همه مامانایی که زایمان داشتن اومدن گفتن اون روز موعود چه بودو چه شد...
گفتم بیام براتون از زایمان بگم.🤭 با این تفاوت که کلیتش که خودتون میدونین رو ازش بگذرم و برم سراغ نکاتی که به نظرم میاد
من از انتخاب سزارین خیلی راضیم چون توی اتاقی که بودیم داشتیم اماده می‌شدیم برای زایمان تقریباً ۱۰نفر بودیم که من سزارین بودم بقیه طبیعی انگار.... من شخصا توی خودم دردی که می‌کشیدن مخصوصا موقع معاینه رو اصلا نمیدیدم و شخصا از عمل نمیترسم، خیلی هم راحتو سریع گذشت اصلا متوجه نشدم. فقط چشمامو باز کردم دیدم توی ریکاوریم هی گفتم سردمممه سردمههه گفتن چون تازه به هوش اومدی پسرمو گذاشتن روی سینم... اون لحظه باورم نمیشد این موجود کوچولو مال منه و منگی و گیجی بعد بیهوشی بی تاثیر نبود😀 پسرمو از روی سینم برداشتن که روی تخت جابه‌جام کنن گریههه و داد که پسرمو بدین پسرمو کجا میبرین میگفتن بابا پسرت همینجاست اروم باش جابه‌جات کنیم ...
خیلی ماماناییو دیدم که طبیعی انتخاب کردن و واقعههها دهنشون قبل زایمان سرویس شد ولی بعد زایمان راحت تر بودن
به عنوان یک سزارینی تا زایمان فوق‌العاده راحت بودم بعد زایمان دهنم سرویس شد :)
به نظرم اگه میخواین سزارینو انتخاب کنین خیلی مهمه که همراه داشته باشید و حداقل ۳ روز بعد زایمان کسی کمکتون باشه.
برای من چالش هاش (بجز راه رفتن زجر اور بعدش) یکی خلتی بود که توی گلوم بود به خاطر لوله و ماده بیهوشی که سرفه میکردم و خیلللی دردم میومد.
دومیش گیجی و منگی بیهوشی کامل بود که یک روز کامل گیج بودم.
ولی اگه برگردم عقب همین انتخاب هارو میکنم.

۵ پاسخ

مبارک باشه قدمش پرخیر و برکت

چشمت روشن خانوم قدم نو رسیدت مبارک باشه الهی

مبارکت باشه ایشاالله خوش قدم باشه دکترتون کی بود

مبارک باشه عزیزم خوش قدم باشه،چرا بیهوش کردن ؟بی حس نکردن؟؟؟

خسته نباشی
مامان شدنتم مبارک.
دست راستت رو سر ما♥️☺

سوال های مرتبط

مامان رادوین👩🏻‍🍼 مامان رادوین👩🏻‍🍼 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی+سزارین پارت اخر

