۱۱ پاسخ

انشالا هرچه سریعتر بهتر بهتر شه❤️

الا خوب شده دیگه دخترتون اشک نمیاد؟

سلام خوبی عزیزم اون پیجم مسدود شد این پیج جدیدمه

بچه منم چشم راستش بود دوهفته مونده بود ده ماهش بشه عمل کردیم خداروشکرالان خوب شده خیلی ازیت شده بچم ازروزی دنیاامداین مشکلوداش

ان شاالله زودتر سلامتیش رو بدست بیاره

سخت نبود؟ ناشتا نگه داشتن بچه سخته؟ من پسرمو باید بعد تعطیلات عید ببرم🥲🥲

عزیزم هزینش چقد شد ؟ الان خوبع؟

عزیزم🤩🤩

انشالله بهتر باشه عزیزم
چیشد که عمل کردی؟

مشکلش چی بود؟

چشمش درد نمی‌کرد ؟میتونست باز کنه؟
انشالله گل دختری خوب خوب بشع

الهی شکر عزیزم
علائمش چی بود؟

سوال های مرتبط

مامان مهرسانا👶ماهان مامان مهرسانا👶ماهان ۱ سالگی
خوب تایپینگ قبلیم جریان قبل عمل و روند درمان... بود. بعد کلی استرس رسید روز جراحی و قلبم داشت از سینم در میومد هربار ماهان نگاه میکردم گریه میکردم شب قبل عمل براش یه غذا مقوی درست کردم بهش دادم و باید از ساعت ۵صبح بهش شیر نمیدادم. من اون شب از استرس نخوابیدم کلا ۱ساعت تونستم یه چرت بزنم و ساعت ۵اومدم به ماهان شیر دادم و دکترش کفت حتما حتما برای بستری صبح اول وقت بیمارستان باشید و من از ساعت پنج که ماهان شیر دادم تا از کنارش بلند شدم که کمی وسیله هارو جمع کنم ماهان هم بیدار شد با من. و من یه فلاکس ابجوش. نبات چای کیسه ای یه قاشق کوچیک و چنتا لیوان و شیشه ابشو برداشتم. و چند دست لباس پوشک... حدودا ساعت ها ۷صبح ما بیمارستان بودیم و کار های بستری ماهان انجام دادیم. و چون محیط براش جدید بود زیاد بهونه شیرو نمیگرفت فقط کمی نق میزد و ما نامه بستری گرفتیم رفتیم تو بخش و تختشو تحویل گرفتیم و لباس های بیمارستان تنش کردم و باهر روشی بود اینو حواسشو از شیر پرت کردیم امام ساعت های ۹که شد دیگه گریه هاش شروع شد برا شیر و ما هنوز منتظر بودیم که دکتر زنگ بزنه به بخش و بگه ماهان ببریم حدودا ساعت های ۱۰بود که اسم ماهان خوندن و ما رفتیم جلو در اتاق عمل و منو باباش قلبمون انگار داشت کنده میشد از استرس ناراحتی. ناگفته نماند که من اجازه ندادم کسی به جز همسرم بیاد بیمارستان چون یه دختر ۱۰ساله هم دارم و اون خونه بود و گفتم فقط حواسشون به اون باشه. و رفتیم اتاق عمل همسرم اومد نامه رضایت امضا کرد و فرستادنش بیرون منم لباس مخصوص تنم کردم و توی اتاق انتظار منتظر موندیم.