سلام، میگم گفته بودم بچه م همش مریضه و زود زود مریض میشه،حالا فک کنم تاپیک های قبلیم باشن، دکتر و دارو دیگه نمونده بود که نبرم و ندم بهش
دیگه تصمیم گرفتم ببرمش پیش تول گیر
امروز ساعت 6 و7 اینا بردمش پیش یه زنه، گلوش رو دست زد و ماساژ داد بعد پسرم یه صدای داد مثل مثلا عو مانندی کرد و گفتش تمام و تولش رفع شد
حالا دیگه ببینم چند روز دیگه چی میشه و بهتر میشه یا نه
ما رفتیم قبل ما خیلی ها بودن بعد ماهم چند نفری رفتن پیشش

بعد میگفت مثلا پفک و چیپس اینا نخوره و قشنگ بجوعه غذاش و اینا
پسرمم تو گوشم گفتش مامان اسمش چیه خانومه گفتم خانوم عبدی
یهو گفتش خانوم عبدی من پسته دوس دارم و میخورم 😁😁😁(چون همیشه بهونه هله هوله میگیره من بهش میگم برات نمیگیرم هله هوله و جنس سوپرمارکتی به جاش پولتو بده به پسته و گردو و بادوم اینا...... سر همین بچه م گفت پسته میخورم که خودشو تایید کنه و بگه مثلا هله هوله نمی‌خورم 🤣🤣🤣🤣🤣)
بعد خانومه 80 تومن از پولی که بهش داده بودیم رو داد دست بچه گفتش برو بده پسته بخور ولی خوب بجو 😁😁😁😁😁😁😁

۱۰ پاسخ

خوب کاری کردی عزیزم واقعا تل تاثیرداره بنظرم بچه عادت کنه بهتره تا همش مریض ودارو شیمیای بخوره

بنظر من واکسن پرونار بزن براش

عزيزم منم خیلی تا الان بردم دخترمو ولی این اقا که من میبرم خیلی حرفه ایه درمیاره بیرون

سلام عزیزم میگم تول گیر یعنی چی دقیقا چیکار میکنه؟؟؟؟

وای عزیزم میگن اینکارو نکنین دیگ عادت میشه گودترمیشه بیشتر چیزگیرمیکنه

منم پسرمو بردم تو گلوش پوسته ویفربود

تولگیر که خرافات و کلاهبرداریه 😁

آدرسش کجاست الان یک هفته ست دنبال تول گیر خوب میگرده زنداداشم برا بچه ش

عزیزم 😅چ خانم مهربانی بودن 😍 انشالله که دستش سبک باشه خوبه بشه بچه ❤️

سلام چیزی هم توگلوش بود؟؟دخترمن توگلوش پوست تخمه بود

سوال های مرتبط

مامان آقا رضا مامان آقا رضا ۵ سالگی
سلام دیشب حمله عصبی بهم دست داد آمبولانس زنگ زد شوهرم
بیایید براتون تعریف کنم
چند شب پیش داشتیم می رفتیم مهمونی یه خانمی به شوهرم زنگ زد بعد مدام می گفت فردا زنگ می زنم فردا زنگ می زنم شوهرم بهش می گفت بله بفرمایید هی می گفت فردا زنگ می زنم
بعد من به شوهرم گفتم کی بود گفت نمی دونم بهش گفتم شماره اش را بده زنگ بزنم ببینم کیه داد من هر چی زنگ می زدم وقتی می دید من زنم جواب نمی داد
منم براش نوشتم شمارت را می دم به پلیس زنگ نزن کثافت
تا دوباره فردای اون شبم با شوهرم بودیم ساعت ۸ شب زنگ زد شوهرم جواب داد روی آیفون فقط می گفت سلام خوبی بعد شوهرم گفت با کی کار داری قطع کرد
دو شب گذشت زنگ نزد تا دیشب ساعت ۱۲ زنگ زد شوهرم جواب داد و گفت اشتباه می گیرید شوهرم بهش می گفت این شماره را من خریدم مال کس دیگه ای هست
بعد خوابیدیم ساعت یک و نیم زنگ زد شوهرم گذاشت رو آیفون زنه گفت سلام شوهرم بهش گفت چرا ساعت یک و نیم شب زنگ می زنی مزاحم نشو بعد زنه هی می گفت سلام جواب سلامم را بده
بعد که قطع کرد من رفتم دستشویی داشتم فکر می کردم به شوهرم بگم فحشش بده شمارش را بلاک کن که یک دفعه تمام بدنم یخ زد و دست و پام چوب شد و افتادم چشمام دیگه جایی نمی دید
شوهرم زنگ زد به اورژانس اومد گفت فشار عصبی بعد یه مدت خوب می شی
آخه مغزم هزار راه رفت که چرا زنگ می زنه و اگه صبح زنگ بزنه شوهرم را گول برنه چی و فلان
مامان آرتمیس مامان آرتمیس ۴ سالگی