ وبوی جدیدی بگیره

وای چه صحنه عاشق🥰🥰🥰

اها اخرین بارچه سالی زدی ده سال بعدش بایدبزنی

سلام ماما گفت 18هفته ای رفتم تو سونو گفت 16هفته ای

غنچه غذای کودک

سلام تو شهرستان ساوه دکتر زنان خوب کیه ؟؟؟ اگه کسی میشناسه معرفی کنه ممنون

يادمه وقتى اولين بار داداشمو بغل كردم انگار دنيا مال من بود... ٨ ساله بودم🥰

ض

سلام خسته نباشید تو۱۶هفته جنسیت روکه بگن دقیق هست

بچه دوم ازاولی شیرینتره چون یه بچه دیگه هم منتظراومدنشه.پسرم وقتی خواهرشودیدخیلی ذوق کردولی بیشترحواسش رفته بودبه کادویی که مثلانینی ازبیمارستان واسش آورده بود😂

غنچه هم یه سلام خوراکیه با اسم محصولش غنچه هست

حس خاصی خودمم نداشتم چون خیلی کوچیک بودم دو یا یه سالم بود

بدبختییییی ب تمام معنا ب روایت تصویر

آخه اولش گفت پسره بعد گفت معلوم نیست

دقیقا.من دخترم ۹ روزشه دست تنها خسته خیلی دلم گرفته.پسرمم خیلی اذیتم میکنه همش دست رو صورتو کله دخترم میاره خواهشا پشت سر هم بچه نیارین خواهشا پسرم ۳ سالو سه ماهشه

من دخترم یازده سالش بود پسرم به دنیا اومد خیلی خوشحال بود خودش از وقتی زبون باز کرد می گفت یه داداش می خوام ویه اجی الان هم مثل یه مادر مراقبشه البته قرار بود همین ماه زایمان داشته باشم باز که متاسفانه دوقلو هام سقط شدن با بچه کوچیک بچه اوردن رو تجربه نکردم

سه روزه اسهاله امروز یکم مدفوع
ش عادی شد نه یبوست نداره

حس خاصی ندارم😑

سلام خانوم ا پسرم ۶ سالشه امروز تو مدفوعش خون بود دلیلش چیه

دوستان کسی بوده تو بارداری تو سه ماه سوم درد پریودی داشته باشه؟طبیعی هست یانه من میترسم خطر زایمان زود‌رس باشه ممنون میشم جواب بدین

حسم اينه ك پشت اين عكس پره از حس پوچي و پشيمونى و درد وخستگيه .... مخصوصا اين كه دست تنها باشي

سلام مامایعنی حتمابایدواکسن کزازبزنیم؟ منم نزدم

وای خدا کنه منم این لحضه روتجربه کنه🥺

دخترم بااینکه ۱۲ سال اختلاف سنی بادختر دومیم داشت واصلا فکرنمیکردم حسادت کنه ولی حسادت میکرد البته میگفت تودیگه منو دوست نداری شاید خودم مقصر بودم

سلام ماما محمد حسین ،توکارهام شریکش میکردم مثلا میگفتم بیا مراقبش باش تامن کارم روانجام بدم هردو رو بوس میکردم اول فرزند اولم روبوس میکردم بعددومی میگفتم بروپوشک یاساکش روبیارتالباساش رو باهم عوض کنیم و... به زبان داداش کوچیکه تشکر میکردم دوست داشت الان یه کوچولو که بزرکتر شده کوچیکه برای داداشش ذوق میکنه اول دوست نداشت چون لبخند نمیزد باهمسرت باید این کاراهارو انجام بدی وتوجه بیشتری به فرزنداول داشته باشی دربرخی مواقع لازمه که به بزرکتره بگید که اون خیلی کوچیکه ونیاز به مراقبت داره

سلام.دیروزرفتم انومالی دکترگف بینیش غضروفیه استخوانش دیده نمیشه.خوبه؟جواب بدین خواهشا

سلام دوستان کسی میدونه مطب دکتر منیژه گودرزی در بروجرد کجاست

من دارم بچه دوم رو ب دنیا میارم تا این ب دنیا بیاد پسرم 2سالش میشع ولی خیلی میترسم چون خواهرم دو تا بچه داره خیلی اذیتش میکنن پسر اولش حسودی میکنه برا داداش کوچیکش

سلام دوستان منم مامان ارش هستم میخوام از شما سوال کنم

اره

پسرمنم 15 ماه ازدخترم بزرگتره همش میره دخترموبوس میکنه نازش میده بعضی وقتامیاددستاشودرازمیکنه که بچه روبدیم بغلش

اره خیلی دوستدارم .ولی یکم میترسم .

سلام پسرم شیش ماه 21 روزه است اما برفک دهانش خوب نمیشه چکار کنم

سلام خانوما کیا تو 16هفته رفتن جنسیت معلوم نشد

خدایا ۵ تا نی نی سالم و صالح و خوش روزی بهم بده دیگه هیچی ازت نمیخوام😇😍

مامان پرانرژی زینک دادم خارجی ولی فایده نداده

من پسرم از وقتی دخترم به دنیا اومده هر روز میگه مامان جون مرسی که برام شاینا خریدی با تمام وجود دوستش داره ۳ سال تفاوت دارن

نه مامان کاری جان تا حالا سرکلاژ نشدم .....دکتر گفت سرکلاژ بشی استراحت کنی نهایتش ۳۵هفته زایمان میکنی

من هرکی اطزافم بچه دوم آورده میگه بچه اولیم حسودی میکنه یکی میگه حواسم نباشه میزنه تو سرش یکی میگه حواسم نبود داشت زوری بستنی میداد به نوزاد حتی فکرشم نمیکنم وقتی تنهام وکسی پیشم نیست

خیلی حس قشنگیه. امیدوارم پسرک منم تجربه کنه

من فقط هنوز یه پسر دارم ولی این حسو موقعه ی که خواهر زادم به دنیا اومد داشتم خیلی زود گذشت

کاش خدا به منم ی بچه دیگه بده که پسرم خوشحال بشه

نمیدونم خوشحال میشه یا نه ولی وقتی میگم آبجی بگیریم میگه نمیخوام🤣😂

وقتی دخترم دنیا بیاد پسرم دوسالش میشه ممکنه خیلی درکی نداشته باشه از خواهرش ولی مطمینم وقتی بزرگتر شد خیلی خوشحاله که یه خواهر و یه هم بازی داره

سلام دکتر به دخترم چهار ماه و نیم هست شربت تری دی تری داده رو خود شربت نوشته از دو سال ب بالا چوار کنم به نظرتدن بدم بهش؟نوشته دوبار در روز طبق دستور.....کدوم دستور؟روش ک از دوسال ب بالا

یادمه پسرم اولین بار که خواهرکوچولوشو دید از خوشحالی گریه کرد 😍

برای کسیکه بچه اولش بزرگ شده باشه خوبه چون هم برای خود مامان هم سخت نیست خوبه هم برای بچه اولی حس خیلی خوبی داره

ععه عه عه چیه بابا اصلا بچه دوس ندارم

سلام
پسرم دوسال چهار ماه هس وزن 13/300 قد 87 بهداشت میگه بکم قدش کوتاه چیکار کنم چی برای قد خوبه بدم بهش ممنون

خوب می کنی عزیزم یه دونه بسه

دلوین دلوان

من پسر اولم یک سال و چهار ماهش بود ک پسر دومم دنیا اومد و وقتی دیدتش میخواست بغلش کنه میگفت نی نی بغل.با اینکه خودش خیلی کوچیک بود ولی خیلی درک میکرد.خیلی هم برای من سخت بود اون دوران

من یه پسر دو سال ونیمه دارم و یه پسر ۷ ماهه حس خوبی این که سر سفر میشینی چهار طرفش پره و این که تو شهر غریب بچه هات تنها نیستن برای هم بازی دوران خیلی سختی رو دارم میگدرونم ولی دلخوشم به اینده که همه چیز بهتر میشه

هیچوقت بچه دوم نمیارم

خیلی قشنگه ولی خییییلی سخته
بچه اولم لحظه شماری میکرد که داداشش به دنیا بیاد و زود ببینش ارتباط خیلی خوبی با هم دارن اون لحظه که دیدش میخاست با خودش ببرش خونه و از اینکه دکتر بهش اجازه نمیداد خیلی ناراحت بود کلا مثل عروسکه تو دستش😅🥴

دقیقا منم همینو میگم

خداروشکر عزیزم...مامان زینب جان من یه زایمان زودرس داشتم ....۶سال پیش بود ...به سقط نوزده هفته ام داشتم یک ماه پیش.....الان میترسم باردار بشم ....توبا وجود سرکلاژ چند هفته زایمان کردی

حالم بهم میخوره 😂
متنفرمممم از بچه دیگه. همین ی دونه رو خدا برام حفظ کنه

معنی خانواده رو حس کردم، پسرم تو شک بود از خوشحالی تو چشماش اشک جمع شد، شش ساله شه، می‌گفت مامان خوابم یا بیدار ، واقعا آبجی دارم، الهی به حق علی خدا دامن تموم مومنین سبز کنه، بهترین لذت دنیا داشتن بچه س

حس قشنگیه. خدا به هرکی میخواد این حس قشنگ و هدیه کنه😍

سلام
من تو غربارگری اول گفتن لبه تحتانی جفت دهانه رحم را پوشانده. بعد دکتر برام داپلر جفت نوشت گفت باید استراحت مطلق داشته باشی کمی چسبندگی داره اما درصدش مشخص نیست و غربارگری دوم رو زودتر نوشت برام.
کسی مث من بوده ؟؟؟؟؟؟؟ درضمن خود بچه هیچ مشکلی نداره
خیلی ترسیدم لطفا جوابمو بدین

دکترزنان خیلی خوب شیراز دکتر کوکبی مژده تواضع

دیگه نمیخوام تجربه کنم

تسذنیزو

بهترین روزهای زندگیم بود

بارداری های فوق فوق فوق سختی رو گذروندم ولی خیییییییییلی دوست دارم این لحظه رو تجربه کنم

پسرم هشت سالشه قبل از بدنیا اومدن داداشش انتظارش رو میکشید وخیلی دوست داشت وقتی بدنیا اومد گفتش که از وقتی که بدنیا امده تو دیگه دوستم نداری حسادت میکرد بعد رفتارم رودرست کردم دیگه حسادت نمیکنه خیلیم دوستش داره

خیلی خیلی زیاد دوست دارم این لحظه رو تجربه کنم

دخترم از وقتی اومده از دکتر و دارو خوردن خسته شده دیگه نمیخوام تجربه کنم

من عاشق لحظه ای هستم که بچه مومیگیرم بغلم😍😍😍😍

تجربه نکردم انشالله هم تجربه نکنم همین یدونه کافیه 😔

حس قشنگیه که یه نفر دیگه به خانوادت اضافه میشه

پس الان چی بهش بدم

شکم گرد میشه

بچه پسر اینجوری میشه

حس تنفر حتی اینکه بخوام یکی دیگه بیارم حالمو بد میکنه، نمی تونم کسی جز دخترمو دوس داشته باشم ،بعلاوه نمی تونم بین شون فرق نذارم

سلام دوستان من پسرم چهارماه هیفده روزشه می‌خوام بهش غنچه بدم ایاخوب ی ن

تجربه نکردم هنوز

اخه قدیم این جوری ها نبود الان مدرسه خصوصی شهریه اش حداقل ۲۰ میلیون شده مدرسه دولتی ام که فقط باید بری ببینی چیا توش میشه به تدریس نادرستشون کار ندارم اتفاقایی که توش میوفته رو فقط یکم باید تحقیق کنید ببینید چه افتضاحیه،از لباس و اسباب بازی آدم نمیخره و کم میزاره ولی از خورد و خوراک چی چیکار باید بکنه آدم در ماه فقط پول پوشک و شیر خشک و قطره هاشون یه تومنه حالا بقیه چیزا بماند

سلام دخترم ۱۰سالش بودپسرم بدنیاامدواکنشش اولین لحظه وقتی پسرم بغل باباش دیدفقط گریه کردمیگفت ازخوشحالیه ولی قشنگ معلوم بودحسادته فقط روزاول بعدش عاشقش شدالان بیشترازمن مراقبش دوتافرشته دارم شکرخدا😘😘😍😍

ب نظرتون از شامپو هست اخه از موقع بدنیا اومده فیروز میشورم

من یه دختر۶ساله دارم واقعادوست دارم دوباره این لحظه رو تجربه کنم انشاءالله که قسمتم کنه😊🤲

ما همین تجربه کردیم

من یه پسر سه ساله دارم و دو ماه دیگه دخترم بدنیا میاد خیلی نگرانم که واکنشش چیه و خودم باید چیکار کنم که حساسیت بوجود نیاد

والا پسرمن منم کچل کرده هرروز میگه مامان دیگه کی میاد خیلی چشم انتظارشه

من دخترم ۲ سال ۶ ماهشه الانم پسرم ۱ ماهو ۱۴ روزشه وا ز خداممنون ک دوتا دست گل بهم داده هرگز نگید وضع اقتصادی بده اینو بدونید خدا ی بچه رو بد نونشو هم میده

بچها توماههای اول شما حمام میرفتید؟چجوری ببخشید خودتونو با پودر موپر بهتر ه یا پمادش یا ژیلت ممنونم

دختر من که کچلم کرده همش میگه چرا بدنیا نمیاریش میگه دیگه نمیتونم منتظربمونم

من میگم یا بچه نیاریم یا اگر آوردیم حداقل دوتا بیاریم

من دوست دارم این حس را تجربه کنم. ولی چون شاغل هستم فکر نکنم بتونم بچه ی دوم را بیارم. ولی به نظرم حس خیلی خوبی باید باشه.

