میتونم بگم تو این پنج ماه و چند روزی که از اومدن دخترا میگذره امروز یکی از سخت ترین روزا بود واسم.... چقد گریه کردن... چقد هم من هم خودشون اذیت شدیم ولی خب... بازم خدایا شکرت🥲💜

شماها که دوقلوهاتون چهار روز رد کردن تا کی کمک داشتید؟؟من هم پرستار شب دارم هم روز هم شوهرم هست هم خودم نمیرسم واقعا اینا فقط تو بغل ارومن الانم یکیش رو دل من خابیده بزارمش زمین بیداره خواب ندارن اصن اینا

مامان ادرینا دیانا ماها که اولشیم از کی یکم نگهداریشون تنهایی برامون راحت تر میشع؟

چون دوتاشون گریه میکردن ی درد مشترکی توشونه یا سوختگی پا یا شیرزیاد ودل درد یا تشنگی یا کولیک

یه وقتی بد بغلشون نکردین که خدایی نکرده یه جاییشون درد گرفته باشه

قوی بمون و قوی ادامه بده.. بچه ن دیگه، گاهی اینجوریم میشه...

خسته نباشی عزیزم من که یدونس دوسه روز بی قراره و امشبم گوشش درد میکرد کم اوردم شما که دوتاست واقعا خسته نباشید دارید مامان نمونه❤️❤️🌹🌹

می‌دونم خواهر جان چون خودمم این روزا رو گذروندم 😓😓😓

خسته نباشی مامان قوی
نفهمیدی علت گریه هاشون چی بوده؟
منم امروز روز سختی داشتم رفتیم بیرون کلی اذیت کردن