تجربه زایمان😍
سلام مامانا
من از اول بچم سفالیک بود و دلمم میخواست طبیعی زایمان کنم
تحت نظر دکتر بهناز افتخارزاده بودم
سه شب یهو تو خواب خیس میشدم که شب سوم رفتم بیمارستان سینا تست امینوشور بدم
که گفتن منفی . از ماما خواستم معاینه لگن واسم انجام بدن که گفتن اصلا لگنت واسه زایمان طبیعی مناسب نیست
و الانم بیمارستان خصوصی بیای مثل سینا باید حتما درداتو بکشی و از آخرش که دیگه طبیعی نشد سزارین میکنن
منم از جائیکه خیلی ترسوام خیلی ترسیدم
همون شب واسع بیمارستان امام حسین با دکترم افتخارزاده نوبت گرفتم تا برم معاینه لگن
)هفته ۳۹ بودم و معاینه لگن نرفته بودم )
صبح رفتم و بهشون نگفتم دیشب بیمارستان بودم
معاینه انجام دادن و گفتن لگنت کوچیکه ممکنه خیلی درد بکشی تا زایمان کنی یا اگرم نشد سزارین میکنن اما باید درداتو ۱ روز بکشی و اینا
اطرافیانم طبیعی زایمان کردن ماما همراه و اپیدورال گفتن داحت بوده نسبت به سزارین چون سابقه هردو مدل داشتن
بعدازظهر رفتم مطب افتخارزاده و گفتم دکتر واسم کاری کن منو خودت سزارین کن
معرفی کردن به دکتر براتیان
گفتن من نمیتونم و حتما باید مشکلی باشه ک بتونم سز کنم با لگن کوچیک سز نمیکنن
خلاصه روز بعد رفتم براتیان و گفتن ۵ زیرمیزی
روز بعدش هم ۷ صبح بیمارستان موسي بن جعفر سز شدم
خانماااااااا خیییییلی خوب بود
یعنی هرررچی بگم کم گفتم
اخلاق هاشون عالی
دوخت بخیه ها عالی
درد نداشتم قابل تحمل بود برای منی ک ترسو بودم خیلی خوب بود
خداروشکر ک دکترم خانوم براتیان بودن خدا خیرشون بده

۴ پاسخ

شکمتو زیاد باز نکردن ؟ بخیه هاشون چجوریه؟

دکتر براتیان کجاس‌مطبش

چه‌خوب که‌دو درده نشدی
من سر پسرم گفتن لگنت کوچیکه ولی تونستم‌طبیعی

ببخشید شما اون موقع هزینه ویزیت چقدر دادین؟ الان زنگ زدم گفتن ۲۷۰
ممکنه هزینه ویزیتش زیاد هست به نصبت بقیه هزینه زیرمیزیشم زیاد شده باشه؟

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی 🧸❤ مامان امیرعلی 🧸❤ ۲ ماهگی
🔶️ تجربه من از زایمان سزارین🔶️ (۱)