خداراشکر بابت دوتا دسته گلی ک بهم داد خداراشکر 🤲 🤲 🤲 🤲 🤲 مامانا اصلا نگید وضع اقتصادی بده بخدا خود خدا روزی رسونه دست بنده نیس... اینقدر قشنگ روزی پسرم زیادبود ک نگو خونمون بزرگترشد ماشین خریدیم خونمون بی پول نشد ازروز ک بدنیااومد

سلام خیلی حس قشنگی من دخترم 8ساله بود وقتی رفتم زایمان کنم همه میگفتندغمگین ولی وقتی داداشش رادید بغلش کرد گل برلش اورد خیلی هم دوسش داره داداشش هم دوسش داره ولی اذیتش هم میکنه هرچی خواهرش برداشت باجیغ ازش میگیره

حس قشنگیه ولی دخترم 5سالش بود که این کوچولوی نیاورم خیلی ناراحت شدچون میگه توبه من نگاه نمیکنی میخوابی به من نگاه کن چرابهش شیرمیدی وخیغی چیزاچون خیلی وابسته بوده الان یکی دیگه رو تحمل نمیکنه باهاش بازی می‌کنه ولی زیرزیری اذیتش می‌کنه همه توجه هاچون به این کوچولوهست بیشترناراحت میشه ماهمه کارمیکنیم ولی بازم حسادت می‌کنه نمی‌دونم دیگه چکارکنم

واقعا چه دلی دارید تو این اوضاع که هیچ کس از فرداش خبر نداره معلومم نیست با چه ترفندی قراره بدبخت تر بشیم ریسک میکنه و بچه دوم رو میاره،بخدا که همون یدونم شرمنده اش نشیم خوبه

دوختر

خیلی حس قشنگیه. کاش من بتونم تجربش کنم

بهترین حس دنیا ، پسر من نه سالشه و نه ماه منتظر لیانا بود تو زمانی ک باردار بودم با زبون خواهرش باهاش حرف میزدم هررر روز شوخی میکردم و .... الان عاشقانه دوسش داره و خیلی تو کاراش کمکم میکنه ، لیانا هم عاشق داداششه ،فداشون بشم من😘

بدترین حس دنیا ...من بدون تصمیم قبلی بود و دخترم چهار سالش بود وقتی بچه رو دید چیزی نگفت با اینکه یکسال تلاش کردم آماده اش کنم بعد یک ماه حسادت های بی نهایت وحشتناک شروع شد و اینقدر بی نهایت با بچه بد بود تا یک ماه ول کن گهواره بچه نبود قشنگ داشتم روانی میشدم بعد تا چهارماهگی که بچه می‌خندید یکم بهتر شد ولی نه اصلا الان هنوز شش ماهه هست و دخترم یه وقتی بوسش می‌کنه یه وقت بیشتر هم میگه نمیخوامش و خیلی بچه رو میزنه عصبی شده وسایل پرت می‌کنه و ...

مال من گفت مامان من نمیخوامش تو رواز من میگیره

سلام من بعد سزارین درماه دو بار پریود میشدم دکتر استرادیول داده کسی عین من بوده ک درس شده باشه چن ماه این قرص رو خوردید؟؟؟من سنو هم دادم اوکی بودم نمیدونم چرا ایطور شدم

دخترای من ۲۳ ساله ۱۵ ساله ویه خواهر کوچلو ۷ ماهه آمد کنارشون

خانمامامان فندوق کوچولواسمش گزاشت مامان توت فرنگی حواستون کلاهبرداره ازتون پول نگیره گولشونخورید

تااین حدددددد یعنی چقدبدبودک متنفری

سلام یه سوال داشتم واسه برنج کته یه بندانگشت اب ک میگن بریزی یعنی چقدر میشه یکی عکس بفرسته

این صحنه شاهد تموم شدن حالت تهوع های منه که روز بعد زایمان یه روزعاااالی هستش

سلام من پسر بزرگم ۱۲ سالش برادر کوچولو که دید خیلی خوشحال شد ازقبل هم ذوق وشوق زیاد داشت چون دوست داشت برادر داشته باشه که خدا رو شکر قسمت این بود دوباره صاحب فرزند پسر باشم هرچند برای من فرقی نداشت گفتم هرچه خدا بده شکر خدا بجا میارم حالا هم خدا رو شکر بعضی مواقع کمک میکنه نگه اش میداره تا کارهام انجام بدم وخیلی هم دوستش داره ❤

هنوز قسمتم نشده فرزند دوم انشاءالله خدای بزرگ ب زودی قسمتم کنه از ته دلم آرزوی چنین لحظه ای را دارم آمین 🤗☺

متنفرم ازاین صحنه متنفر😑😔

پسر بزرگ من ۱۲ سالش بود وقتی سهیل به دنیا اومد تو اولین دیدار از خوشحالی گریه کرد

من خیلی دوست دارم این صحنه رو تجربه کنم

ممنون عزیزان

ممنون گلم

چون الکی میخادازمن پول بگیره داره پول بسته بده نداره پول شیرخشک بچش بخره ک ازبستشم ارزونتره

اخییی عزیزمممم، من چون بارداری پرخطر داشتم نه ماه استراحت مطلق بعد زایمانم تا دوماه حالم بد بود. بعدش هم تو این اوضاع همین یکی و شرمنده ش نشیم هنر کردیم

بچه هام بزرگن ۱۳ و ۷ سال دارم برای خواهرشون دارن لحظه شماری میکنن

متخصص زنان فیبرم دارم خیلی میترسم بهم گفتن ی دکتر خوب اول برم

سلام مامانای مهربون تو خدا اگر دکتر زنان خیلی خوب سراغ دارین خبر بدین ممنون
هر شهری باشه

بله دخترمن ب پروتئین گاوی حساسیت داره.دکتر بردمش گفت شیرخشک ببلاک اچ آ. که البته این شیرخشکو دادنی شناسنانه بچرو میخوان. و سرلاک برنج

مامان کوچولوکم بیادورغ بنویس هینجاک کمکم کنیدوندارم هرسری بایه اسم میای خاک برسرت فقط ازمردم میخای پول بگیری مگه میشه کسی خونش تهران باشه وزیرخط فقرباشه زشت برات خجالت بکش

روز اول دختر بزرگم وانمود میکرد خواهرشو دوسش داره
تو بغلش گرفت ولی من یه غم خیلی بزرگ تو چشماش دیدم
تا یمدت افسرده بود زود عصبی میشد خودبخود گریه میکرد ولی الان خیلی دوسش داره
گاها حسودی میکنه بهش ولی دیگه اون غم رو تو چشماش نمیبینم
با دیدن این عکس فقط قیافه غم انگیز دختر بزرگم یادم میاد ، دلم میسوزه براش

چه مریضی داره ؟ چندسالشه. پدر و مادرت کجا هستند

ببخشید کم وخونی والتهاب برا بچه خطر داره

پسر من وقتی خواهرش را دید کلی ذوق کرد و جیغ زد و همان شب خودش را گذاشت بیمارستان
الان هم بعد از ۶ ماه رابطه فوق العاده قوی باهم دارند به حدی دخترم آرام توی بغل برادرش می خوابه و پسر یه عالمه نوازشش می کنه😘😍😍

پسر من امد بیمارستان با پدرش عیادت من و داداشش خودش ۳ سال ونیمشه
موقع برگشت در بیمارستان گریه میکنه میگه بابا داداشمو میخوام بیارش

حسی بهش ندارم، نه دوست ندارم تجربه ش کنم خدا همین گل دخترم و برام حفظ کنه

سلام چرای کسی جواب منو نمیده 😭

سلام مامانا،کسی تازگیا بیمارستان مردم زایمان کرده،هزینه زایمان طبیعی و سزارینش با بیمه و ازاد چقدره

به نظرم لحظه شیرینی باید باشه، الهی که خدا هرچه زودتر نصیب منم بکنه

کجای تهرانی؟

سلام مامانا کسی هست ک نی نیش ب پروتیین گاوی حساس باشه؟چ شیرخشک و سرلاکی بهش میدید؟

تو همه با ای دی متفاوت درخواست کمک میده الان باید چند روز گرسنه بود نه اینکه دو روز چون هر سری تو پیامش فقط میگه دو روز گشنشه.از عواطف مادرا سواستفاده میکنه

صدف که میگه نی نی بیاری میکشمش نمیدونم چجوری با این نی نی و صدف کنار بیام

امام حسین جواب دروغاتو بده

مامان آهیل بفرس آزمایشو پیشنهاد دوستیم دادم قبول کن برام بفرس

سلام مبارکتون باشه اره آینه و قران ببر و یه وسیله هم از خونتون هم ببر که قبل محرم وسیله برده باشی یه چیزی که ضروری نباشه بتونی اونجا بزاری تا وقتی کامل اساس کشی کنی

گروه داریم برای مادرای باردار🤰❤ و اونایی که میخان اقدام کنن بیش از 140 نفر عضو داره هرکی مایله پیام بده داخل واتساپ عضوش کنم 09308228084❤❤❤

تروخدا جواب بدین

گروه داریم برای مادرای باردار🤰❤ و اونایی که میخان اقدام کنن بیش از 140 نفر عضو داره هرکی مایله پیام بده داخل واتساپ عضوش کنم 09308228084❤❤❤

گروه داریم برای مادرای باردار🤰❤ و اونایی که میخان اقدام کنن بیش از 140 نفر عضو داره هرکی مایله پیام بده داخل واتساپ عضوش کنم 09308228084❤❤❤

خانماچطورچت هااینجاپاک کنیم مثلابادوستی چت کنی چطور همه روحذف کنم

اه حس خوبی ندارم 😁

اره خودمون میخواستیم البته توی شهر غریب هستیم دخترم خیلی تنها بود همش میگفت من تنهام ببین نازنین که دختر خاله اش باشه داداش داره ابجی داره الانم خداروشکر با داداش سرگرمه پسرم با اینکه شش ماهشه خیلی به ابجیش وابسته شده اگه پسرم توی یه اتاق باشه دخترم تو اتاق دیگه جیغ میزنه نق میزنه که بیاد پیشش

سلام ببخشید من ماه پیش سقط داشتم ولی هنوز پریود نشدم

پسر سه ساله من اومد بیمارستان دنبالم. از قبل خیلی آماده اش کرده بودیم برای تولد خواهرش.. قتی تو بیمارستان دیدش، ازم خواست که بغلش کنه. خوشحال بود و افتخار می‌کرد که برادر بزرگتر شده☺️

پسرمن اصلا نگاش نکرد اولش . سرم تو دستم که دید گریه کرد گفت بریم خونه. منم باهاش گریه کردم. الانم حسودی میکنه اذیت میشه ولی شکرخدا درکل خوبن وباهم بازی میکنن

سلام من از امروز عصر ته رانم و استخوان بالای واژ نم یکم درد میکنه شدید هم نیست کم ولی خیلی میترسم طبیعی آیا ؟؟؟

سلام
مامان هلیا جون باشه عزیزم منم انشاالله فردا میبرمش دکتر

اره دختر من لحظه ای که یحیی گریه مکنه ناراحت میشه ولی کوچولونمیتونه مای بیبی عوض مکنم میبره میندازه سطل اشغال لباساشو میاره علاقه زیادی به پوشیدن لباسای یحیی داره

باشه عزیزم خیلی ممنون

بنظرم حس خیلی قشنگیه انشاالله منم تجربه کنم🥺

اره اونجوری میکنم ولی میاد خوراکی بردار یکی نی نی رو مااااچ مکنه بعد عصبی میشه که بزندش ولی من کنارشم انکارش مکنه

اتفاقا هر چقد بچه هات کوچولو باشه زودتر بزرگ میشن چون سرگرم میشی نمیفهمی من الان نفهمیدم این دو ماهه باران نفهمیدم چی شد ولی در کل شیرین

من اجیم بیست سال ازم کوچیک تره و از لحظه ای که تو شکمم مامانم بود انگار بچه خودمه و با گوشت و خونم یکی شد و شد جونم براش مادری میکنم

خیلی ممنون که راهنمایی کردید و جواب دادید مامانای گل🥰

مامان میثاق
باشه عزیزم دعا میکنم انشالله خدا مشکل شمارا حل کنه الهی آمیین
باشه ممنون حرفای خوب تون تب نداره اما مه زبان بلد نیستم دارو خانه ام این موقع بسته است انشاالله فردا میبرمش دکتر اینا موقع معاینه خیلی چکاب میکنن بچه هارا برای همین دلم نمیشه بچه مو زیاد ببرمش پیش این دکتر دوست نداره موقع معاینه خیلی گریه میکنه😭
بچه داری خیلی سخته خدا کمک کنه به همه مون😥

حس قشنگیه درست سخته و مسئولیت بیشتر میشه اما سختیش هم زیباست☺️

اخی بمیرم برات معلومه بچگی سختی داشتی و مادر و پدرت هم متاسفانه چیزی از تربیت بچه نمیدونستن.....مطمین باش همونطور که در حق تو کوتاهی کردن در حق خواهرت هم کردن که الان ارزوی مرگشونو میکنه.....متاسفم ولی سعی کن ببخشبشون....پدر و مادرای نسل ما خیلی هاشون همینطور بودن

من ویار فلافل داشتم پسر شد

شماسردخترتون ویارفلافل داشتین

تجربه اولی رو دارم اما دومی ن
پس حسی ندارم بهش

ممنون غیر منتظره بدد خیلی خیلی سخت نه خواب دارم نه خوراک

مامان احمد رضا
همون موقع که خیلی تب داشت و زیاد گریه میکرد چند بار بردنش دکتور گفتن خوب میشه اشکال نداره فقط دولیپخن که به فارسی میشه پرستامول آرام کننده است از اون داد براش
الان هم تب نداره فقط بی تاب و نا آرام است

خانما بنظرتون فلافل ویارجنین چیه پسریادختر😁

مامان میثاق
نه تروخدا اینجوری نگو فعلا که تب نداره ولی بی‌تابی میکنه
شمارو بخدا بگین چکار کنم میترسم بخاطر اینکه دوهفته است مدفوع نکرده باشه دلیلش ولی باد شکم نداره شکمش خوب به نظر میایه لطف حرفای خوب بگین برام😭😪

سلام مامانای گل
لطف بهم کمک کنین به نظرات و تجربیات تان نیازداررم
پسرم تاحالا چند بار بخاطر دندون در آوردن تب کرده اما دو هفته قبل که مدت یک هفته ادامه داشت خیلی درد کشید کلا گریه تب بی حالی بی اشتها بود بلاخره بعدی یک هفته خدارو شکر خوب شد اما حالا بعد دو هفته دوباره تب کرد دو و شب و دوروز تب داشت فعلا بهتره اما خیلی نا آرامی میکنه غذا نمیخوره شیرش رو هم کم تری میخوری گریه میکنه تقریبا دو هفته شده مدفوع نکرده و ادارارش هم کم شده روز ها دو یا سه بار بیشتر ادارار نمیکنه شبها هم همینتور خیلی میترسم لطفا کمکم کنید من در اروپا هستم امروز ام تعطیلیه همه جا

