مامانا کسی بوده تا حالا ترس الکی سراغش اومده باشه،من همسرم کاشت مو انجام داده بود بعد با اینکه اصلا خونریزی چیزی نداشت وقتی اومد خونه من با دیدن پانسمان و زخم هایی که واقعا هم اصلا ترس نداشت یعنی نمیترسیدم با دیدنشون ولی حالم بد میشد جوری که فشارم میوفتاد سرم گیج میرفت با آب قند خوب میشدم منم مجبور بودم موهاشو براش بشورم بهش کمک کنم هر دفعه هم با اب قند خوب میشدم میترسم این ترس برام موندگار بشه

من مامانم عمل انجام داده بود.هردفعه که پانسمانش رو عوض میکردم قلبم دردمیگرفت .حالم بد میشد.تو ۱۰روز جوری لاغر شدم که مشخص بودش
ولی بهش نمیگفتم که ناراحت نشه.
برای زخم و اینا نبود.درد کشیدن مامانم اذیتم میکرد.

مامان منم اینجوریه رفته بودم دکتر پوست چند تا زگیل روی دستم بود بسوزونه دکتر داشت برای من کار انجام می‌داد مامانم حالش بد شد آب قند آوردن براش 😂

نترس من قبلا اونجوری بودم قندم میفتاد الان خیلی بهتر شدم

منم پاهام شل میشه زخم واین جور چیزا رو میبینم شوهرم که اصلا نمیتونه تو دهن کسی رو نگاه کنه

عزیزم این ترس همراه شما هست فقط تا خالا باهاش از دزدیک برخورد نداشتی بهش میگن فوبیای حفره
بزن تو گوگل هم میاد
منم دارم یعنی خیلی از افراد دارن
من الان حتی به فکر کردن به چیزی که شما گفتی الان تمام بدنم داره مور مور میشه و حالم بد شد

فک کنم این یه ترسیه فوبیایی که اسم خارجکی داره و بلد نیستم و منم از این فوبیا دارم ترست از زخمش نیس از حالت دون دون بودنشه