اره خیلی وقتا
من بخاطر این قضیه رفتم مشاوره روانشناسی. که همه چیز خوبه ولی من مضطربم فکرم خستس. گفت حق داری چون مراقبت از بچه مضطربت میکنه ولی گفت انقد ک اضطرابم بالاس بهتره دارو مصرف کنم
عکسه خودتونه
وای وای که چقدر شیرین و چقدر سخت هست
من همش به خودم میگم کاش صد سال پیش بدنیا میومد
احساس میکنم مادر بودن تو این دوره زمانی خیلی سخت تر شده
مشکلات اقتصادی و در پی اون عاطفی و...
خونه های آپارتمانی و کوچیک
تک فرزندی و بدون همبازی بودن بچه ها
رفت و آمد محدود
و .....
همه اینا باعث میشه وظایف ما بیشتر و سخت تر بشه
همه چی روی دوش مادر
بعضی وقتا احساس گناه میکنم برای اینکه دخترم رو وارد این دنیا کردم
بعضی وقتا فک میکنم چطوری میشه ادم خودشو از این لذت محروم کنه
این همه تناقض رو چطوری باید هضم کرد....
دقیقا عزیزم هرروز ۳بار کشوهارومیریزه بیرون الان روی مبل پرشده ازلباساش می خوام حرص بخورم جیغ بزنم بگم خستم امامیگم نفسم گناه داره هم بازی نداره جایی نمیره تواین خونه ی ۵۰متری دلش به ایناخوشه ،هرروزمیگم غلط کردم بچه چیه ولی بعدش میشینم باذوق براش لباس سفارش میدم جدیداوقتی می خوام دعواش کنم فکرمی کنه می خوام بزنمش میگه مامان منو نزن اونجادلم می خواد دست بندازم قلبمودربیارم
وای ازمادربودن
خدایاشکرت که مادرشدم مخصوصامادر این دخترزیبا وشیطون
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.