سلام مامانا
من برايه مسافرت چند تا قرص خوردم دوهفته میشه که قطع کردم اما هنوز پریود نشدم دل درد دارم رفتم دکتر ۴ تا امپول داد دوتاش یه روز زدم دوتاش هم پس فرداش اما هنوز پریود نشدم
میترسم برم تست بردارم چکار کنم به نظرتون

سلام مادرا ببخشید ما شاید تا یکی دو ماه بریم تو خونه ها خودمون میگن ماه محرم و صفر خوب نیست اثاث کشی کنید میشه قبل محرم یه آیینه قرآن ببرم بعد تو ماه محرم صفر اثاثم را ببرم

سلام خانوم آزمایش گلوکزچقدرقیمتش

عاشق داداشم بودم با اینکه خودم ۸ .. ۹ سال بیشتر نداشتم کلی به مامانم کمک میکردم جوری که داداشم تو ۱ سالگی انقدر ی که به من وابسته بود به مامانم نبود

یاد دخترم می افتم که همش منتظر بود داداشش بدنیا بیاد توی بیمارستان هم که بودم همش میگفت ازش عکس بفرست چون خودشو راه نمیدادن بیمارستان

غلت میخوره از این ور اتاق میره اونور

سلام مامانها پسرم ۶ماهش است همیشه بدنش وسرش جوش در میاد چکارش کنم دکتر هم بردمش پماد هم زدم میرن دوباره میان

زندگی شیرینتر و لطف خدا

سلام من بچه دومم دو ماهش بچه اولم یک سال ونیمش وقتی از بیمارستان اومدم دخترم اومد و نی نی کوچولومونو ماااااچ کرد ولی الان یه کم حسادت میکنه ولی به هر حال خیلی شیرین

ببخشید بچه من ۸ماه نیم نمیشینه اشکال نداره ؟

واقعا خیلی سخته 😟😟

مهربونی خدا

یاد خودم افتادم
وقتی ۱۰سالم شد، برادرم دنیا اومد
عروسکم بود، عاشقش بودم
اولین باری که مادرم قنداقش نکرد و از مدرسه اومدم دیدم شلوار تنشه... غش کردم.
خیلی زحمت داداشمو کشیدم، اما اونو بیشتر دوست دارن، من بی ارزشم براشون.

بجای شارژ اینترنت خریدن بهتر نیست پولشو بدی شیرخشک؟؟

واااای قابل تصور نیست
دخترم دوسالشه و کلا دیگه بچه نمیخوام

مرسی عزیزم 😘

ممنون عزیزم
ان شاءالله شماهم به وقتش دوباره مامان بشی

دخترم هفت ماهشه خیلی دوست داریم یه بچه دیگه بیاریم و این لحظه رو تجربه کنیم

داروگیاهی مثلاچی بخورم توروخداکمکم کنیددخترم خیلی اذیت میشه

خیلی روز سختی بود دختر من کلی گریه کرد اخه بچه م با شرایط سختی بدنیا اوند یادمه میگفت نمیخامش گفتم مامان بنظرت میشه ولش کنیم بیمارستان بیایم گفت نه گفتم پس میاریمش خونه ازش نگه داری میکنیم گفت باشه خداروشکر روزای سخت گذشت فقط کمی مونده انشالله

ویییی😖😖😖😖

سلام خانوما من هفت هفتمه ولی به سختی نفس میکشم،حس میکنم ریه هام خیلی ضعیف شده

سلام خانمها دخترم پوستش سفید ولی الا داره روز بروز پوستش تیره میشه نمیدونم چکار کنم میشه راهنمایی کنید چکار کنم

سلام مامانهادخترم یک وماه ۲۰روزشه دل دردداره چیکارکنم دکترم بردم

🥰😍😍😍

خیلی سخته درست ولی توی هر سنی بیاریم سختی خودشو داره بقول اون دوستمون بخاطر تنهایی بچه هامون باید بیاریم پسر منم زیاد دلتنگی میکنه وقتی میبینم بچه های عمو شو با ذوق نگا میکنه ولی اونا بازیش نمیدن دلم کباب میسع برا بچم

سلام من ۲ماهمه اصلا ویارندارم به نظرتون بچه ام دختره یا پسر

دخترم هفت سالشه پسرم نه ماه

خواهر یا برادر دار شدن خیلی قشنگه ،من از اون روزی که دخترمو به دنیا آوردم ،پسرم خیلی خوشحاله مدام قربون صدقه اش میره و خیلی دوستش داره ،تو کارا هم کمکم‌میکنه ،اصلا حسود نیست ،من و پدرش هم توجه مون به اون بیشتر هم شده که فکر نکنه دیگه اونو کمتر دوست داریم

سلام مامانای عزیزمن ازبرمامه زیادنمیدونم سوالوجواباش ازکجاهستن خواستم ازتون بپرسم ماه سوم تازه تموم شده رفتم چهارم دردواژن دارم بنظرتون عادیه ممنون میشم جواب بدیدبچه اولم هستش😔

بله نفاس همون نفس

صص

ببخشیدمامان ریحانه جون شما اون میوه هاکه گفتینو به بچتون دادین یامثل من ترسیدین ندادین؟؟؟پس میتونم سیبو موز و....بدم

هویج وسیبزمینی میدم فقط میوه موندم بدم یان؟دکتربهم گفت فرنی باشیر میتونم درست کنم بدم ولی بعضیا میگن باآب بهداشت هم میگه نصف آب نصف شیر.من تو۵ ماهگیش سرلاک میدادم بخاطر همون باشیر درست میکنم

امروز از روزی که زایمان کردم میشه ۹ روز ولی باز گفتم بپرسم.

بااینک خودم مامان شدم ولی یادم نمیره،یک هفته قبل ازبدنیااومدن خواهرم هم بابام وهم مامانم بستری شدن ومن خونه فامیل سرگردون بودم،هردوشون تویه یه روزمرخص شدن وقتی دویدم کلی راهو تا ببینمشون جفتشون به اون سرگرم بودن و نمیزاشتن من برم نزدیکشون حتی جواب سلاممو ندادن به گفته خودشون تا۱۰سالگیم کینه ازمادربزرگم داشتن که اسم منوخودش گذاشته نذاشته اون دوتابزارن،کلی التماس کردم بزارید آجیموبغلش کنم هی گفتن دیگ چی بچه رویکاریش میکنی وبه این ترتیب من یکماه دیگ هم خونه مادربزرگم موندم ک خیلی سنشون بالابود،من دیگ اصلا نزدیکشم نرفتم تا۷سالگیش دائم دستش درمیرفت وگچ میگرفتن همون دستیش میشکست که مامانمم باهمون دستش منومیزدو الانم که بزرگ شده به واسطه ی توجه بی حدومرزشون خواهرم یه آدم سواستفاده گروفوق العاده عصبی شده که دیگ حتی یه کلمه هم جرات نمیکنن باهاش حرف بزنن دائم آرزوی مرگ مامان بابامو داره و اوناهم چسبیدن به من و زندگی من

مرسی گلم

غسل نفاس همون نفس میشه دیگه اره

بعد شماها خونریزیتون تا چند روز طول کشید

آره لعنتی

سلام مادرا من ۲۵ صبح ساعت ۹:۴۰زایمان کردم جوری که خودم حساب میکنم فردا میشه روز ده ولی بهداشت اون روز رفتم یه جور دیگ حساب می‌کرد.خواستم بپرسم آیا حساب میشه یا نه چون صبح بود مادرم میگه حساب میشه
بعد غسل روز ده چیه من واس پسر اولیم رفتم حموم یادم رفته الان چی بود.

سلام دوستای گل امکانش هست ازمایش خون منفی باشه ولی باردار باشی ممنون میشم جواب بدین

سلام گروه برای مادران باردار🤰❤ و مادران شیرده تشکیل دادیم تو واتساپ با بیش از 130عضو هرکس خواست عضوش کنم داخل واتساپ پیام بده 09308228084

حس خیلی خوبیه وقتی من بچه دومم روب خونه بردم شب اول بچه اولم از شوق زیادی یک شبانه روز کامل تب کرد

من دخترم ۱۱ماهشه دوس دارم زودی یکی بیارم ی داداش باشه براش دعا کن

سلام کسی تو شیردهی تاحالا قرص دگزا متازون مصرف کرده

خانوما لطفا راهکار بدین واسه اینکه شوهرم قانع کنم واسه تک فرزندی

پوره میوه چی میتونم ب دخترم بدم آخه بهداشن گفته میوه آخر۹ماه بدین ولی اینترنتو این برنامه نوشته که پوره سیب گلابی زردآلو میتونم بدم چیکارکنم؟؟

من دخترم برا اولین بار که خواهر کوچلوشو دید ایقد بوسش کرد .دخترم سه سالشه کوچیکه دوماه

پسر من ۳ ماهه به دنیا اومده ۴ سال با دخترم فاصله اختلاف سنی داره خدا رو شکر تا الان دخترم حسودی نکرده و خیلی دوستش داره

من ک فعلا ی بچه دارم ولی خیلی دوس دارم یکی بیارم ی دختر دارم ی داداشم براش بیارم دیگه تموم

دختر من به زور از خونه ی عمش آوردن ، بعد که مارو دید خیلی خوشحال شد اما قضیه رو نمیدونست که ما بهش گفتیم اولین کاری که کرد پتو از رو شکمم زد کنار ببینه بچه کجاست بعد رفت تو اتاق که خواهرش ببینه من ندیدم اما شوهرم میگفت با تعجب نگاش میکرده و هیچ حرفی نمیزده

سلام گروه برای مادران باردار🤰❤ و مادران شیرده تشکیل دادیم تو واتساپ با بیش از 120 عضو هرکس خواست عضوش کنم داخل واتساپ پیام بده 09308228084

سلام گروه برای مادران باردار و مادران شیرده تشکیل دادیم تو واتساپ با بیش از 120 عضو هرکس خواست عضوش کنم داخل واتساپ پیام بده 09308228084

من با داداش کوچیکه ۶سال اختلاف سنی دارم وقتی دنیا اومد هممون خیلی خوشحال بودیم و همیشه دوسش داشتیم ازبس که ناز بود

اصلا دلم نمیخاد تجریه کنمکلی سختی و کلافگی پشت زیبایی این عکس خوابیده 😂❤️

حس ترس استرس فشاربیشتر بیخوابی دوری ازشوهر و....😄

انشالله که باردارم چون الان که فکر میکنم پسرم خیلی تنهاست همبازی نداره خیلی گوشه گیر شده. حداقل بخواطر پسرم باید کنار بیام

سلام خانوما خوب هستین یه خواهش ممنون میشم بسوالم جواب بدین. علاوه برپوره سیبزمینی هویج انواع کدو(کدوسبزو.کدوحلوایی) نخودفرنگی چه پوره ای هم میشه ب بچه داد؟؟؟ و کرفسو لوبیاسبزو فقط ب سوپ اضافه کنم؟؟

بنظرم حس خوبیه ونوع رفتاربچه اول به رفتارشمابااون بستگی داره

مامانایی ک دوتا بچه دارید سخت نیست من حس میکنم بچه دوم بیاد بچه اولم بهش ظلم میشه

به نظرمن حس خوبیه ولی مطمعنم که بچه ی بزرگتر بااومدن بچه ی دیگه حسادت میکنه،واین ازلحاظ روحی وروانی امکان داره روش تاثیر بزاره،خودم بچه ی آخرم،ولی خواهربزرگترم هنوزم که خودش مادر شده وبچه داره میگه وقتی توبدنیا اومدی من انقد ناراحت شدم چون قبل ازتوهمه به من توجه میکردن😁😁

پسر من هم امروز 35 روزه که بدنیا اومده. با برادر بزرگش 15 سال اختلاف سنی داره. تا حالا که پسرم حسودی نکرده انشالله که همینطور پیش بره

حس اون روزی که ملینا رو به دنیا آورده بودم رو دارم که پسرم اریانیک هم همین شکلی بهش نگاه می کرد
می تونم حس خیلی خوبی دارم

من دوتا پسر دارم سونا ان اتی گفت بچه سوم هم پسره ولی خیلی فرق دارم با اون دوتا خدا کنه دختر باشه

من مادرم ک میگه وختی ابجی کوچیک ترت ک اومد از ناراحتی بالا اوردی همش کریه گردی

من 4سالم بود که خواهر کوچیکم به دنیا اومد خیلی دوسش داشتم الان جونمون به هم بنده من الان مامان یه دختر 5ساله بانمکم
و درحال حاضر باردارم وماهه اوله خیلی دوس دارم واکنش‌ دخترم روهم بدونم😍🥰

ممنون

ن هیچکدومشون ندارم ممون ک گفتین💛

خانما من ۸هفتمه شکمم گاهی درد میگیره باز ول میکنه ؟

هم ترس هم اشتیاق .با اومدن دومی اولی کم تر دیده میشه اینو احساس میکنه ولی باهاش کنار اومده با اومدن سومی واکنش دومی چی میتونه باشه .دومی پنج ماهشه و من میخوام سومی هر چه زودتر بیاد 💜💜💜💜💜😍😍😍😍😍😍😍😅😅😅💙💙💙💙

سلام ماه چهارم بارداری هستم اصلا نمیتونم غذا بخورم فقط میوه و آجیل میتونم بخورم کسی اینجوری بوده بچه ضعیف نمیشه

هیچ احساسی ندارم

چجوری باید گزارششون رو داد

دقیقا همین طوره منم ناراحت شدم پول دو قوطی شیر خشک دادم شوهرم گفت نکن اینا دروغ میگن باورم نشد پول اصلا مهم نیس فقط باز با احساسات مادرا خیلی زشت و زنندس. من که پول زدم دیدم باز فرداش اومده همین درخواست رو تو گهواره کرده پس فهمیدم این آدم شیاد و دروغگو هست وگرنه آدم ۲ قوطی رو یه شبه تموم نمیکنه هرچی نوشت دید هیچکس اهمیت نمیده دیدم امروز بهم پیام داده سلام آجی فوری بلاکش کردم بی‌شعور سو استفاده کن عوضیو

