۶ پاسخ

انگار واس رده سنیشونه
تقریبا همه انگار این مشکلات رو دارن
یا اگه نمیان بگن دلیل نمیشه ک بیس چاری بچه ب حرفهاشون گوش میده
نه
همه بچه ها تو سن های مختلف لجبازی و یک دنده بودن رو دارن
اینکه میگن شاید از رفتار خودتونه
هم غلطه
چون هرکاری توی خونه بکنی،باز چیزهای از اشنا و فامیل و در و همسایه یادمیگیرن ک روی ادب و تربیتشون تاثیر بزاره
چون بچه ان و یه چیز کاملا عادیه
ولی در کل توی تمام بچه ها اختلاف بین مادر و کودک هست
هرکی میگه نه،باور نکن
فقط باید دوره اش رد بشه
رفتن ب مهد هم میتونه کمک کنه

به نوع رفتار خودت با بچه ت فکر کن
رفتار بزرگترها بچه هارو تربیت می‌کنه ببین خودت چجوری بودی باهاش

باهاش بازی کن ببرش کلاس گیم فیت

پسرمنم دقیقا این مدلیه
راه حل من اینه از خونه ببرمش بیرون بازی کنه یکم خسته بشه
خیلی شدید بهانه میگیره ،خیلی لجبازه وبیش از حد اذیتم میکنه واقعا کم آوردم
آخه بچه شش ماهه دارم نمیتونم همیشه ببرمش بیرون توخونه خیلی اذیت میکنه

ی مدت ببرش مهد

عزیزم بچه که دنیا میاد عین یه خمیر میمونه هر جوری دلت بخاد میتونی حالتش بدی جو زندگیتون جوری بوده که اینجوری تربیت شده شما هم کنترلش نکردی از همون اول که بی ادبی اژش دیدی گذشتی الان کارت سخت شده با یه مشاور کودک صحبت کن

سوال های مرتبط

مامان داریوش مامان داریوش ۴ سالگی
مامانا تروخدا یه راه حل بهم بدید دیگه از دست پسرم دارم دیوونه میشم باور کنید اغراق نمیکنم اینقدر لذیت میکنه که روانی شدم هرجا میرییم همه از دستش فرارین ایتقرر که بی دلیل بقیه رو میزنه هرچی میگیرمش میگم پیشم بمون نمیتونه ینی یک کار فقط یک کارررر اگا بکید به حرفم گوش میده نمیده .
هرچی ازش میخوام میگه نه میگم پاشو میگه نه میگم بشین میگه نه .
اصلا هرچی میگم کار خودشو میکنه بخدا دارم دق میکمم از دستش 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
یکسره میره جای دختر داییش که سه سالشه صدای سگ درمیاره اون میترسه جیغ میکشه همش میگن بچتو جمع کن هرچی میگم پسرم نکن نمیفهمه
یا میره جای پسرداییش ۱۱ سالشه کخ میریزه اونم هلش میده بخدا از دستش دارم میمیرم.
همیشه خودشو مالک میدونه نه وسیله حودشو به کسی میده نه وسیله کسی که مال خودصه رو بهش میده میگه مال منه. 😭😭😭😭😭
اون روز چودر کیک گرفتم جعبص دستش بود گفتم مامان جام بازش نکن باز کرد گفتم پسرم برو بزارم رو اپن تا درست کنم دیدم اون بسته داخلشم باز کرد همرو ریخت رو فرش دیگه موندم چیکار کنم.
مامان هانا ✨ مامان هانا ✨ ۴ سالگی
پست موقت
بگید که تواین زمینه تنها نیستم😫😫این روزا عجیییییب احساس درموندگی میکنم تو تربیت هانا،یعنی این ینفر منو خل کرده بخدا،قشنگ احساس میکنم افسرده شدم،عصبی شدم بی دلیل حتی گریه میکنم از بس که مغذم پُر!
انقدررررر لجباز شده
بی ادب شده ( جایی بریم انقدررر حیغ میزنه بهونه میگیره اصن یه وضعی)
واقعا دلم نمیخاد باهاش جایی برم،خستم خیلییی خیلی خسته
دیگه نمیدونم رفتار درست با این بچه چیه،به خودم میگم خاک تو سرت که نتونستی یه بچه رو درست تربیت کنی،دوروز دیگه سوارته!

صبحا ۷ شایدم زودتر بیداره،تا حدود ۹باهم بازی میکنیم نقاشی میکشیم بعد صبحونه،تا ظهر من به کارای خونه میرسم این وسطا باز بازی مبکنیما
خلاصه مشغولیم،دوچرخه بازی میبرمش،هر روز باهم میریم قدم میزنیم
و و و.... میخام بگم وقت میزارم براش اینجور نیست که وقت نزارم و بهونه گیر شده باشه
چیکار کنم واقعا خدایی دیگه اعصابم نمیکشه
مثلا صبح رفتیم خونه بابام انقدر بیخودی حیغ زد لحبازی کرد بهونه گرفت سر درد گرفتم،نه اونجا همه جا همینه