۹ پاسخ

ای جانم به سلامتی 😍😍😍هیچ لذتی بالاتر از دادن عذای سفره نیست 😂

عالی عزیزم خداقوت مامان گل😘😘😘 منم با هزار تردید شروع کردم ولی الان بشدت از نتیجه blw راضیم

بسلامتی عزیزم ... من که روش قدیمیا رو رفتم ازپایان ۸ماهگی سفره دادم 😂😃

دقیقا منم از ۱۰۰ تا ماده غذایی در حد چندتا دونه هنوز تست نکردم و دکتر گفت حتی نمک هم نیاز نیست حذف کنی اگه از غذای سفره دادی همون چیزی ک خودتون میخورید بده

ای ووول😍😍😍ووی چه کیفی بکنی

عزیز این روش چه جوری یاد گرفتید؟

دختر منم رفلاکس پنهان داره خسته شدم
الآنم چند روزی میشه ک انگار اعتصاب شیر کرده😭😭

عزیزم رفلاکس داره چیکار کردی خوب شد

۹۰ ماده رو نوشتی ؟؟؟؟

سوال های مرتبط

مامان مهدیار ❤️ مامان مهدیار ❤️ ۱۱ ماهگی
سلام خانوما ،میخواستم یه مطلبی رو که خیلی باهاش درگیرم رو بگم بهتون، من که توی تایپیک هام سوال میپرسم مثلا شاتوت دادم ،فلان چیزو دادم ،همه میان میگن زوده ، الان بچه آمادگی نداره، من توی جدید ترین دوره شروع غذای کمکی شرکت کردم و توی این دوره که تازه به ایران اومده ،میگن که از شش ماهگی به بعد کودک همممه ی مواد غذایی رو میتونه بخوره بجز نمک و شکر و عسل و شیر به صورت خوراکی
حتی توی این دوره میگه که به هیچ عنوان غذای کمکی رو با حریره بادام و فرنی اینا شروع نکنیم چون بافت اینا کاملا مشابه بافت شیری هست که کودک طی شش ماه خورده، منظور از شروع غذای کمکی این هست که کودک رو با بافت های جدید آشنا کنیم ، پس با خیال راحت به فرزندتون همه چیز بدین فقط از بعضی مواد غذایی که حساسیت بالایی دارن تست حساسیت بگیرین اگه کودک حساسیت داد تا دوهفته اون ماده رو ندین و بعد دو هفته دوباره با مقدار کم امتحان کنین
ببخشین که طولانی بود گفتم این مطالب رو با شما هم در میون بزارم
مامان هلناجانم🩷 مامان هلناجانم🩷 ۱۳ ماهگی
هر روز ۳ ایده غذایی جدید داریم ⭐
اگه تاپیک های قبلیمو خونده باشید نوشتم شروع غذای دادن به روش مستقل چقد برام سخت بود. یه ماه خودم غذا دادم، بعدشم یه ماه طول کشید تا هلنا قبول کنه خودش بخوره، همش پرت می‌کرد(مرحله آشنایی تا پذیرش) با اتمام ۸ ماهگی و شروع ماه نهم تازه هلنا خودش غذا خورد. خیلی هم خوب خورد. اما یه مرحله هست که ما هنوز شروع نکرده بودیم😅😁 خوردن مستقل غذاهای آبکی!!!
امروز گوشت گوسفندی و لوبیا چشم بلبلی رو پختم. خیلی خوب پخته شده بودن تا قاشق بهشون میزدی له میشدن. میخواستم با برنج قاطی کنم و انگشتی بدم دستش. اما به خودم گفتم ایست😁 بده همینجوری بخوره، دیگه وقتشه...
به جای صندلی رو زمین پارچه پهن کردم. غذا و ماستش رو به همراه قاشق ها گذاشتم رو زمین تا بخوره. خب مرحله آشنایی جدیدیه برای هلنا
با دقت دست زد تا دستاش ماستی شد تعجب کرد. مالید رو شلوارش. گوشتا رو برداشت و پرت کرد. من گهگاهی می‌ذاشتم دهنش و میخورد. اما نمیتونست قبول کنه که این غذاست. باید برداره و بخوره. تا اینکه هویج درسته رو گذاشتم رو بشقابش. چشماش برق زد🤣
خلاصه اینکه مامانا کارمون سخته.
فردا هم یه غذای آبکی دیگه میدم ببینم چیکار می‌کنه