سلام گروه مــادران باردار🤰🤰🤰داخل واتساپ داریم به این شماره تو واتساپ پیام بدین عضوتون کنم 09308228084

سلام گروه مــادران باردار🤰🤰🤰داخل واتساپ داریم به این شماره تو واتساپ پیام بدین عضوتون کنم 09308228084

من خودم که ابجیم به دنیا اومد یادم نمیاد که مامانم گفت خیلی دوسش داشتی ۹سالم بود داداشم به دنیا اومد اونو خیلی دوسش داشتم جونمم واسش میدادم از خدا میخوام بچمم همینجور رفتار کنه

مامانای عزیز شکم من یه جور از جلو گرد شده اومده جلو ی خورده اصلا از پهلو نیس هر کی میبینه میگ ک بچه دختر اینجور میشه هنوز نرفتم سونو بدونم چون هفته ۱۱ هستم

دختر 20ماهه ی من وقتی داداشو دید میگفت نی نی لباس داره. دفعه ی دوم تو بیمارستان که دادیم بغلش نگاهش کردو دماغ بچه رو دست زد و گفت بیب بیب همه از این کارش خنده مون گرفته بود. همش میگفت بده بغلم. میدادم بغلش بوسش می‌کرد می‌گفت بگیریش

ترس ترس ترس

پسر ۶ ساله من تازگیا به برادر یک ساله اش حساس شده مثلا میگه آب کم بهش بده غذا کم بهش بده نمیدونم چرا یکدفعه اینجوری شد

من باردارم ۶هفته و نمیدونم واقعا پسر دوساله ام تو این لحظه چه واکنشی نشون بده

مامانای عزیز درسته ک ادم زود شکم در بیاره متلا در هفته ۱۲ یا ۱۳ بچش دختر
میگن مامان پسر دیرتر شکم در میاره

من وقتی داداشم کوچکم بدنیا اومد خیلی ذوق داشتم ببینمش و میگفتم منو خواهرام خوبه داداش داریم خیلی حس خوبیه ..
ولی برای خودم دوست دارم این لحظه رو تجربه داشته باشم ولی اول خونه بعد بچه دوم ایشالله برام دعا کنید

🤤😍😍😍😍😍

اولین دیدار با شایان کوچولو عالی و جذاب بود.. همه منتظر دیدن شایان کوچولو بعداز 14 سال بودن... اینکه میگم بعداز 14 سال چون داداش قبل از خودش 14 سالشه

آره همون که قوطی نصف شیر خشک میخاست

آره منم پول دوتا شیر خشک ریختم ولی متاسفانه دیدم که سو استفاده کن هستند

پسر من که برای دیدن خواهر و برادر کوچکتر از خودش لحظه شماری میکرد،هر دقیقه تماس میگرفت که زودتر برم خونه ببینتش

یه حس شیرین ناخواسته یه لبخند میاد رولب ادم

ذوق کردن برای اولین دیدار خواهر و برادر

خیلییی لحظه ی قشنگیه دختر من خیلی خوشحال بود وقتی خواهرش به دنیا اومد 😍

پسر من ۸ سالشه وقتی نصف شب رفتم بیمارستان بیدار نبود بعدش دیده من نیستم با تبلت زنگ زده بود گوشیم تا من از بیمارستان بیام ناراحت بوده خونه رو نمیزاشته کثیف کنن می‌گفته مامانم میخواد بیاد آبجیشم خیلی دوست داره

بله کله گوسفند

بله دقیقا منظور من همین بود

سلام خانما من باردارم ۹ هفتمه از دیشب پهلوها درد میکنه انگار کلیمه میزنه زیر شکمم بعضی موقع ها آیا طبیعی یا ن

من دختر اولم ۱۱ سالش بود نفس دنیا اومد بعد از سه ماه حامله شدم واسه بچه سومم.بچه دومم خییلی سومی رو میزنه دوستی خاله خرسه می‌کنه میاد نزدیکش دوبار میگه نازی نازی بار سوم محکم میزنه تو صورتش

مامانه شایرادجان ممنونم عزیزم ازراهنمایت...

سلام دوستان خسته نباشیدمیگم من رفتم سنوگرافی بهم گفت یکم آب دورجنینت کمه مواظب باش استراحت کناایناچیکارکنم چی بخورم خوب بشه خیلی نگران ...

هیچ حسی.🤣

منم پسر اولم ۴سالو نیم بود که پسر دومم دنیا اومد کلا یجورایی ازم فاصله گرفت. همیشه میدیدم موقع شیر دادنش میاد از گوشه در نیم نگاه میکنه... الانم پسر اولم ۱۰ ساله پسر دومم ۶ ساله که‌ پسر سومی دنیا اومد قبل دنیا اومدن بچه سوم اون دوتا کنار ما تو اتاق خواب میخوابیدن با اومدن بچه سوم از ما جدا شدن مستقل تر شدن میرن تو اتاقشون میخوابن.. یجورایی احساس میکنن بزرگ تر شدم... رو پا خودشون ایستادن ...

سلام پسر من 23 ماهش بود که پسر کوچیکم به دنیا امد برای زایمانم پسرمو فرستاده بودم خونه ی عموش وقتی فرداش که امدم خونه ی باباش رفت دنبالش وقتی امد خونه اول امد بغلم متوجه داداشش هنوز نشده بود که گوشه ی سالن تو نه نویه بهش گفتم اونجا رو ببین اول کلی تعجب کرد بعد خوشحال شد رفتش که بقلش کنه که من رفتم طرفشون گفتم نی نی خوابه بیدار شد باهات بازی میکنه خلاصه پسر کوچیکم 3 روزش بود بزرگه زور کرده بود که داداش باید باهام توپ بازی کنه خدا رو شکر رابطشون خوبه یه بار میزنه داغونش میکنه یه باز نازی میکنه بغلش میکنه بوسش میکنه

من دختربزرگم ۱۵سال ازدختردومم بزرگتره
روزی که بچم به دنیااومدذوق وشوق همسرم ودخترم روخیلی دوست داشتم ساعت هاپشت دربودن تابچم به دنیااومد
دخترم آجی کوچولوشوخیلی دوست داره
منم وقتی بچه هامومی بینم کلی انرژی میگیرم😍😍😍🥰🥰

من پسرم سه ساله و یک ماهشه،الان چهار ماهه باردارم،خیلی ذوق دارم لحظه ب دنیا اومدن فسقلی و عکس العمل سورن جانمو ببینم‌😍

خانم های محترم لطفا مثل من ساده لوح نباشید و گول این کلاهبردارارو نخورید. دروغگوی پست هربارم آیدیشو عوض میکنه

لطفا به هیییچ کس اینجا پول ندین. هرکی میاد شیرخشک میخواد بخصوص اونکه به گلوی بریده علی اصغر قسم میخوره کلاهبرداره.

سلام‌دوستان دست راست من بیحس میشه ودرد داره کمی ورم هم کرده هفته ۳۲ بارداری ام به نظرتون چیه مشکلم ؟؟؟

من دو تا دختر دارم که تفاوتشون حدود ۱۰ ساله دختر بزرگم اول خیلی ذوق داشت اما حالا که حدود ۱۴ ساله شه وخواهرش ۴ ساله شه خیلی دعوا میکنند بعضی وقتا واقعا عصبی میشم

خیلی شیرین و دوست داشتنی ادم دوست داره بارها تجربه کنه

تکون میخوره

سلام من اب دور بچه ام یکم زیاد شد چیکار کنم کم بشه

آخه گوگل سرچ کردم نوشته احتمالا بند ناف دور گردن جنین پیچ خورده امروزم رفتم 35هفته نمیدونم برم سونوگرافی انجام بدم

سلام مامانا شماهم بچتون سکسکه میکنه من امروز دوبار سکسکش گرفت به نظر شما مشکلی نداره من گوگل سرچ کردم نوشته احتمالا بندناف دور گردنش بیچ خورد خیلی نگرانم

سلام منم پسردوم بدنیا اومد پسر اولیم اولش شوکه شد با یه بچه اومدم خیلی بهم میچسبید ولی احساس کردم هم خوشحال شد هم ناراحت ولی الان کلی دوستش داره و هواشو داره خودش ۴سالشه این پسرم۶ ماهشه اینقدر مواظبشه که نگو منکه خودم خواهر و برادر کوچکتر ندارم بدونم چه حسیه تک فرزندم ولی اره واقعا اگر بچه اولیتون خوشش بیاد از دومی مادرا ذوق میکنن

اره البته بچه اونا واقعا لوسه

حالا عکس لخت زنه رو نمیزاشتید
مشکلی پیش نمییومد😒

کله باید تازه باشه میگن ی شب روش گذشت نشون نمیده باید تازه باشه ب نیت زن حامله بازش میکنند روی فکش اگر گوشت بود دختر اگر نبود سفید بود پسر

زنجیر ما امتحان نکردیم ولی کله خیلی درست میگه مال من هم باز کردن گفت پسره من تا هفت ماهگی میرفتم سنو میگفت بر عکس معلوم نمیشه جنسیتش

تصورش میکنم و امیدوارم دخترم که اولین فرزندمون با دیدن بچه بعدیمون ذووووق کنه

هیچ حسی . چون فعلا پسرم بزرگ نشده .

من این حس خوبو که قابل وصف نیست با بچه دوم به پسر اول دادم خیلی حس شیرین وجز بهترین خاطرهایی هست که یبا یادآوریش آدم میخنده و باارزش

چه مامان پر انرژی و شادی بعد از تحمل رنج و درد وحشتناک زایمان 😅😅😅

سلام کسی بوده ازمایش امینو بده پشت گردن بچه مایع داشته باشه

من خودم بچه اولم
یه برادر و یه خواهر کوچیکتر دارم
برادرم که یادم نیست واکنشم ولی این یادمه همیشه از خدا میخواستم بهم داداش بده حتی رفتم مشهد خیلی دعا کردم 😅
ولی خواهرم وقتی دیدم خیلی خوشحال شدم و خیلی دوسش داشتم 😍

حس خیلی قشنگیه ، دوست دارم دخترم به زودی تجربه اش بکنه وقتی اومد بیمارستان داداشی رو ببینه

خیلی خوبه من خودم بچه سوم واخرم وازخودم کوچکترنبودولی دختربزرگم ده سالشه وقتی خواهرش به دنیااومدواقعاخوشحال بود الانم یکسال گذشت وروزبه روزبیشتردوسش داره

خیلی خوب

واین که چه نوع قرص تقویتی ومولنی ویتامین می توانم دوران شیردهی استفاده کنم دکترم قرص فموبرا نوشته مورد نداره؟

سلام مامانای عزیز پسرم الان سه ماه ونیمشه هرچی میخوره خیلی بالا میاره دوهفته است ،ولی یه دفه نه ذره ذره،ساشه امپرازول بش میدم فایده نداره تنها شیری هم که بش میسازه همینه آپتامیل،بنظرتوت چیکار کنم،دوساعت ونیمی سه پیمانه بش میدم،کسی تجربه داره

سلام وقت بخیر اگر نوزاد به پروتیین گاوی حساسیت داشته باشه می توانم شیر ماجان بخورم ؟

بنظر من هر چقدر ادم زود تر بگذاره باردار بشه. بچش با برادر یا خواهرش بهتر روابط برقرار میکنه یجورایی اختلاف سنی کم خیلی بهتره.. چند روزی میشه پسر همسایمون بدنیا اومده... خواهر۵سالش خیلی بدقلق و بد خلق شده مدام گریه و زاری میکنه. هرچند ب اون بیشتر توجه دارن

این صحنه تجریه کردم دقیق همین لحظه خیلی سخته خیلی تا پسرم ب دخترم عادت کنه

پسرم کوچیکه ب وقتش انشاالله اما این عکس میبینم واقعا کسی داشته باشه بهش دلداری بده حمایتش هم بازی باشه پشتش باشه 🥰🥰

تا یکماه دیگ این صحنه رو تجربه میکنم و دغدغم شده دخترسه سالم چجوری برخوردمیکنه با داداشش

خانما میشه لطف کنید یک روش صحیح برا تعیین جنسیت در منزل بگین که خودتون امتحان کرده باشین و درست باشه

من بچه ام ناآروم خیلی پدرششم از اول بچه نمیخواست با وضع زندگی ناآرام مشترکم فکر نکنم دیگه بچه دار شیم البته خمسرم نمیخواد من دوسدارم صاحب یه بچه دیگه بشم پسر باشه

من خودم ۳ سال از برادرم کوجکترم روستا بودیم داداشم واسه هولبار منو دیده گفته این چیه گفتن بچه اس گفته اینجا چیکار میکنه دیشب که نبود اخه من ساعت ۶صبح به دنیا اومدم _گفته کجا بود گریه کرده مادر بزرگم گفته اون گاوه سفیده بود فروختیم به جاش اینو آوردیم خخخ
رفته طویله کلی گریه کرده گفته گاو بیارید این بچه رو ببرید این چشاش کوچکه نمیخوام گاو خوبه خخخ
خودمم خواهرمو دیدم بچه بودم داداش میخواستیم کلی گریه کردم ولی الانا خیلی دوسشدارم الهی دردش به جونم

تک فرزندی خیلی بده،😓من تکم خدا نخواست نداد،زندگیشون ادامه پیدا نکرد،ارزومه خواهریا برادر داشته باشم مثل همه هی حسرته دیگه

دوست دارم هرچه زودتر تجربش کنم🥲🥲

پسرمن وقتی داداشش رو دید گفت کوچولوئه،تا دو سه سال بهش میگفت کوچولو اسمش رو صدا نمیزد،پسر بزرگم دوسال و دوماهش بود،روزای اول خوب بود بعد ک داداشش سینه خیز یاد گرفت،😅می‌رفت اسباب بازی هاشو بر میداشت،اینم پاهاشو میگرفت و میکشید،😅لحظه های خوبی بود زود گذشت ولی

بارداری دوست دارم ولی حالت تهوع بچه یکسال و پنج ماهه که شیر میخوره و درد زایمان خیلی وحشتناکه برام.

هرچی خیرمون هست انشاالله پیش بیاد عزیزم.

