خانما دیشب اتاقش خاب بود ماهم اتاقمون ،یمدت جاخاب جداکرده بودم،خاب میدیم من وارسیا موتوربازیش برداشتیم رفتیم بالاترزخونه راه میرفتیم یهو سرچهارراه بچه بدو کرد و چندتا ماشین میومدن منم ارشیا رو هلش دادم اینطرف که باهم پرت شدیم اونطرف ماشینا من جیغ میزدم بچم اون گریع میکرد مامان😭یهو ازخاب پریدم گیج و منگ صداگریه بچم بلندشد داد میزد مامان ،شوهرم رفت بغلش کرد‌ این اشک میریخت فقط مامان رفتم بغلش کردم محکم منو چسبید 😔تا ک سپند براش دود کردیم کمی استا دادم خابوندیمش .شوهرم میگه این شاید میترسه توخاب دیگه حالم گرفته میگم بیاریمش پیش خودمون خیلی خابم بدبوذ

من قبل بدنیا اومدن بچم میگفتم بچه باید جاش جدا باشه
ولی از وقتی بدنیا اومد یه آدم دیگه شدم دلم نمیاد از خودم جداش کنم حتی قبل از ۱سالش نمیزاشتم یه دقیقه خونه مادرشوهرم بدون من بمونه بعد کم کم دیگه گذاشتمش
الانم شبا باید صورتمو بگیره دستش بخوابه
تا صبح هزاربار بیدار میشه دنبال صورتم میگرده

قتی بچتون تا صب پامیسه و مدام دنبال سما میگرده نباید جای خوابش جدابشه
بزار ی کمتر بزرگتر شد مستقل شد اون وقت جداش کن
مشاور کودک به من اینجوری گفت
اینجوری هر سری بیشتر بهش تنش وارد میشه

عزیزم بچه خیلی کوچیکه نمیدونم هرکسی اعتقاداتی داره ولی بنظرم بچرو‌اصلا نباید شب تنها بخابونی من روزا تو اتاق میخابونم عذاب وجدان دارم ک نکنه بترسه ترنم الان نزدیک شیش سالشه هنوز باما میخابه جداش نمیکنم هروقت طنازم پنج ساله شد بعد دوتاسونو جدا میکنم ک تنها هم نباشد بنظر من نکن این کارو بچه کوچیکه ماهاک اصلا بچرو‌تنها نمبذاریم

پسرمنم شباپامیشه دنبال من میگرده لب ورمیچینه پیدام میکنه بغلم میخوابه آروم میشه

یکی میگه جا رو جدا کنید یکی میگه نه میترسه
منم شک دارم چی درسته، ولی خودم بزرگ م بودم تنهایی میترسیدم، با خواهرم میخوابیدیم
فک کنم جدا کردن اتاق خوب نیس، باید فقط با فاصله از هم و روی تخت خودش بخوابه