۱۵ پاسخ

ان شاالله به آبروی حضرت فاطمه خدا کمکت کنه زودی خوب بشی

الهی بمیرم برات خواهری خیلی ناراحت شدم
انشالله به حق این ماه عزیز قسم زود زود خوب بشی

انشالله بحق پنج تن خوب بشی خدا کمکت کنه عزیزم

تو رو خدا همین الان دستات رو ببر بالا برام دعا کن دارم جون میدم
امپول هم زدم قرص سیتریزین و ده تا داروی ضد حساسیت هم استفاده کردم اصلاااا اثر نداره
مگر خدا کاری کنه برام🙏🙏😭😭😭

وای الان پستای قبلتو خوندم من قبل بارداری نمیدونم به چی حساسیت گرفتم اینقدر بدنم میخارید گریه میکردم فقط بروس مو برداشته بودم باهاش میوفتادم ب کل بدنم نمیفهمیدم چم شده تا رفتم دکتر دوتا امپول زدم و هر ۱۲ ساعت سیتریزین میخوردم خوب شدم باز
دلم برات ریش شد بخدا
قشنگ درکت میکنم خدایا کاش دعاهامون اثر خیری برات بکنه
خیلی گناه داری
الهی زودتر خوب بشی 🥲

منم اول ۲۷ هفته حساسیت ب جفت گرفتم خارش شدید بدن ک نمیتونستم تو طول شب بخوابم چون سرکلاژ بودم و استراحت مطلق ن از فکرش در میومدم ن میتونستم مداوم دوش بگیرم تا خنک شم از بخت بدم ۲۹ هفته دردم گرف و ختم بارداری دادن الانم بچم دستگاهه همش میگم کاش تحمل میکردم همونجور میموندم اما بچم ب موقع میومدامیدوارم برات معجزه بشه و هفته های اخرت و بسلامتی بگذرونی الهی هیچ مادری اذیت نشه

عزیزم توکل کن به خداانشاءلله این دوران روبرات آسون کنه وبسلامتی کوچولوت روبغل بگیری🙏

عزیزم‌میفهمم چی میگی من مشکل شمارو نمیدونم اما منم نتونستم اونجور که باید لذت ببرم و خوشحال باشم چون اتفاقاتی تجربه کردم‌که تقریبا کسی تجربه نکرده از۱۵هفتگی من از سینم خون میومد وخیلی چیزا دیگه که زیاد وبعدن باید برای همشون برم دکتر اما چاره ای نیست

عزیزم برات دعامیکنم ک خوب بشی.شمام برای من دعاکن استرس واضطراب شدیدداارمم هرروز باگریه میگذره وتازه هفت روزه دارواعصاب میخورم بدترم شدم دعاکن برام

منم حساسیت به جفت داشتم

حساسیت ب جفت ینی چی یکم توضیح میدی

عزیزم سخته ولی هر کس یه جور سختی میکشه دیگه چاره چیه منم از اول بارداری دیابت دارم

چیشده عزیزم 🥺

ایشالله ک تک رقمیم میشی ب سلامتی زایمان میکنی نگران نباش هر کی یجور اذیته 😌

عزیزم رفتی پیش اتش افروز؟

سوال های مرتبط

مامان ابرا❣️ مامان ابرا❣️ هفته بیست‌ونهم بارداری
منو ابرا جونم وارد هفت ماهگی شدیم
خوب این هفت ماه خیلی آسون گذشت اصلا چیزی نفهمیدم سعی کردم از لحظه به لحظه اش لذت ببرم بارداری خیلی قشنگی داریم حالمون خوبه و هم من هم بابای ابرا برای دیدنش لحظه شماری میکنیم و تاحالا که ۱۰۰ روز دیگه مونده تا زایمان همیشه خدارو برای این نعمتی که بدون خواست خودمون بهمون داد شکر میکنیم
درسته خیلی برای هردومون زود بود درسته خیلی نگرانی دارم که نکنه مامان خوبی نباشم نکنه از پسش برنیام ولی درست از همون لحظه سورپرایز از طرف خدا که متوجه شدم باردارم اونقدر خوشحالم که امید وارم قطره قطره خونی که از من به ابرا میرسه عشق باشه و خوشحالی
ابرا جونم اونقدر که من تورو دوست دارم میترسم بعدا خواهر و برادرت رو دوست نداشته باشم🥲 این رازه ها
این ماه ششم یکم تغییر جدید داشتم عین خانومای باردار شدم شکم درآوردم با ترک های پوستی
یکم درد های بارداری
درسته سخته ولی به یه لحظه بغل کردنت ارزش داره چ برسه به یه عمر داشتنت ...
این ۱۰۰ روز فقط به شوق دیدنت روزامو شب میکنم و شبایی که اکثرا خواب چشمای قشنگتو میبینم
بی نهایت عاشقتم دختر قوی و زیبای من