دختر بزرگم ۱۱سال داره،وقتی خواهر دار شد با کلی ذوق ب دیدنش اومد...خداروشکر همه چیز خوبه🧿
بنظرم تفاوت سنی دو بچه کم باشه واقعا دردسر میشه.
ولی بزرگ کردن بچه دوم خیلی راحت از اولی هست.

بهترین

سلام خیلی ذوق کرد همش بغلش میکرد ماهم میترسیدیم یه لحظه پرتش کنه ولی خدایا شکر همش مراقبت میکنه و باهم بازی میکنن

بچه اولم خیلی ضربه خورد بعد بچه دوم جبق جیقو شده

من بچه دومم ک دنیا اومد موقعی ک بچه اولم با باباش اومدن بیمارستان پسر بزرگم هیچی نگفت شوهرم ک بچه رو بغل کرد سریع گریه کرد گفت بغلش نکن بیمارستانو گذاشت رو سرش از اتاق رفتن بیرون 😆😆😆

بلو بانک نصب کنید اینم کدمعرف عالیه.
MTMWJQ

توی ایران با این اوضاع تورم و فقر فرهنگی خودکشیه محضه دوتا بچه رو همزمان بدبخت کنی

مرسی از هم دردیت گلم. دیگه چیکار کنم هرچی خدا بخواد. باز. اگه شد. چند روز دیگه. تست بگیرم خبرش میدم.

هیچ حسی ندارم ب این عکس چون بعدش میدونم قطعا دهنم سرویسه با دوتا بچه:/ فعلا تک فرزنده پسرم و قصدشو ندارم بچه دار شم دیگه

پسرم تک فرزنده وهنوزعکس العملشونمیدونم

اولش خوب بود بعد چند ما اتیش میسوزننن

آخه میگم که نمیتونم برم بیرون شرایطش نیست

دختر اولم ۶ سالشع وکوچکی ۱سال دو ماه اوایل ادم اذیت میشه ولی از خیلی با عم خوبن الحی بزرگه خیلی مواظبشع با هم بازی می کنن ..فدای بزرگی من بشم خیلی کمکمه ..اینم بگم بجه هم جنس خیلی خوبه

با این گرونی یه دونه کافیه گهواره جان.

سلام مامانا بی بی چک زدم یه خط پرنگ با یه هاله کمرنگ که اصلا معلوم نمیشد افتاده الان صبح بیدار شدم هر دو خط پرنگ شدن. به نظرتون باردارم یا خطا ایجاد شده. شرایطم جور نیست دوباره بی بی چک بگیرم. نمی‌خوام کسی بفهمه فعلا همسرمم. مسافرته این بی بی چک تو خونه داشتم تو رو خدا راهنماییم کنید. سنمم کمه همش. ۱۸ سالمه نمی‌خوام دوباره به اون همه درد فکر کنم 😭

فعلا بچه یکی کافیه

الان طرف از شدت حسادت یا میزنه تو گوش باباش یا بچه کوچیکه 😑

سلام خانما..صبح تون بخیر..
دوستم میگه یه 10روزی میشه از موعدم گذشته..بی بی چکم زده منفی شده خودشم میگه هر چیزی میخورم طعم پیاز و سیر میده،دوسه روز پیشم میگفت زیر شکمم درد میکنه..الان بتظرتون احتمال داره که باردار باشه؟؟.

منم پسرم ۹سالشه د دخترام ۶ماه پسرم خیلی اصرار داشت که خواهر میخواد خدا هم‌به حرفش گوش دادو دو تا خواهر نازنین بهش داده ، دوران بارداری خیلی کمک حالم بود روز زایمان هم بعداز اینکه به دنیا اومدن چندین بار تصویری زنگ زد حال من و خواهراشو پرسید الان هم خیلی دوسشون داره بهشون میگه عشقای داداش ، ولی از بعد تولدشون مدام ناخن هاشو میجوه نمیدونم علتش چیه خیلی نگرانشم

واقعا نمیشه تشخیص داد که چه فکری میکنن.چون بعدها دختر بزرگم که با خواهر کوچکش ۱۲٫۵سال اختلاف سن داشت بهم میگفت که براش تعجب آور بوده که برای اونم مادر باشم.عادتدداشت تنهایی منو داشته باشه😂😂

من هفته ۳۲ ام بارداریم هستش
یه دختر ۸ساله دارم که خیلی به خودم وابسته اس امسال مدرسه باید بره و منم همون موقع زایمان میکنم
خیلی میترسم که دخترم از لحاظ روحی آسیب ببینه نمیدونم چجوری باید رفتار کنم باهاش که مشکلی پیش نیاد 😑

خیلی حس خوبیه
البته سالهای اول خیلی سخته ولی وقتی بزرگ میشند می فهمی چند تا بچه شیرین تره تا یکی و دوتا چون هوا همدیگه را دارند احساس بی کسی نمی کنند من دو تا بچه هام بزرگ شدن و سومی به دنیا امد خیلی زوق کردن براش سر این که هم جنس کدوم باشه دعوا داشتند 😊 حالام خیلی عزیزه
به نظر من تو ۱۰ تا۱۵سال اول زندگی سه تا یا چهار تا بیاری بعد باهم بزرگ بشند عالیه

دخترم چند روز اول نمیدونست چیه بچش حیوانه یا حشره بعد چند روز گفت داداش منه هر کی گفت ما با خودمون میبریمش شروع به گریه میکرد الان حسودی میکنه

پسرم من هم اول حسودی میکرد ولی بعد خیلی خوب شد الان خیلی به هم وابستن

دختر من فقط سکوت کرد و انگار نه انگار. الان یکم حسودی میکنه ولی در کل خیلی بهش وابسته شده دوسال و نیم فرق دارن

یدونه بچه بسه اونم دخترباشه🤩

اول قربونش رف بعد کتک فاصله سنی دوسالو نیمه

سلام دوستان برنامه ویسگون برنامه خوبیه یان

فاصله سنی پسرای من سه سال و ۱۴روزه ولی پسر بزرگم خیلی کوچیکه رو میزنه خیلی

نههههههه، بچه دیگه نه، فقط یکی

اولش خوشحال شد بعدش حسودی شروع شد

خیلی چیز شیرینه

اول زوق میکنن ولی بعد بابا آدمو درمیاره بهونه های الکی گریه های بیجا و حرفای ک بچه ها این دوره میزنن گاهی وقتا باعث، عذاب میشه و ب غلط کردن ک بچه میخواستم چکار میفتی .سخته خیلیم سخته وقتی دست تنها باشی و خودت باشی و خودت .

اخه تا میخوام بهش توجه کنم دخترم گریه میکنه باید بگیرمش تا اونو ساکت میکنم دوباره این قهر میکنه وایمیسته جیغ زدن دوباره دخترم بیدار میشه

پسرم شش سالشه و دخترم یکسالشه بنظرم خیلی سخته رسیدگی ب دوتا بچه وواقعا از بچه اولم فاصله گرفتم و خیلی ناراحتم براش

منم سه قلو دارم خدا اینارو برام نگه داره برا ۸جدو آبادم کافيه

دختر من الانم یه بچه کوچولو میبینه ذوق میکنه براش دوست دارم واقعااا اون لحظه رو ببینم ولی باید شرایطشم جور بشه انشاالله

من حال و‌حوصله بچه دومو ندارم اصلن ولی شاید بعدا ک پسرم ۱۰سالش شد ی بچه دیگه بیارم و اینم درصدش خیلی کمه، چون شوهرمم سر همین اولی از بس بهم استرس میده پدر جدمو در اورده

حس خوبیه اما چن روز بعدش گریه های این کوچولو بهونه گیری اون بزرگه خستگی مادر وای وای وای

همیشه بهش فک میکنم البته دختر من فوق العاده مهربون

پسرم خیلی خوشحال شد خواهرش رو دید تا یکی دو ساعت ازمون جدا نمیشد خیلی دوست داشت

سلام من امروز روز چهاردهم پریودیم بود اندازه فولیکولم ۲۳ بود دکتر به مدت ۱۴ روز روزی یه دونه قرص مدروکسی پروژسترون ۵ میلی گرم بهم دادن در حال اقدام برای بارداری هستم میشه بگین این قرص برای چیه

جلب این که هرسه فرزندم اسفندی هستن

من به خاطر تنها نموندن دخترم تو این دنیا حتما دومی رو میارم. طبیعیه اولش حسادت کنن و سخت باشه.
فقط موندم چند سال تفاوت سنی خوبه؟

دختر بزرگم ۱۲سالش دختر کوچیکم ۶سالش و پسرم چهارماه بیست ونه روزش اصلا حسودی بین شون نیست

دختر من چهار سالش بود که خواهرش بدنیا اومد از همون دوران بارداری خیلی دوست داشت وقتی فهمید تو شکمم نی نی هست هر جا میرفتیم حتی تو خیابون میگفت بوسش کنم الانم ک هفت ماهش هست تا الان هیچ وقت باهاش حسودی نکرده خیلی هواشوو داره🥰

حتی موقع خوابم بھم میچسبہ

منم 7 سال از خواهرم بزرگترم و موقعی ک خبر به دنیا اومدنش شنیدم از خوشحالی جیغ کشیدم و سطل ماست ک تو دستم بود پرت کردم هوا
یک دقیقه ن میزاشتم رو زمین بمونه، حسادت اصلا خیلی دوستش داشتم
الان ک بزرگ شدیم اون خیلی با من بد هست و به شدت حسود ب من

4سالش۔باباشم باش بہ من میچسبہ

سلام چیکارکنم وابستگی دخترم کم شہ۔نسبت بہ من

انشالله خدا نگهشون داره برات دوتا خواهر من عاشق دخترن دختر دار نشدن خودم وهمسرمم دختر دوسداریم که خدا یه پسر گل بهمون هدیه داده خدارو شکر حالا اگه بعدا تصمیم بگیرم بچه بیارم دوسدارم دختر باشه البته که هرچی خدا بخواد همون میشه

من الان پسرم ۱ سال ۸ ماهشه دخترم ۴۶ روزشه اولش خوب بود ولی الان ب شدت رو مخ شده پسرم خیلی ناراحتشم از طرفیم نمیدونم چکارش کنم

پسرم وقتی سر دخترم حامله بودم خیلی باهاش ارتباط برقرار میکرد وقتی آمد بیمارستان و دیدش گفت این آبجیمه چقدر کوچولو و کچله😂😂😋 میشه ببرمش خونه؟؟ پسرم ۴ سالش بود

خیلی دوست دارم بچه دوم آوردن و تجربه کنم حس خیلی خوبی داره همین الآنم دلم بچه می خواد ولی منتظرم یکم پسرم بزرگتر بشه یکی دوساله انشالله براش یه فکری می کنم😍

حس تنفر دختر بدخولقیاش بی ادب شدنش اذییت کردنش جدا شدنش از من حسابی به هم ریختنش فرزند دوم رو که اوردم بچه اولم کلا داغون شده احساس بدی دارم

من به زودی تواین شرایط قرار میگیرم

دختر من ۳ماهش هست الان.موقعی که تازه بدنیا اومده بود دختر بزرگم که ۱۰سالش هست تا دفعه اول اومد بیمارستان بچه رو دید از خوشحالی همش گریه میکرداصلا نمیتونست حرف بزنه 🤩

جالبه اگر طرح فرزند آوری نبود حتما این سوال و برعکس مطرح می‌کردید.دوستان قانون گذار بجای تبليغات برای فرزند آوری یکم اوضاع تورم و بی اخلاقی‌ های اجتماعی رو سر و سامون بدن که آدم جرات کنه به فرزند بعدی فکر کنه...من وهمسرم هر دو استاد دانشگاه هستیم ولی واقعا جرات نمی‌کنیم این تصمیم و بگیریم.

یه حس زیبا
فقد همین

همین الان دوباره این سوال روازپسربزرگم پرسیدم، 11سال اختلاف سنی باداداشش داره میگه وقتی اومدم بیمارستان وداداشمودیدم خیلی خوشحال شدم باورم نمیشداین داداشم میشه، راست میگه همیشه بهم میگفت واقعا بچه خودمون هست، آخه بچم 11سال انتظار کشید، فقط شب اول که اومدم خونه وبرای اولین بارتشک شوجداازخودم انداختم اشک توچشاش جمع شد گفت یعنی دیگه پیشت نمیخوابم، اون لحظه دلم واسش سوخت آخه همیشه کنارم می‌خوابید نمی تونستم ازخودم جداکنم

بچه من نمیخواست نه منو ببینه نه خواهرشو🤣

خودم فرزند بزرگه بودم و بچه های بعدیو دوست داشتم میخاستم بغلشون کنم چیزی از حسادت یادم نمیاد

یک حس عاااالی😍😍
البته الان پدرمو در آوردن 😂 اولین باری که خاهر کوچولوشو دید بوسش کرد و هی میگفت میخام ببینمش و بوسش میخاست بکنه

اره واقعا

منم موندم ببینم عکس العمل دخترم چیه وقتی داداشش میخاد ببینه😄😍

اولش دخترم چقد ذوق داشت فهمید باردارم کلی ازخدا خواست داداش باشه داداش شد😍روزشماری میکرد به دنیا بیاد.وقتی اومد بیمارستان دیدنم.دخترم احساساتی بود اشک میریخت 🥺🥰وقتی نی نیمونو آوردیم خونه یهو گفت مامان اینکه خیلی کوچولویه 🤣من همبازی میخواستم.الان پسرم یکسالشه راه میره کل اتاق دخترمو زیرو رو میکنه دخترم ازدستش فراریه🤣🤣🤣🤣

فعلا نظرم اینه ببینم چی میشه حالا اگهه خواستم بچه دوم بیارم اونم...

