من حاملگی خیلی سختیییی داشتم خیلییی از ۲۰هفته سرکلاژ شدم و فانلینگ
باز ۲۲هفته رحمم باز شد
۳۴هفته بخاطر انقباضا زیاد بستری شدم
و از ۲۸هفته رشد بچم خراب شد
خیلی بارداری دردناک سختی داشتم🥲🥲🥲🥲
وزنش ۳۶هفته ۲۱۰۰بود ک من خیلی گریه میکردم بخاطر رشدش
هفته ای دوباز باید ان اس تی میدادم
چند روزی بود انقباضا خیلی شدید داشتم ولی محل نمیدادم چون همیشه انقباض داشتم
دیشب خیلی حالم بد بود دلم گرفته بود از این حاملگی که دارم تا صبح گریه کردم.دکترم بهم نامه داد بود برا ۲۴م که سزارین شم
منم امروز گفتم برم بیمارستان مورد نظرم پیدا کنم اومدم بیمارستان اوکی کردم و گفتم این همه راه اومدم ان اس تی هم بگیرم
مامای خیلی مهربونی بود همش منو با عشقم عزیزم صدا میکرد😅
ان اس تی گرفت گفت خانومی نوارت خوب نیس انقباض هم ثبت کرده الان زنگ میزنم دکترت تکون نخور از اینجا من خیلی ترسیدم دست پام شروع کرد لرزیدن همش یاد خوابم میوفتادم که دیشب دیدم نی نیم به دنیا اومده
زنگ زد دکترم‌
دکترم گفت معاینش کنین ان اس تی هم باز تکرار کنین

۳ پاسخ

عزیزم روبیکا و اینستا گروه مامانا زديم اگه میای ایدی بده یا به ایدیم پیام بده bili_crazy1

چیشد بعد

منم دارم این روزارو میگذرونم ... خیلی سخته .

سوال های مرتبط

آواتار مامان مطهره و نورا مامان مطهره و نورا مطهره و نورا ۳ سالگی
اگه باز نشده باشه بری بیمارستان آمپول فشار میزنن😰🥴