۴ پاسخ

دختر بزرگ من الان ۱۴ سالشه ۹ ماه ک بود یه روز صبح من مشغول اماده کردن صبحانه بودم دخترم دستشو میگرفت ب پشتی های خونه راه میرفت ک یهو دیدم ی صدای بلندی اومد سرمو برگردوندم دیدم پشتی اومده رو دخترم محکم سرش خورد زمین گریه میکنه رفتم بغلشکردم ارومش کردم خیلی ترسیدم ولی دیدم چیزی نشده تو بغلم بود ک یهو یه طرفش شل شد و دستش آویزون شد اومد پایین نشوندمش رو زمین ک برم ب شوهرم زنگ بزنم بیاد ک دیدم نمیتونه بشینه مثل یه تیکه گوشت شده رو زمین بند نمیشد وا میرفت همونجوری گریه کنون زنگ زدم باباش اومد و بردیمش دکتر بعد ام ار ای و سی تی اسکن و اینا گفت یه عصب مغزش آسیب وارد شدهدر اثر ضربه ب سرش یه طرف بدنش از کار افتاده دنیا رو سرمون خراب شد بردیمش بخش مغز و اعصاب بستریش کردیم خیلی روزای بدی بود بعد ده روز دکتر مرخص کرد گفت بدنش و ماساش بدین مدام ،دوباره گذاشتمش روروعک نمیتوست بشینه بعد چند ماه کم کم بهتر شد ولی الانم ک الانه رو همون طرف بدنش تاثیر گذاشته راه رفتنی پاشو میکوبه زمین چند بارم بردیمش فیزیو تراپی خدا بچه مو دوباره بهم داد ک زبونم لال فلج نشد خانما تورو خدا مواظب بچه هاتون باشین کار لعنتی همیشه هس

عزیزم ما که بچه رو ول نمی‌کنیم که
من کلا تو خونه جاهایی که خطرناکه پشتی چیدم لبه پله و در و چارچوب پتو پهن کردم هر وسیله خطرناکی هست جمع کردم بخاری رو جودی گذاشتیم که جلوش کلا مبل چیدیم نتونه بره سمت بخاری
دیگه با بچه نباید به دیزاین خونه توجه کرد فقط باید واسه راحتی بچه خونه رو امن کنی

پسر من که هنوز ب این مرحله نرسیده وای بنظر من موقعی ک خوابه کاراتو انجام بده بیدار بودنی حواست بهش باشه من از وقتی مهدیار بدنیا اومده زمانی ک بیداره می‌شینم کنارش

موکت کردیم فعلا خونه رو علی الله

سوال های مرتبط