حس زیبای خواهر یا برادر داشتن که متاسفانه دختر من ازش محرومه و مجبوره تنهایی بازی و زندگی کنه بدون خواهر یا برادری

پسر اولم ۳سالش بود که برای اولین بار داداششودید و خیلی ذوق میکرد همه تعجب کردیم که اصلا حسودی نمیکنه و خیلی دوستش داره.همش میگه نکنه داداشمو کسی ببره دیگه نداشته باشمش

شوهر من مرد نیست اصلا هیچ محبتی به من نمیکنه واصلا دخترمو مثل من دوست نداره، بهش اهمیت نمیده، دلسوزش نیست. ولی دخترم به شدت تنهاست نه بچه های فامیل منو داره نه بچه های فامیل شوهرم. حتی عمه و عمو و.. نداره همشون دورن و بی احساس. شدیدا به یه بچه دیگه نیاز داره. واقعا موندم بذارم دیگه بچه دار بشم یا نه؟

اولشه....پدر بچه رو در میاره

خودم بچه بزرگتر بودم اختلاف سنی با داداشم پنج ساله خیلی خواهر دوس داشتم از پیش دبستانی اومدم خونه ملحفه ی روی داداشم رو زدم کنار و فقط گفتم اینکه پسره باز گذاشتم روش و رفتم

سلام منم دخترم ۴سالش بود که داداشش اومد دنیا اولا خیلی حالش گرفته بود چون قبلا روی پام میخوابید دیگه نتونستم بگیرمش بغل الان خدارو شکرخیلی خوب شده بعضی موقع حسودی میکنه ولی در کل دوستش داره

بنشر منم کافیه من ک قصدشو ندارم دوستمون رو راهنمایی کردم‌خودم اگه بخوام بچه دوم بیارم فقط بخاطر تنها نموندن پسرم اونم وقتی ده سالش شد

من از اتاق عمل که اومدم بیرون دیدم پسر بزرگم مثل پروانه دور کوچیک می‌چرخه یکسره نگاش میکرد و از تو چشماش ذوقش میشد خوند

پسربزگم اولش هرچیزی می دیدپرت می کردسمتش ولی بعدچندروزحتی من می خوابم اون بیدارکسی پشش نیست کاری به کارش نداره ولی اگ بفهم بهش محبت کنیم زندش نمی زاره ولی من ک دیگه به بچه داربودن حسی ندارم وازبچه دارشدن متنفرم

عشقی که یه خانواده کنار هم میتونن داشته باشند و یه عالمه خوشبختی

وای یاد پسرم میفتم اومد خونه دخترمو دید چه ذوقی کرده بود

حس عشق دوست داشتن حس یه رابطه عاطفی ولی خدایی بچه دوم اوردن تو این شرایط
سخته

پسره من ۱۱ سالشه و دخترم ۷ ماهشه.عاشقانه خواهرش رو دوست داره‌.توصیه میکنم نزارین بچه تون تک فرزند بمونه اصلا خوب نیست.

من دوقلوی دختر۱۰ساله دارم که وقتی حامله بودم همش میگفتن کی دنیامیاد...الانم میمیرن واس داداششون سر بغل کردنش دعوادارن باهم همش😅😅

حسم میگه توبه که دیگه بچه دوم بیارم از بس سخته

میخوام اقدام کنم اماهنوز دو دلم....اخه دوترم دیگه تا پایان تحصیل دارم....واینکه دوس دارم بچه بعدی تو خونه خودمون دنیا بیاد...
دعا کنین هرچه زودتر خونه بخریم

موقع بارداریم یه وقتایی خیلی از لحاظ روحی قاطی پاتی بودم،، لج می کردم ،،،یه روز از صبح تا شب هیچی نخوردم،،همسرم خیلی ناراحت بود،،،دخترم با عصبانیت اومد پیشم گفت اگه این چیزیش بشه دیگه هیچ وقت باهات حرف نمی زنم،،،
چه روزایی بود،،دنیا که اومد توماشین بودم از خونه مادرم با چه ذوقی اومد ونگاش می کرد،، ولی جالبه بعدش کم کم یه وقتایی قاطی می کنه،،داشتم قربون صدقه پسرم می رفتم از اتاقش با اخم اومد بیرون گفت ،چه خبرته ،،بسه دیگه لوسش نکن،،،یه بارم مسافرت رفته بودیم ،بهش گفتم خب دیگه همه با هم چند تا عکس گرفتیم،،حالا برو من وبابایی دوتایی یه عکس بگیریم،،پسرم خیلیی کوچیک بود بغلم بود،،یه دفعه ای از بغلم گرفت گفت خب اینم با من بیاد شما می خوایین دونفره عکس بگیرین اینم نباید باشه🤨

دوست دارم دومی بیارم 😍

دوست دارم بچه دوم بیارم 😍

سردخترم ازبس سختی کشیدم فک نکنم دیگ خودمدیون بچه ی دوم کنم

بهترین حس و حال دنیاس از نظر من💓
٪۱۰۰ دوست دارم این حس و حالو تجربه کنم👍🏻
من چون این حس و حالو تجربه نکردم نمیدونم واکنش دخترم به این موضوع چیه میتونه باشه ولی احساس میکنم دخترم مثل خودم اجتماعی هست و خیلی خوشحال میشه
من فرزند دومم خانواده هستم فقط یه خواهر بزرگتر از خودم دارم که همه کسمه
مامان میگفت برات عجیب بود به مرور زمان اوکی شدی🙏🏻

وای من الان پسرم ۸ سالشه داداش کوچولوشم تو راه نمیدونم حس حالشو اما از الان خیلی ذوقشو داره ببینش

من یاد خودم افتادم ک وقتی برادرم بدنیا آمد ۷ ساله بودم
از بیمارستان ک آوردنش خونه
رفتم با ذوق کنار مامانم نشستم و گفت میخوای بگیریش؟ گفتم آره و بچه رو داد بغلم همه گفتن عه ازش بگیرش الان میندازش😒😒😒

منکه خودم ۹سالم بود خواهرم بدنیا اومد واصلا یادم نمیاد چ عکس العملی داشتم....
خودمم الان توچهارماهم تاموقع پسرم بدنیا بیاد پسراولم یکسال و هشت ماهش میشه..ونمیدونم قراره چ حالی بشه..فقط امیدوارم مریض و ناراحت نشه😞😞

دختر من دو سالش بود وقتی از بیمارستان اومدم به بچه شیر میدادم اون گریه میکرد میگفت ب من بده اون بنداز دور ولی حالا اینقدر دوستش داره که نگو

فعلا تجربه نکردم شوهرم بچه اولش از زن سابقش با ما زندگی میکنه منم 16 هفتمه فکر اینم بچه به همه چی میخواد حسودی کنه نگرانم برا رابطمون، منو اولی، اولی با دومی

حسم ذوق مررررگ 🥺

این لحظه را آرزوست
امیدوارم خدا قسمتون کنه

پسر من ۴سالش بود وقتی دخترمو دید شوک شده بود رنگش پریده بود اصلا بغلم نمیومد خیلی ناراحت شده بودم اون لحظه

منم دختر دوسدارم بعید میدونم کسی دختر دوسداره دختردارشه

دختر من کمتر از یکسالش بود اصلا نه حرف زد نه واکنش نشون داد کاملا شوک شده بود ‌.بعدا هم شروع کردن به زدن بچه .تا یه سال و اندی اصلا هیچکس نمیتونست به پسرم نزدیک بشه .

وای راستی دختر من پنج ساله یاده بچه ده روزه تواتاق گاز کرده بود یک دفعه صدا امد نگفت گاز کردم بعد فهمیدم جای گاز دییدم

سلام مامان نیک
خدا نگهدارشون باش چند تا بچه داری گلم

مامان ابوالفضل جون سلام
بخاطر ویتامین آ زیادش فک کنم🤔

من پسرم شهریور 8ساله میشه و الان حامله ام 5ماه خیییلی انتظار میکشه دنیا بیاد همش میپرسه کی میاد نینیمون دیگه نمیدونم دنیا بیاد چه عکس العملی نشون میده فعلا که همش میگه دنیا بیاد اینکار براش میکنم اون کار براش میکنم تا ببینیم چی میشه😂😍

من دوقلوهام یکسال وده ماهشونه الانم شش هفته باردارم واقعانمیدونم باید چیکارکنم.دست تنها بادوبچه اونم سنشون کمه خیلی نگرانم😭

پسر دومم که دنیا اومد پسر بزرگم اولش تو بیمارستان ذوق کرد اما وقتی اومدیم خونه به شدت مریض و بد اخلاق شد تا یک ماه مریض بود و مدام تب میکرد

ما یدونه برادر داریم دلش میخواست یه برادر داشته باشه امید داشت بچه پسر بشه ولی دختر شد ناراحت شد

من هرگز دیگه نمیخوام بچه دار شم تنم میلرزه با این عکس😅😅😅😅

حس خوبیه ولی دیگه دوس ندارم بچه بیارک

بهترین حس هستش چون دقیقا این صحنه رو وقتی دخترم به دنیا اومد دختر بزرگترم با ذوق اومد پیشش

منک پسر بزرگم فهمید دختر خیلی ناراحت شد😪😪😪😪

پسرم ۱۵ماهش بود که دخترم بدنیا اومد و دخترم الان ۴۰روزشه.
شب اول پسرم طفلی فقط به ابجیش نگاه میکرد گریه میکرد نمیخوابید، تا بهش عادت کرده الان وقتی آبجیش نیست می‌ره توی تخت رو نگاه می‌کنه میگه دَدَ نیست، وقتی آبجیش گریه می‌کنه منو صدا میزنع میگه مامان دَدَ، خیلی بوسش می‌کنه و البته باید خیلی مواظب دخترم باشم چون یهویی هم چیزی پرت می‌کنه سمتش چون بچه ست نمی‌فهمه ولی در کل که بگم بای. فاصله سنی بچه ها حداقل پنج شش سال باشه بچه اول خیلی گناه داره من دلم برای پسرم میسوزه

ممنون مامان ستیا...
لطف کردی فدات ج دادی،وای خیلی دلم خاست،آخه مراسم عروسی داریم ی عالمه دل و ....مهیا کردن☹️☹️ در حد دو دونه خوردم

حسی ندارم چون خودم یه بچه دارم به دومی اصلا فکر نمیکنم

من مال مشهدم

دخترمنم نه سالش بود به پرستارها میگفت مامانم و‌نگه دارین داداشم و بدین ببرم .

دخترم سیزده ماهش بود که خواهرش به دنیا اومد..تازه راه افتاده بود..وقتی منو با ابجی کوچیکش دید لبخند زد و همینطور نگاه میکرد...

سلام مامان های عزیز.چهارروزه زایمان کردم طبیعی بغیه هام خیلی دردمیکنن پارگی زیادداشتم دستشویی نمیتونم برم خشکیت دارم به دخترم شیرمیدم اونم زیادناراحت میشه تادستشویی میکننه کسی تجربه داره راهنمایی کنه ممنون میشم

این لحظه رو تجربه نکردم و از همه شما مامانا میخام برام دعا کنید خدا دوباره همون دخترمو بهم برگردونه تو دلم نطفه کنه
چون از دستش دادم خیلی ممنون میشم تویه نمازاتون به یادم باشید و دعام کنید چون دلم خیلی داغونه

خیلی حس قشنگیه یاد پسرم افتادم وقتی برای دیدن خواهرش لحظه شماری میکرد 😍😍

سلام کیا تو بارداری شیاف فرتیژست استفاده کردن عوارض نداره

حسش نکردم پسرم یازده ماهشه

وایی اصلا نمیدونم چه حسیه خوبه یا بد دخترم دوسالو هشت ماهشه و پسرم ۱۶ روزشه بیشتر برای دخترم ناراحتم که اصلا نمیتونم مثل قبل بهش برسم میگه داداشی رو دوس دارم روزا میگه بهش شیر بده همین که گریه میکنه میگه نی نی وردار ولی اخر شبا میگه داداشی رو ورندار منو وردار تا نخوابونمش نمیزاره بچه رو وردارم😪

دخترم یازده ساله بود داداش به دنیا اومد خیلی خوشحال بود تو بیمارستان پرستارها از پشت شیشه نشون دادن بد که خونه باباش بود براش فیلمشو عکسشو فرستادم خوشحال بود واومدن از بیمارستان تو خونه نگاهش میکرد بغلش میکرد

برا منم دعاکنید.پسرمیخام

دخترم دو سال و نیمه هست، پسرم دو ماه داره. داداشش و دوست داره ولی همزمان با اینکه کلی ما بهش توجه میکنیم روز اول از طرف داداشی واسش خونه بازی خریدیم و از طرف داداشش بهش هدیه میدیم بازم بعضی وقتا حسادت می کنه😑🥲
انگشت می کنه تو چشماش یا فشارش میده🤦🤦
کلا فک کنم یه نوع کِرم غریزیه آدمیت هستش😑😅

پسر منم خیلی ذوق داشت برای دیدن داداشش از وقتی بدنیا اومده خیلی خوش حاله

من دخترم دومیه 3 ماهه اس اولیه 3 ساله اس واقعا اذیت پدورمو دراورده همین امروز چنان گازی از گونش ورداشت که خون اومد خیلی نارحت شدم 😔

😐😐گهواره چ خبر مرسی

بهترین روز زندگیم بهترین اتفاق زندگیم 😍😍😍😘❤❤❤❤🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

نمیدونم فاز کخ ریزی خخخ

من برای پسرم یه ماشین بزرگ خریدم وارد خونه شدیم بهش دادیم گفتم عزیزی برات اورده اینقدر ذوق ماشینه داشت که نی نی رو یادش رفت😅

سلام خانوما
خوردن دل و قلوه تو هفته ۲۳ ضرر داره
جواب بدین لطفاً🙏🙏☠️🙏

منم دخترم کلی ذوق کرد برا داداشش.اما بعضی وقتا هم حسادت میکنه بعضی وقتا هم دوسش داره

سلام دوستان
منم زمان بارداری دخترم ۴سال داشت ک مشتاقانه منتظر اومدن آجیش بود🤩 خدارو شکر بسلامتی دنیا اومد
و خیلی ذوق کرد عاشقانه دوسش داره❤️حس قشنگیه واقعا...🤭

من تجربش کردم دخترم کلی خوشحال بود نی نی دار شده بودیم دوسش داره داداششو
کمکم میکنه
خودم بچه اول بودم
یادمه دوتا داداشمه اندازه جونم دوست داشتم و همچنانم همدیگه رو دوست داریم

اره اینم همینجوری دختر منم الان یه سالشه ولی بازم اذیت میکنن همو

مامانا من ماه پیش سقط داشتم ولی هنوز پریود نشدم

پسرام ۸ ساله بودن که خواهرشون به دنیا آمد اولش که چون دختر بود گفتن بده مامان بزرگ ببره خونه شون .
کم کم که بچه رو دیدن نظرشون عوض شد و الان که دخترم ۳ ساله نیمه هست همچنان حسادت می کنه یکی از پسرام و اشک شو در میاره ولی در کل دوستش دارن

