۳ پاسخ

والا منم دلم ددر میخواد چه برسه بچه هوا هم خیلی خوبه دوست دارم برم بیرون

قطعا بیدار شه هم میگه ددر 😂😂😂

منم دلم میخاد🥲😂

سوال های مرتبط

مامان mamane vorojak مامان mamane vorojak ۲ سالگی
چه شب مزخرفی بود امشب رفتیم خونه مادر شوهرم مهمونی اول که پسرم میگفت من تو ماشین نشینم گریه میکرد پیاده شو رفتم عقب نشستم شوهرم گفت مامان نیومد منم با کت پسرم صورتم و گرفته بودم من و نبینه این از اولش رفتیم اومدیم خونه از تو راهرو شروع کرد خونه نریم بغل منم نمیومد فقط بغل باباش میرفت کوله پشتیش هم برداشته بود میگفت بریم ددر گریههههههه میکرداااااا شوهرم دعواش کرد من بهش توپیدم بردش یکم تو راهرو الکی گفت آسانسور خرابه برگشتن تو دوباره گریهههههههههه شوهرم عصبانی شده بود من از اون بدتر گفتیم بیا بریم حموم آب بزنیم پاهات پوشکت و باز کنیم رفت حموم از حموم در نمیومد اومد انقدر گریه کرد گریه کرد که نگم آخر داد زدم سرش این میگفت تو برو بابام بیاد باباش میگفت سرگرمش کن من برم عصبی شدم منم این وسط روانی شده بودم آخر باباش اومد یکم به زبون گرفتتش ولی تا یکم برخلاف میلش میشد میزد زیر گریه اونم چه گریه ای اونم آخر داد زد سرش حسابی آخر خودمم نشستم به گریه از شدت عصبانیت خون دماغ شدم دلم شکست که من و پس میزد میگفت تو اصلا سمتم نیا 😭😥🥺🥺
مامان مغزپسته مامان مغزپسته ۱ سالگی
سلام مامانا شماره مشاوره تلفنی برای کودک که هزینه مناسب بگیره اگه دارین برام بفرستین
یه مشکلی دارم هرکی میتونه راهنماییم کنه ،هرکی هم نمیتونه بی‌زحمت همینطوری بدون جواب رد بشه لطفا
تقریبا ۶ماه پیش پسرم را بردم دکتر سرماخورده بود ،دکتر وقتی دستگاه آورد تبشو چک کنه و عفونت گلو را ببینه، پسرم ترسید شروع کرد به گریه و دیگه تا از مطب بیرون اومدیم آروم شد ،دوباره حدود۱ماه پیش بردمش پیش دکتر برای چکاب، تا مطب دکتر را دید دوباره شروع کرد به گریهههه و آروم نشد تا نوبتمون شد رفتیم پیش دکتر و برگشتیم با گریه بود،،بعدم رفتیم واکسن ۱سال ونیم را بزنیم دوباره تا وارد بهداشت شدیم شروع کرد به گریه و تا واکسن را زدیم و اومدم تو ماشین دیگه آروم شد،،حالا از اون بعد تا بیایم توکوچه هرکی غریبه ببینه اگه بریم باهاش سلام وعلیک کنیم یا بخوایم بریم مهمونی اینقدر گریه میکنه اصلا نمیذاره از در بریم تو،امروزم با شوهرم رفتیم تو ماشین یه دوری بزنیم گفت بریم سوپری یه چیزی بخرم ،،اصلا نذاشت وارد مغازه بشیم،امشبم خونه عمه شوهرم سمنو میپختن و دعا میخوندن  با اینکه قبلا چندماه پیش رفته بودیم خونشون  ولی
ادامه پایین میذارم