خدایا چقدر ناراحتم😭چند وقته قصد دارم دخترمو از شیشه وشیر خشک بگیرم امروز اتفاقی دیدم شیشه ش یکم پاره شده امشب بازم پاره ترش کردم که نخوره ولی بازم دست احتیاط براش سرشیشه اونت گرفتم ترسیدم خیلی خیلی اذیت کنه و نتونم ارومش کنم اما هیچی نگفت چند بار گفت شیشه گفتم شیشه پاره شده و خوابید البته خیلی دیرتر خوابید هی غلت میزد من فک‌ میکردم خیلی اذیت کنه البته فردا رو نمیدونم چیکار کنه بازم اروم باشه یا ن وااای خیلی خیلی ناراحتم احساس عذاب وجدان دارم😭😭ولی خب تو شیشه اش بجز شیر خشک هیچی نمیخورد حتی ظهرا خالی مک میزد تا بخوابه مثل پستونک😭😭 از طرفی پیدا کردن شیرخشک هم سخت شده واقعا امشب ناراحتم دلم براش سوخت😭

سلام خیلی دیر گرفتی بخاطر اینه
هرچی عاقل تر بشه وابستگی بیشتر میشه اذیت میشه
ان شاالله زودتر موفق بشی و اذیت نشی

ما برعکس بودیم همسرم مهربونه اما منطقی من اما احساسی و زود وا بده،،،اما کذشت دیگه،البته دختر من سیر پاستوریره میخورد توی شیشه ابان ماه کرفتم ازش

دختر منم اونت‌میخوره خودم‌پاره کردم‌چند روز اذیت شد بعد دبگه ترک‌کرد سخت بود ولی شد

اینقدر خودت و ناراحت نکن عزیزم درسته ما مادرا دلمون میسوزه اما واقعا تاکی اخه بلاخره که باید بگیریش فقط همون هفته اوله بعد یادش میره الان که گرفتی دیگه فردا اگ اذیت هم کرد نده بهش یه چیز خوردنی دیگه بهش بده سرگرم شه ..اگه دوباره بدی بهش بعد گرفتنش برات خیلی سخت میشه

اصلا نگو که گریم گرفت من بخاطر یسنا افسردگی گرفتم خیلی گریه کردم آخه مظلوم شده بود هیچی نمیگفت همین نگفتنا بیشتر عذابم میداد بخدا رفتم دکتر تا یکمی آروم شدم

وا مگه بچه اینقدی باید شیر خشک بخوره شیر گاو باید بدی