من پسرم ۷ سالشه که داداشش به دنیا اومد وقتی رفتم بیمارستان بستری شدم جاریم عکس گرفت ازم بهش نشون داده بود که سرم وصل بودم اینا هروقت زنگ میزدم باهام صحبت نمی‌کرد می‌ترسید تا اینکه اومدیم خونه خیلی خوشحال بود از همون شب هم تنها خوابید بچم میگه جا شما گرمه مامان

اولش فکرمیکرده عروسک بعدش یکم بزرکتر شده دوشمت خونیش شده همش با هم دعوا میکنن تا من میرم جلو میگم دادش کوچلو هست تا باید هواست باشه بهش اون کوچک برمیگرده میگه ها این بچه شما

نه دیگه اون مال بچگیشون بوده

سلام مامانا میخواستم بدونم قطره اینفاکول واسه بچه های فاویسمی (باقله ای )خوبه؟ ممنون میشم جوابم بدین

وای کی دختر منم ی سال بشه

منم شیر ب شیره باردار شدم اولین باری ک پسرم داداشش دید خیلی ذوق کرد حس خوبی بود فکر کرد عروسکه ولی الان ک یکم بزرگتر شده دشمن خونیش

وقتی دخترم بدنیا اومد و آوردیمش خونه پسرم یه جوری بود، انگار شوکه شده بود، میخندید و خوشحال بودا ولی یه بهت و تعجب هم بود، بعدا گفت فکر نمیمردم انقدر کوچولو باشه

حسم به این عکس اینه که ایشالله قراره 4 ماه دیگه برا خودمم اتفاق بیفته

حس خوبیه انشالله درسالهی بعد تجربه کنم

من پسربزرگم کلاس چهارم بود همونوماهی که باردارشدم نوشابه رو از دستم گرفت تولدش بود گفتش مامان نخور برای بجه ضرر داره اگزما میگیره همون موقع بترداربوده ام وخبر نداشتیم همشم داداش میخواست تا رفتم سونو واومدم گفتم قلبش تشکیل شده به سجده افتاد وخداروشکر کردو از خوشحالی گریه کرد

حسش میگه یه بچه دیگه بیار عقلم میزنه تو سر حسم میگه تو حالا این یکیو بزرگ کن

این حس منه دقیقا ۲۰روز دیگه😊😊😘😍

حالا حالاها بچه نمیخوام چون خیلی بدافسردگی بدزایمان گرفتم و بیخوابی ،کولیک و رفلاکس ،حساسیت به پروتین گاوی و غیره و زندگی شده بود برام زندان .یکم خوب شدم ولی هرروز ازبیخوابی گریه میکردم شیرم زیاد نبود گرسنه میموند پسرم ولی شیرخشک هم لب نزد همش گریه صب تاشب خلاصه بچه دوم نمیخوام چون خودمو فراموش کردم ۱۰ سال پیر شدم یدونه بچه کافیه برام

بهترین حس دنیاست واقعا دوست دارم تجربه کنم یه گل دخترنازدارم ان شاالله خداوندمهربان یه گل پسرنازم بهم هدیه بده دیگه عالی خدایاشکرت

وای خدایایادلحظه های اولی ک دخترم بدنیااومده بوداپسرم خیلی کوچیک بودافتادم خیلی سخت بود و تامیومد کنارش یهومیدیدی یه فشاری بهش داده یااذیتش میکردهمش تابهم عادت کردن خیلی اذیت شدیم هممون واقعا و به نظرم تابچه اول ۷ یا۸ سالش نشده آدم دومیونیاره خیلی بهتره

من پسرم ۵ سالشه یه شب بیمارستان موندم برای زایمان فرداش که رفتم خونه پسرم بیشتر دلتنگ من بود همش بغلم گریه میکرد
ولی الان خواهرشو دوس داره
بنظرم به بچه اول ظلم میشه چون همه توجه هات به بچه دوم میره
خودم دلم به پسرم میسوزه

سلام مامانا عزیز
اگه میخای خاطراتت رو تو سه سوت چاپ کنی فرصت رو از دست نده!
همین الان با کد معرف من (۱۸۷۴۶۳۵۶۵) تو اپلیکیشن عکسـوت ثبت نام کن و چاپ ۷ عکس سایز ۱۰ × ۱۵ هدیه بگیر!عکسهای نینیاتون روچاپ کنین .ماه گرد وسالگردتولدشون رو

پسرم قبل اینکه باردار بشم همش میگفت خدایا بهمون نی نی بده. وقتی باردار شدم و بهش گفتم همش میپرسید پس کی میاد؟من باید خیلی بزرگ بشم تا نی نی مون بیاد؟با اینکه خیلی دوسش داشت و داره و خیلی مشتاق دیدنش بود ولی لحظه ای که دیدش واکنش خاصی نشون نداد

روحش شاد و یادش گرامی. مصائبش دوباره شروع شد. من که غلط بکنم. گوه بخورم. الان برام اعصاب نموده

بادیدن عکس یادخودم افتادم وقتی برادروخواهرمو برای اولین بار دیدم ازخوشحالی رو ابرا بودم

پسر من ۱۳ سالش بود که خواهرش به دنیا اومد
وقتی می‌خواستیم از بیمارستان بیایم دل تو دلش نبود
همون لحظه آخر گفتن بچتون زردی داره باید بستری بشه 😭😭

منم حالم بد بود پسرمم گریه میکرد چرا گفتن آجی بمونه بیمارستان دوشب حالمون خیلی بد بود .ولی بعد وه آوردیم خونه دخترم خوابش نمی‌برد پسرم همش نگاهش میکرد و ذق میکرد خیلی خیلی خوشحال بود

دختر من ۳ ساله بود امد بیمارستان با عمه اش منم خواهر کوچولوشو سمت پنجره گذاشته بودم ،،،امد جلو باحسرت گفت مامانی من دلم میخواد از این نی نی ها داشته باشم .،،منم خواهرشو نشونش دادم گفتم عزیز دلم این مال ماست از خوشحالی داشت پرواز میکرد .

سلام بچیه من یک ماه سه روزه دوروزه خودشو کثیف نکرده خیلی نگرانم به نظره شماعادی خیلی گریه مکنه

یه حس فوق‌العاده شیرین که هیچ وقت فراموش نمیشه من که خودم تو اون لحظه آنقدر گریه کردم 😍😍😢😢

من بچه دومم الان دوماهشه خدارو شکر پسرم تو این دو ماه حتی یک درصدم دخترمو اذیت نکرده خیلی خیلی هم دوسش داره ومواظبشه

سه تا بچه دارم به فاصله پنج سال پنج سال

پسرم پنج سالش بود که دخترم دنیااومد عااااشق نگاه کردن بهش بود خیلی میخواستش

ولی دختر سومم که دنیا اومد
دختر بزرگم بازم خو پنج سالش بود
اومد بالاسر خواهرش
به خاله اش گفت خاله
مامانم چی اورده
دختره یا پسره
آجیم بش گفت دختره
اونم برگشت گفت اهه خدایا مگه من زیر بارون دعا نکردم داداش بدی
این چیه دادی
خدایا ازت گله دارم


ولی الان که سومی شده ده ماهه
دختر بزرگم هی میاد میگه
مامان تو اذون دعا کرئم خدا سه تا دختر دیگه بهت بده بس که آجیم شیرینه

حس عالی

بله دقیقا من الان تو همین موقعیت هستم
چند روز پیش زایمان کردم و پسرم ۱۵ ماهشه
واقعا حس جالبیه. خیلی برام سخته اما دییقا پسرم بروی نوزاد جدید میخنده و میبوسش

حس خوبی ندارم 🥴

فعلا نه تو شکممه فقط نازش می‌کنه شعر نی نی کوچولو براش میخونه و شکمم بوس می‌کنه ، یا شبا میگه هیس نی نی خوابه
بعدش خدا می‌دونه چجوری شود

خیلی حس خوبیه دختر بزرگ من وقتی پسرم کوچیکم و من رو دید گریه کرد از ذوق

من داداش کوچیکترمو تو بیمارستان دیده بودم😁😁 به عمه ام گفتم چقدر زشته اینو بزار یکی دیگه رو بردار ببریم خونه😅😅😅

من خودم ۱۶ ماهه بودم که دا اشگ دنیا اوند و با دیدنش زدم زیر گریه
خدا برا پسرم بسازه وقتی تو راهی رو ببینه خخخخ

اوف من گوه بخورم بچه بیارم دهنم سرویس شد این هشت ماهی اعصاب هم دارم جنون گرفتم بچم هم شیطون از پس این به زور بر میام دومی رو بیارم فک کنم سر از تیمارستان در بیارم حس قشنگیا ولی خیلی باید رسیدگی کنی به هر دوتا بیشتر اولی بازم

دختر من که اصلا توجهی به داداشش نکرد از در بیمارستان که اومدیم بیرون مثل این کسایی که بعد از چند سال مادرشون رو میبینن دوید سمتم ،،ولی الان بهتر شده حس مادرانه داره بهش😅
خودم که ۱۰ سالم بود داداش کوچیکم دنیا اومد زیاد اذیتش میکردم

حس خاصی ندارم، چون دلم نمیخواد دوباره بچه بیارم

این فقط یه عکسه.واقعیت یه چیز دیگست.اضطراب و استرس و کبود توجه واسه بچه ی اول.خستگی واسه مادر.کم توجهی واسه بچه ی دوم

سلام
پنج ماهه بار دار بودم که به بچه اولم خبر اومدن عضو جدید رو دادم بعد از چند روز شب ادراری گرفت حدود یک ماه این مشکل را داشت که با دارو برطرف شد اما موقع به دنیا اومدنش چند روز اول خیلی ذوق داشت
تا سه چهار ماهگیش درست حسابی غذا نمی خورد لباسشو عوض نمی کرد خیلی ضعیف شده بود ظاهرا چیزی نشون نمی داد اما معلوم بود که خیلی داره اذیت میشه بعد از چند ماه براش عادی شد
بزرک کردن بچه دوم با وجود این مسائل خیلی سخت میشه چون تمام حواست باید به اولی باشه که غصه نخوره
هیچ وقت نشده که چیزی برای کوچیکه بخریم برا بزرگه نخریده باشیم همیشه دو تا دوتا می گیریم همسرم از اداره میاد اول بچه اولمون را می بینه و بوس میکنه بعد دوتایی با هم میرن دومی رو می بینن

پس چرا من تا پسرم اوردم خونه دخترم گفت این دیگه چیه🤣

خیلیییی حس قشنگیه من که بچه ی اولم توراه، ان شاالله همه این حسارو تجربه کنن

هنوز ک بیمارستانه پسرم 😔و دخترم ندیدتش ولیمیگم داداش داری و فلان ولی بچه یکو نیم ساله نمیفهمه ک

حس مزخرف و بدبختی پشت بدبختی واسه ماها که بیکس و کاریم حتی شوهرامونم درک و شعور نداره

من دوتا بچه دارم.وقتی خبره بارداریمو به بچه ی اولم دادم از شدت ذوق و خوشحالی گریه کرد ولی الان که بچه ی دومم ده ماهشه خیلی پشیمونم که آوردمش چون بچه ی اولم خییییلی اذیت میشه و منم دست تنهام و نمیتونم درست بهش رسیدگی کنم و خییییلی ناراحتم.

فک میکنم حس قشنگی باشه اولیم دختره انشاالله دومیم هم پسر بشه دیگه عالیه

من که هیچ وقت بچه دوم نمیارم

من خودم بچه آخرم نمیدونم چه حسی داره

همیشه بهترین حسهامال بچه اوله

حس خوبیه

من بچه بزرگ بودم و ۷ روز بعد تولد داداشم با کفش زدم تو سرش🤣🤣🤣 مامان بابام اینو رو دیوار حیاط خونه تاریخ زده بودن اولین دعوا🤣🤣

پسرم‌ ۳ سال ۴ ماهشه خیلی استرس دارم وقتی زایمان کنم ببینم عکس العملش چیه الان که باردارم میگم نی نی دوست داری میگه نه نمیدونم چی بشه وگرنه بچه کوچیک دوست داره

حس مزخرف وله شدن بچه اول

دلم گرفت کلی گریه کردم یه لحظه خیلی شیرینه

حس بدبختی بی خابی کولیک رفلاکس زندانی شدن ب مدت طولانی تو خونه فراموش کردن خودم کارم اهدافمو پایبند شدن به یسری کار های تکراری 🤣بچه فقط اولیش قشنگه شیرینه ودوست داشتنی

من که دوست دارم باز بچه بیارم تا پسرم از اتنهایی در بیاد اما همین بچه اول کلی سختی داشت کلی منو از چیزهایی که دوست داشتم عقب انداخت بخاطر همین میترسم باز بچه بیارم باز مشکلاتم زیاد شه

دخترم ۲۵تیر امسال دنیا اومد
پسربزرگم ۳سال و ۴۵روزش بود
ماشین شارژی خریده بودیم که هدیه از طرف خواهرجونش باشه و خوشحالش کنیم
ولی وقتی اومدیم خونه اول که دخترم رو دید خودشو از بغل داییش انداخت بغل من و گریه کرد و بعدم بغل باباش گریه کرد و تاشب به ماشین و خواهرش توجه نکرد ولی الان بعد ۸روز خیلی بهتر شده

ینی بیزارم ک یکی دیگ بیارم همین بچه رو به بدبختی بزرگ کردم

پیش بابای لعنتیش منم خونه پدرم هستم
اون به من تهمت های زشتی میزد مثل اینکه توهم میزد اخه مواد مصرف میکرد لعنتی ک من نمیدونستم

خودم که بچه اخریم ولی بچه اولم وقتی دومی به دنیا اومد کلی ذوق کرد خوشحال شد کلی انتظار کشید تا بدنیا امود

اوووف اصلا حس خوبی ندارم.چون بعدش قراره سرویس بشیم

من ۴۰ روز به زایمانم مونده به امید دیدن چنین صحنه ای😍😍😍

من دوقلو دارم، دیگه این حس و تجربه نمیکنم

وای خیلی بد الان دوماه که دخترم ب دنیا اومد پسرم با این قضیه کنار نیومده اولش که ده روز تب کرد خیلی وابسته من شده تو خونه اگر اب بخواد حتما باید من بهش اب بدم از دست باباش نمیگیره ی قدم با کسی دیگه بجز من جای نمیره خیلی هم خواهرشو اذیت میکنه گاه میخواد دستشو تو چشمش کنه یا گاز بگیره یا از سرش میزنه دیونه شدیم تو این دوماه صد سال پیرتر شدم بخدا خیلی سخته دوقلو داشته باشی بخدا بهتر از شیر به شیر بودنه

یاد وقتی افتادم ک پسرم اومد داداشتو دید و چقدر ذوق زده بود

حس حسودبودن کاش منم یه بچه نازی عین این میداشتم

روز تولد ۳سالگی دختر بزرگم خواهرش دنیا اومد تو بیمارستان مشاوره گفت که خودتون بچه رو بغل نگیرید وقتی میخواید برید خونه ما هم موقع ورود بچه رو دادیم خواهر همسرم که همراهم بود وقتی دختر بزرگم دیدش خیلی ذوق کرد همش میگفت بزاریدش بغلم خیلی دوسش داشت الانم که ۸ ماه گذشته همچنان همونطوریه البته یه مقدار حساس هم شده روش

حسم اینه ک پسره منتظره دورش خلوت بشه بزنه چشای خواهرش دربیاره😂
درست شبیه پسر خودم 😅✋🏼

دخترم ده سالشه و پسرمم شهریور به دنیا میاد.اینقد روز شماری میکنه دخترم
ایشاالله همه چی خوب پیش بره

سه ساو چهار ماهشه این پسرمم جمعه به دنیا میاد

یه پسر ۱۲ ساله یه دختر ۵ ساله

دخترم داداششو دید کلی ذوق کرد نمی ذاره کسی بهش دس بزنه

قبل اینکه پسرم بیاد بیمارستان و خواهرش و ببینه من عکس شو براش فرستادم اونم از ذوقش عکس و برای همه حتی معلم و هم کلاسی هاش فرستاده بود.

