۵ پاسخ

واقعا سخته ، من از چهله ی بچم سرکار هم میرم . زندگیم خیلی منظم بود الان کاملا از نظم خارج شده ، نه ب خودم میتونم برسم نه اشپزخونه . غذا هم بعضی وقتا خودم ،بیشتر وقتا همسرم درست میکنه، خوابالودگی و خستگی خودم ب کنار ، کارهای تمام نشدنی هم ب کنار. ولی انگار هرچی جلوتر میریم خداروشکر راحتتر میشه.
یجورایی توقع این همه تغییر رو نداشتم ولی دارم یاد میگیرم کم کم ، بچه رو ی اسبابازی مطمئن مطیدم دسش هول هولکی اشپزی میکنم ، ی غذای راحت

عزیزم شبا ک همسرتون هست ناهار فرداتون رو درست کن فرداش ک خودت تنها هستی وقتت ازادتره اینطوری خیلی بهتره
من شبا همش تو اشپزخونم بچمو میذارم پیش شوهرم هروقت شیر یا پوشک نیاز باشه هم شام درست میکنم هم ناهار فردا رو درست میکنم اینجوری فرداش یکم کارام جلوتر میوفته

ووای یعنی من انقدر درک میکنم وصعیت تو رو ..نه شبا درست حسابی میخوابه نه روزا..یک ربع میخوابه بیدار میشه...تو همون یه ربع برا خودم چیزی ددپرست میکنم بخورم..بیدارم میشه پا میشم از بغِش گریه میکنه..قبلا میخوابیدا تازگیا اصلااا..دیگه کارای خونم میموند..یه روز مادر شوهرم اومد خونه انگار بمب ترکیدع بود..گفتم ببخشید دیگه گفت الان مهم خودتیو بچه..به خودتون برس شب شوهرت اومد بگو نگهش دار یکم به کارای خونه برسین😂😂

پسر من کم میخابید قتداق میکنم تا ۴ ساعت میخابه

قنداقش کن ببین چقد خوب میخوابه

سوال های مرتبط