من همه تلاشمو کردم برای یه زایمان طبیعی خوب.هرچی فکرشو بکنین. چون دوست داشتم بعد از زایمان رو پا بشم.. بچمو راحت شیر بدم راه برم بغلش کنم...
اما نشد.هم ۱۲ ساعت درد طبیعی کشیدم هم سزارین شدم. واقعا بعد از سزارین شرایط خیلی سخته. من همین الانم بعد از سه روز نمیتونم راحت تنها از رو تخت بلند بشم
یکم میشینم به شدت بخیه هام درد میگیره
سرفه کردن شده یه فوبیا! و یه چیز جالب اینکه به شدت توی نای،گلو،کتف و پشت ریه هام درد دارم که تازه فهمیوم بخاطر لوله ایه که موقع بیهوشی از تو دهن رد میکنن.
بعد از عمل به این سنگینی واقعا تمام مدت به نظرم به کمک بقیه احتیاج دارین :) و اصلا درک نمیکنم کسایی که فکر‌میکنن مامانای سزارینی کار خاصی انجام نمیدن!!
من الان که جفتشو تجربه کردم ترجیح میدم همون طبیعی زایمان میکردم قطعا با اپیدورال.
اما صلاح خدا اینجور بود🥲
در نهایت همش به این موجود قشنگی که کنارم خوابیده می ارزید🤍🙌🏻
مامان یاسین مامان یاسین ۵ ماهگی
ی چندتا چیز از تجربه زایمان سزارین بگم بهتون . اول اینکه من اورژانسی عمل شدم و درد طبیعی و سزارین رو با هم چشیدم و باید بگم که اصلا نمیتونم بگم این یکی خوب بود و این یکی بد بود چون من دوازده ساعت درد کشیدم ولی ی سانت هم باز نشدم ولی بقیه ی خانم ها که اومدن زایمان طبیعی توی دو ساعت اینا دنیا میاوردن و میرفتن و طبیعی بعدش خیلی آسونه چون دردات تموم شدست ولی سزارین خودش که عالیه البته بجز اون سوند هستش چیه نمی‌دونم همون که میزارن توی مثانت تا ادرار تخلیه بشه . من فقط سر اون اذیت شدم وگرنه آمپول بی حسی که از کمر میزنه رو اصلا نفهمیدم بعدش هم که پاهات گرم و بی حس میشه و صداهارو داری می‌شنوی و خلاصه در آرامش و حس و حال خوب بچتو میبینی ولی بعدش دهنت سرویسه بخصوص دوازده ساعت اول اوه خیلی باید درد کشید و من الان شش روز از عملم گذشت ولی نمیتونم درست بشینم و پاشم وقتی دراز میکشم که دو نفر دیگه لازم دارم که بلندم کنن . خلاصه خواستم بگم به تجربه زایمان های بقیه زیاد چیز نکنید که روی انتخاب خودتون تاثیر بزاره و اگه بدنتون آمادگی زایمان داشت برید طبیعی و اگه بفهمید که ذره ای قراره زایمان سختی رو پشت سر بزارید برید سزارین
مامان دلوین مامان دلوین ۵ ماهگی
تجربه_زایمان_سزارین ادامه
از روی اون تخت پاشدم و رفتم روی یک‌تخت دیگ که ان اس تی ازم بگیرم ک ببینم قلب بچه وضعیتش چطوره ک دکتر اومد و دید و گفت که افت داشته و باید سریع عمل بشم و بعد از اونم پاشدم و رفتم روی تختی ک قرار بود ببرنم اتاق عمل خوابیدم و بردنم سمت اتاق عمل رسیدم اونجا دکتر بیهوشی اومد پیشم و شروع کرد باهام حرف زدن بهم گفت میخوای بی حسی از کمر بشی یا بیهوشی کامل که گفتم بیهوشی کامل و اصرار داشت ک بی حسی از کمر بهتره و بچتو همون‌موقع میبینی که من امتخابم فقط بیهوشی بود چون نمیخواستم اون لحظه چیزی بفهمم😅😅بعد از اونم رفتم توی خود اتاق واسه عمل و دکتر اومد و جلوم یک پرده ای کشیدن و میخواستن شروع کنن لحظه ای که بتادین و ریختن خنک شدم هم متوجه شدم بعد اون دکتر بیهوشی دارو زد و من دیگ متوجه نشدم تا زمانی که چشممو به زور خواب و بیداری باز کردم ک دیدم توی ریکاوری ام شکمم هم توی ریکاوری فشار دادن متوجه فشار و درد توی هوش و بیهوشی میشدم ولی خب در حد کم بعد از اون دخترمو اوردن و گذاشتن روی سینه ام که حس خیلی خوبی داشت بعدم دیگه منتقل شدم به بخش 🥹دخترم صبح روز ۲۷خردا ساعت ۷و۲۶دقیقه صبح با وزن ۲۳۰۰کیلو به دنیا اومد خیلی کوچولو بود🐥😍 و خودمم توی۳۶هفته ۶روزگی زایمان کردم.
از زایمان سوالی داشتین در خدمتم 🙏🏻
مامان نورا🌙 مامان نورا🌙 ۲ ماهگی
تجربه زایمان و دکتر
من از اول خیلی دوست داشتم که زایمان طبیعی با بی حسی اپیدورال داشته باشم و اصلا به سزارین فکر نمیکردم ولی از یه تایمی به بعد با توجه به این که روند زایمان رو اصلا نمیشه پیش بینی کرد برای جفتش خودم رو آماده کردم و خوب قسمت سزارین بود و حتما حکمتی توش بود من هفته های اخر باید دکترم رو عوض میکردم(دستمزد خود دکتر علاوه بر هزینه ببمارستان ۲۰ میلیون بود چه سزارین چه طبیعی و از اول بهم نگفته بود) هم این که بیمارستانم معلوم نبود کجا باید برم هفته ۳۸ و ۳ روز برای اولین بار پیش دکتر اکرم هاشمی آشتیانی رفتم انتظار داشتم مثل بقیه دکترا سرم غر بزنه دیر اومدی چرا الان اومدی😬
ولی خیلی رفتار خوبی داشت و گفت خوش اومدی دخترم
خیلی قوت قلب داد خیالم رو راحت کرد که خودش بالا سرم میاد و این که دستمزد نمیگیره برعکس بعضی دکترا برای طبیعی هم انتظار ۲۰ میلیون دستمزد دارن و این که طبق انتی حساب کردن ۳۹ هفته و ۳ روز بودم ولی پریودم ۳۸ و ۳ روز و بهم گفتن بین ۱۹ و ۲۰ شهریور یکی رو انتخاب کن که فردا یا پس فردا میای
خیلی شوکه شدم و منم خواستم با شوهرم تولدش یه روز باشه ۱۹ شهریور رو انتخاب کردیم😍
مامان 🧜‍♀️مانلی🧜‍♀️ مامان 🧜‍♀️مانلی🧜‍♀️ ۶ ماهگی
مامان نی نی مامان نی نی ۳ ماهگی
خانما تجربه زایمان سزارینمو میخوام بگم
شاید بترسونمتون ولی بدونید که من طاقت دردم کمه و خیلی حساس و نازک نارنجی هستم و یه مامان دهه هشتادی که تو یه روز (روز زایمان)بزرگ شد🙂🥲