خیلی شیرینِ، یازده روزِ تجربش کردم پسرم که خواهرجونشو دید از ذوق فقط میخندید🤗

الان دارن میگن بچه داری شین مهم نی کوچیک هست بچتون و مملکتم خرابه

چند روز دیگه میفهمم چه حسی داره امید وارم داداش بزرگه از دیدن داداش کوچولو خوشحال بشه 😍

خیلی حسی خوبی داشت واکنشش اصلا قابل توجیح نیست خیلی به بچه عشق می ورزه انگار ازخودش بیشتر دوستش داره 😘😘

بهترین حس دنیاست واقعا

بهترین حسی که هرمادری میتونه داشته باشین تو این لحظه

یاد خودم افتاده زمان تولد بچہ دومم🥰🥰🥰❤❤❤😘😘😘

دختر من اولین بار ک خواهرشو دید از شوق هم گریه میکرد هم میخندید

حس خوبی ندارم 🤣🤣🤣

خیلی حس خوبیه ان شالله به زودی منم تجربه کنم برای بچم نی نی بیارم

هیچی دیگه شوهرم که خدا از دنیا ساقطش کنه منو کتک میزدو این روزای اخری بهش تهمت هم اضافه کرد خدا لعنتش کنه به حق علی بچه هام رو ازم گرفته 😭تا ببینم دادگاه چ میکنه

حس تولد حس زندگی من برای پسردومم بیمارستان بودم خیلی دلم برای پسر اولم تنگ شده بود آورده بودنش خواب بود بغلش کردم خونه که رفتیم خب اونم خودش کوچیکه بود فکر میکرد عروسک دستاش پاهاش رو می‌گرفت تا مدت ها می‌رفت سراغش دماغشو هی گاز می‌گرفت الان بچم دماغش پهن شده

بچه هام فعلا به زور پیش بابای ظالمشون هستند

برام دعا کنید خیلی سختمه حالم از دنیا بهم میخوره دیگه

خیلی حس قشنگیه الان ۴ماهه تجربه کردم دخترم و پسرم عشششق میکنن کناره هم بخدا ک تک فرزندی اصلااااا خوب نیس کاش شرایط مملکت اوکی بود ۳تا دیگ میوردم🤭

خیلی حسه خوبیه منم تجربه یی این عکسوداشتم

منم پنج روزه زدم چهارماهگی شو سفت هست

بدبختی

نه میخوام باردار بشم

خانم های عزیز، هرکی اومد پول خواست بدونید دزده😡 بخصوص اینکه به جون علی اصغر امام حسین قسم میخوره، کلاهبرداره. هر روز از کللی آدم پول میگیره😡😡

خیلی حس خوبیع اما همسرم دوست نداره

هنوزبه این مرحله نرسیدم اماانشاالله خدابوقتش نصیبم کنه

واقعا حس خیلی خوبیه من تجربه کردم دوتا بچه دارم تازه هم باردارم از الان دارن باهم سر سومی دعوا میکنن منم لذت میبرم بخدا 😊😎😎

سلام خانوما تو را خدا کمکم کنید پسرم پنج روز واکسن زدم جای واکسن سفت هنوز همش بیقراره گریه میکنه نمیدونم چکار کنم

خیلی حس خوبیه 😍😍

واای من عاشق این صحنه ام.پسرم بوره وموطلایی انگار خودمو تصور میکنم تواین عکس....خدایا مجدد نصیبم کن

هنوز به این مرحله نرسیدیم

انشالله تجربع کنیم حسش که خیلی خوبه🥰

شوق زندگی و تولد

پسرم ۱۰ سالشه و الان ۱۵ هفته باردارم فعلا که پسرم خیلی دوسش داره و به اصرار زیاد اون باردار شدم چون نمیخواست تک فرزند باشه. امیدوارم به خوبی و خوشی باهاش کنار بیاد

انشاله تجربه کنیم این حسو

من خواهرم به دنیا اومد حسودیم شد

انشالله تجربه کنیم ببینیم

ر

بهترین حس دنیاس

سلام من دخترم هفت سالش بود بچم به دنیا تومد وقتی باباش روصدت زدن برای این که امضا کنه اونم باهاش بود این قدر کنجکاو بود میگفت کجاست چرا به دنیاش نیاوردی بعد وقتی اومد دیدش خیلی خوشحال بود الان دوستش داره ولی این قدر بلندش کرد دیونه شده وسط دعوای ما خیلی پشیمونم از تصمیم ولی باز صد مرتبه شکر

برای منم دعا کنید که بچه سومم دنیا میاد ولی خواهر برادراش پیشش نیستند که ذوقش کنند البته اونا خ دوست داشتن که باشن و برای این روز لحظه شماری میکردند که ظالمین نزاشتند

پسرم وقتی اومد بیمارستان خواهرشو دید ماتش برده بود...سریع از خودش و خواهرش فیلم گرفت...همش میگفت باورم نمیشه...خیلی خوشحال بود...فاصله سنیشونم ۱۰ ساله

منم بچه دومم توراهه میدونم وقتی پسرم ب دنیابیاددخترم همینجوری ذوق داداششومیکنه وماکیف میکنیم ان شاالله

ان شاالله تجربه کنم ببینم چیه .

خیلی لحظه قشنگیه منم که بچه دومم تو راهه و دقیقا مثل این عکس پسرم کیف میکنه🥰🥰

دختر من ک اول نگا کرد اجیشو لبخند زد بعد گف این چیه اوردین بعد روشو برگردوند رف/:
ولی روز بعد اونقد بهش ابراز علاقه کرد که جبران شد الان خیلی دوسش داره

من وقتی پسرم آوردم خونه دخترم سرما خورده بود تا یه هفته نزاشتم بیاد تو اتاق .قبلش روز شماری میکرد.همش برنامه ریزی میکرد نی نی بیاد.خیلی بهم سخت گذشت از پشت پنجره گریه میکرد

اره دیگه از بس که پرسیدم جواب نمیدین

من وقتی دختربزرگم برای اولین بارخواهرشودید چشم ازش برنمیداشت شب ها پیشش میخابید شب انقدنگاش میکرد تاخوابش میبرد ولی الان از صبح تاشب فقط دعوامیکنن

یادخودم افتادم بچه ام پسرمودید ب دنیااومد

حس مورشت

من که ته تغاری بودم
ولی الان برا بچه هام اولی واکنشش به خواهرش جوری بود که چیزی حس نکردیم ولی الان که بزرگتر شدن بزرگه خیلی با خواهرش دعوا میکنه الان که باردارم بشون میگم چه حسی دارین اگه برادر دار شدین بزرگه قربون صدقه اش میره کوچیکه میگه پدرشو درمیارم😆

از مادر بزرگ هاتون بپرسین تو را خدا بگین

تو را خدا بگین اگه بلدین این چله بری را

خیلی حس خوبیه 🤗🤗

عزیزم چه ناز نگاه میکنه

آن شالله این ی دونه بچه. بچه اول وآخرمه
میخام چیکار بخدا از نوزادی تا الان ی ریز مریضه و تو بغلم باید باشه😔
پیر شدم

منو خواهرم بچه بزرگه خانواده بودیم دوقلو بودیم وقتی خواهر سومی اومد اینقدر ذوق داشتیم انگاری یه اسباب بازی برامون زایده بود مامان

واکنش پسرم وقتی داداششوببینه چیه اونم خوشحال میشه یا نه باعث میشه اسیب بیینه🥺

حس حسود بودن

حسی ک ب علط کردن افتادم

وای ان شالله ۲ ماه دیگه گل دخترام داداشی شونو ببینن و ذوق کنن فدای هر سه تاشون🥰🥰😊

هیچ حسی به این عکس ندارم تا ۱هفته پیش نمیدونم چم شده بود بچه میخواستم باز ولی یلحظه ب خودم اومدم ک سختیاش اینکه پسرم هنوز کوچیکه ب محبت و توجه منو پدرش احتیاج داره
دست من باشه الان ک فکر میکنم میبینم ک دوست دارم پسرم تک فرزند باشه ولی خب باباش هیچوقت راضی نمیشه پس تا ۷یا۸سال دیگه یا شایدم بیشترفعلا بچه نمیخوام
و کسایی ک باردارنو تو راهی دارن از خدا میخوام همشون سالمو سلامت باشن و اونایی ک منتظر نی نی زودتر دامنشون سبز شه به حق خانم فاطمه زهرا

درخواست دوستی بدید خواهرااااا 💞💞💞💞💞

پسرم خیلی ذوق کرد البته ۹ سال اختلاف سنی دارن

ایشالله ۲ سالو نیم دیگه تجربه میکنیم 🥺🤭🥰

حس خیلی خوب پسربزرگم بادیدن داداش کوچکش چقدر ذوق کرد

دختر من دو سالش بود آبجی دنیا اومد اولش کلی گریه کرد بعدشم یه سیلی محکم زد تو گوشش 😑بچه بی زبون از اولش کتک خورد هنوزم همچنان کتک میخوره

حس غلط کردن،حس فحش دادن به خودم

حسی که تا سه هفته دیگه تحربش میکنم😍

اینکه من غلط میکنم دومی به دنیا بیارم، پشت دستمم داغ میکنم 😁😁😁😂😂

با اینکه دخترم قبل باردایم مخالف بچه دار شدنم بود ولی وقتی اومد تا الان همش میگه من مامانشم عاشق همن دوخترام ۱۵ سال باهم دیگه فاصله سنی دارن

منم تازه ۵ ماهه دخترم دنیا اومده وقتی داداشش دیدش خیلی زوق کرد باور نمی کرد بچه ی خودمونه ،،یه کم هم حسودی میکنه طبیعیه تو هر بچه قربونشون برم😘😘😍😍

چقدر خوش ذوق دخترم وقتی اومد خواهرشو ببینه فقط نگران بود ک نگهبان پایین بهش گفته بالا خطرناکه و باید زود برگردی 🤨🤔

وای قشنگترین لحظه بوددختر تو اتاق منتظرم بودم از ریکاوری منو بیارن بخش بالا و پایین میپرید

انشاالله چن سال بعد تجربه اش میکنیم😅😂

حس میکنم ته اون ذوق تو چشای پسره یه تو گوشیه درست حسابیه😂😂😂😂😁

اوخی نازی.

خودم تواین عکس حس کردم ک بچه دومم بیاد چقد خوب میشه دیگه کامل میشم و بچه‌ام بزرگ میکنم آن شاالله 🥰

واقعاحس قشنگیه پسرکوچیکم‌به دنیاامدسه ونیم سالش بودخوشحال بودعکس العمل خاصی نداشت خداراشکرحسادت نمیکنه

حس خستگی میگیرم

دخترم 3سالش بود داداشش که دنیااومد خیلی دوسش داشت نمیذاشت زن همسایه بغلش کنه، خیلی مواظبش بود 😘

دخترم ۴سالش بود خیلی خوشحال بود اصلا نمیزاشت کسی تو بغلش بزاره میگه مامان نزار کسی برادرمو ببره😍😍

منم دوست داشتم دختر بزرگم بیاد بیمارستان با یه دسته ی گل و شیرینی‌ ولی حیف ۲ سال پیش اوج کرونا بود و نتونست بیاد اومدم تو خونه دید

.حس خیلی خوبیه ان شاءالله هرکی دوس داره خیلی زود تجربش کنه

دی ماه تجربه میکنم

دختر من 12سالش بود با اومدن خواهر کوچکیش به حدی خوشحال شد که دوست نداشت غیر از خودش کسی بهش دست بزنه یا حتی نگاش کنه اخه به آروزش که داشتنه خواهر بود رسیده بود 😍😍😍😍

زایمان‌دومم‌واسترس

اخه ایشاالله به زودی چیزی که تو عکس رو زودتر تجربه کنم

واییی دارم زایمان دومم میبینم توش😍😝😜🤣

ششمین نفر.حس خیلی خوبیه پسرمن عاشق بچس ولی حیف نمیشه بیارم😢

عالیه عکسش حس خانواده خوب. عشق

پسر من فک میکرد عروسکه همش بوسش میکرد

حس خوبیه اما بعد ها حسادت بچه بزرگتر خیلی سخت میشه مدیریتش

واای خدا چه حس خوبیه

معلومه ک خوشحال میشه
چ عکس نازی ☺️☺️