۷ پاسخ

این ویروس وحشتناکه و بششششدت مسری هست
برو خونه خودت
یه سوپ درست کن ببر براشون و برگرد.

وایی این ویروسه همسرم وخانوادشم گرفتن پدرشوهرم خیلی نفهمه همش میخوات بوسش کنه بچمو😔☹️✌🏻

به خاله ای کسی بگو بیاد بالاسرشون چون اینجوری خودت از پا در میای گلم بفکر خودت و نی نی باش اونا بزرگن

خدا بهت توان بده، مم سرما خوردم خیلی وحشتناکه همه تو خونم گرفتند، دم توش بخور، لیمو شیرین ، آب نمک قرقره کن تو رو نگیره

من حاضرم خودم مریض شم ولی مریض داری نکنم😭😭😭😭خیلی سخته واقعا.... خدا هیچکسو مریض نکنه

خب برو خونه خودت تا بچت سرما نخورده
شوهرت هم تو اتاق باشه با هم در ارتباط نباشین

سعی کن ازشون دور باشی ن اینکه همراهشون بری دکتر خودتم حتمن بچه رو بغل میگیری ماسک بزن خیلی رعایت کن

سوال های مرتبط

مامان برهان
🐥 مامان برهان 🐥 ۶ ماهگی
مامان فاطمه حسنا ✨🌸 مامان فاطمه حسنا ✨🌸 ۱۱ ماهگی
همه وجودم سلام
امروز‌ روز دومیه که تو اعتصاب شیر کردی ...
۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ، ساعت ۷:۴۲ صبح
روی پام با صدای سشوار داری کم کم چشمای نازت رو می‌بندی .. :)
دیشب غصه هام رو خوردم و الان مثل یه مامان حداقل به ظاهر قوی دارم همه تلاشم رو میکنم که از پسش بربیام 🤗
دکتر اجازه نداد شیرخشکت رو بابت وزنت قطع کنم ولی تاکید کرد به هر زوری که شده با قطره چکون بخوری
تو خیلی اذیت میشی با قطره چکون...‌حوصله‌ت سر می‌ره و عصبانی‌ت میکنه از ۳۰ میل که هر دفعه برات درست میکنم تو ۲۰ میل رو به زور صحبت و خنده و ادا بازی و عروسکات با قطره چکون میخوری ...
دیشب لابه‌لای غصه‌هام کلی درباره اعتصاب شیر خوندم ، در واقع هنوز مطمئن نیستم اعتصاب کردی ، شایدم داری نشونه‌های ترجیح شیشه رو نشون میدی ...
از دیشب راه میرم شیرت میدم ، اینجوری می‌خوری و بعدش آروم تو بغلم می‌خوابی
اما وقتی نشسته شیرت میدم کلافه میشی و گریه می‌کنی وقتی پسم میزنی قلبم پر از درد میشه...‌
انگاری دیگه دوستم نداری! میدونم خیلی احمقانه‌‌ست ! تو دوستم داری ، چشمای مهربونت اینُ همیشه بهم میگه 🫀
فقط قراره یه چالش جدید رو پشت سر بذاریم و ته‌ش همینجوری که به گذشته نگاه می‌کنیم دست بندازیم گردن هم و بگیم : ایول رفیق ، از پسش برا‌ومدیم‌ ♥️
کلی راهکار یادگرفتم ، امیدوارم خدا بهم توان بده همه رو امتحان کنم ، صبور باشم و شاد ...
برام دعا کن مامان ، با دل کوچیک و پاکت ... 🌸🌿
دعا کن کم نیارم و تسلیم نشم 🫶🏻💫
مامان ماهلین🧚👶🫀 مامان ماهلین🧚👶🫀 ۴ ماهگی
خانوما من دخترم دیگه کاملا شیرخشکی شد و انقد سینمو نگرفت که شیرم خشک شد من همه تلاشمو کردم ولی نشد😞من خیلی حس بدی دارم حس میکنم من اصلا مامان خوبی براش نیستم حس ناکافی بودن تمام روانم بهم ریخته همین الان دارم با اشک مینویسم من اصلا حالم خوب نیست و افسردگی که تو بارداری داشتم بعد از زایمان بیشتر شده همش غمگینم رو بچم بشدت حساس شدم هی نفساشو چک میکنم هی میترسم بچم خدای نکرده چیزیش بشه اصلا حال و حوصله ی هیچی رو ندارم و فقط کارم شده گریه حتی حال ندارم برم دکتر با اینکه شوهرم خیلی خوبه خیلی هوامو داره خیلی دلداریم میده و همش داره سعی میکنه از این حال درم بیاره ولی بازم من حالم خوب نمیشه و حس میکنم ن میتونم مادری خوبی برای بچم باشم ن همسر خوبی واسه شوهرم و اینکه دیگران هی نظر میدن که چرا داری ب بچت شیرخشک میدی چرا تو اینجوری میکنی مگه فقط تو مادری و بچه اوردی و.... این درک نشدن از طرف دیگران هم بیشتر کلافه م میکنه و حس بوچی میکنم ولی بخدا که دست خودم نیست کاش یکی بود درکم میکرد😔