خب باید اعتراف کنم با اینکه بعد از چند سال خدا قشمتم کرد باردار بشم. و با اینکه خیلی ذوق دوران بارداریم و رفتن توی سیسمونی ها رو دارم و از لحظه لحظه بارداریم لذت میبرم.. ولی نمیدونم چرا الان دو روزه که خسته شدم از این وضعیت و دیگه دلم میخواد زمان زودتر بگذره و چشم بهم بزنم تو زایشگاه باشم و بچه هامم کنارم 🥴

من از هفته ۲۴ ۲۵ اینجوری شدم. کاملا طبیعیه....به خودت سخت نگیر بخاطر احساساتی که میاد سراغت

دقیقا همینه تا 3 ماه اولی ذوق داری 4 ماه ب بعد کلافه میشی من ک اینطور بودن همش میگفتم زود برسه 9 ماه رو تموم کنیم دنیا بیاین خستم شد ولی الان میگم کاش 9 ماه دیر میگذشت بیشتر استراحت میکردم داغووووووووونم از 5 ماهگی تا الان با بچه ها تنهام تا 5 ماه مامانم کنارم بود ولی دکترا جوابش کردن پرتو درمانی میکنه منم برا حال روحیه خودم و بچه ها برگشتیم خونه خودمون چون داشت بهمون بد و سخت میگذشت بچه ها هم ناارومتر میشدن الهی صد هزار مرتبه شکر سخته ولی جای شکرش باقیه

خدا حفظشون کنه دوقلو هات چی هستن