جونم براتون بگه که من زایمان سزارین رو انتخاب کردم چون از یه طرف بچم درشت بود ۳۸ هفته با وزن سه و هشتصد و خورده ای دنیا اومد قطعا میموند تا چهل هفته بالای چهار کیلو میشد و نمیتونستم اصلا طبیعی بیارم و از طرف دیگه خیلی ترس از زایمان داشتم و تو خودم نمی‌دیدم اصلا بتونم طبیعی انجام بدم اگرچه زایمان سزارینم هم خیلی سخت بود برام و کلی اذیت شدم
درکل هرنوع زایمان سخت هست ب نظرم و طاقت فرسا کلا مادر شدن سخته🥴
#پارت۱
شب قبل زایمان ب زور دو سه ساعت خوابیدم صبح عمل بود رفتیم بیمارستان پذیرشمو انجام دادیم بعد ساک بیمارستان رو دادن بهمون و رفتیم اتاقمون که دو نفره بود خیلی گرسنه بودم چون هشت ساعت قبلش چیزی نخوردم و دو ساعت هم بود آب نخورده بودم لباس اتاق عمل و پوشیدم بعد بهیار
اومد جای شیو شده بیکینی رو دید که خوب شیو کردم یا نه که اگه خوب نبود خودش انجام بده اوکی بود و گفت منتظر بمونم

بقیشو پارت بعدی گفتم😚