بعضی وقتا با کلی برنامه ریزی سعی میکنی که ازقبل آمادگی لازم رو داشته بشی اما آخر کار تمام برنامه هات بهم میریزه. من از اول میخواستم که طبیعی زایمان کنم ولی متاسفانه تا لحظه آخر دردی نداشتم و دهانه رحمم باز نشد. چندین بار رفتم تریاژ مامایی و معاینه شدم اما حتی یه فینگر هم نبودم. خلاصه ۳۹ هفته طبق نامه پزشکم رفتم بیمارستان و بستری شدم. تصورم این بود که با آمپول و شیاف و قرص بتونم زایمان طبیعی انجام بدم اما قسمت چیز دیگری بود. دوتا ماما و دکترم منو معاینه کردن و همه گفتن که بچه خیلی بالاست در سطح شکمیه و اصلا تو لگن نیومده ، لگن هم محدوده و با اینکه عضلات کف لگن خوبه اما برای زایمان طبیعی اونم بدون درد و با آمپول فشار خیلی ریسکیه. یعنی ممکنه زایمان خوبی از آب در نیاد و احتمال اینکه ساعتها اذیت بشم و آخر کار فایده ای نداشته باشه و یا بخیه زیاد بخورم ، بیشتره. منم چون نمیخواستم ریسک کنم و درد طبیعی بکشم و آخر کار سزارین بشم، دیگه از همون اول بنا به توصیه پزشکم سزارین رو انتخاب کردم. واقعا خدارو هزارمرتبه شکر میکنم که دکتر خوبی نصیبم شد و بیمارستان خوبی انتخاب کردم. خیلی هوامو داشتن و از همه نظر واقعا راضی بودم. حالا که فکر میکنم من اصلا طاقت زایمان طبیعی رو نداشتم بدنم آماده نبود خداروشکر دکترم منو آگاه کرد ...
مامان 𝐒𝐞𝐥𝐢𝐧🧚‍♀️ مامان 𝐒𝐞𝐥𝐢𝐧🧚‍♀️ روزهای ابتدایی تولد
سلام خانوما میخام از تجربه زایمانم بگم من ۳۵ هفته با وجود اینکه سرکلاژ بودم و استراحت رفتم بیمارستان فهمیدن دهانه رحمم دوسانت بازه ک سرکلتژ باز کردن و گفتن ک زایمان میکنی ک خوب خداروشکر ۳ سانت شدم و ۳ سانت موند آمپول بتا و قرص خوردم تا دوهفته ۳ سانت بود تا اینکه حس میکردم شکمم سفت میشه هی اول نمیخاستم چیزی بگم چون ۳۷ هفته بودم هنوز ولی شوهرم گفت به ماما بگو یوقت چیزی نشه ک گفتم و ماما گفت بیا معاینه کنم ببینم چند سانتی معاینه تحریکی نیس ک زایمان کنی خلاصه رفتم معاینه کرد گفت دهانه رحمت خیلی نرمه سر بچه اومده پایین خون هم اومد حین معاینه ک ماما گفت امروز زایمان میکنی ک من خیلی استرس گرفتم اومدم خونه هی کمرم می‌گرفت و شکمم سفت سفت میشد تا اینکه شب رفتم بیمارستان معاینه کردن گفتن همون سه سانتی هفتتم کمه دیگه با رضایت خودم اومدم خونه گفتم شاید تا یک هفته زایمان نکنم چرا بمونم شب خوابیدم صبح گفتم پاشم کارامو بکنم مگه دردم یادم بره شاید ماه درده ساک و همه وسایل بیمارستانم آماده کرده بودم از قبل دیدم دردام هی دارن بدتر میشن میگیره و ول میکنه درد کمر و زیر دل باهم همراهش شکمم سفت میشد از درد پاهام انگار بی حس میشد ک گفتم نه این درد دیگه خیلی زیاده طبیعی نیس😅گفتم نکنه تو خونه زایمان کنم به شوهرم زنگ زدم هنوز ناهار نخورده بودم ساعت دو بود به ماما هم خبر دادم گفتم دردام یک دقیقه ایه گفت سریع برو بیمارستان ک رفتم معاینه شدم گفتن ایول ۵ سانتی امروز زایمان میکنی
مامان امیرعلی 🧸❤ مامان امیرعلی 🧸❤ ۲ ماهگی
🔶️ تجربه من از زایمان سزارین🔶️ (۴)

بابت بیمارستان و دکترم، من خیلی خیلی راضی بودم. دکترم مهدیه خوان پایه و بیمارستان خصوصی مجیبیان یزد زایمان کردم.

اول بارداری پیش یه دکتر دیگه میرفتم که خیلی بهم استرس میداد. مثلا اوایل هماتوم داشتم و انقدر منو ترسوندن که کارم شده بود گریه. یا هفته ۵ که فهمیدم باردارم، رفتم سونو و قلب بچه تشکیل نشده بود هر هفته منو میفرستاد سونوقلب با کلی استرس و نگرانی. دیگه تصمیم گرفتم دکترم رو عوض کنم. دکتر خوان پایه خیلی بهم آرامش و قوت قلب میداد و اصلا استرسی بهم وارد نمیکرد. با صبر و حوصله منو ویزیت میکرد و همه چیز رو کامل برام توضیح میداد تا خوب متوجه بشم. برای زایمان هم گفتم که تصمیمم بر این بود که طبیعی زایمان کنم و خانم دکتر همراهی کردن و گفتن حتما سر زایمان طبیعی میان پیشم مگر اینکه شرایط ویژه ای پیش بیاد. اصلا اصرار به زایمان طبیعی یا سزارین نداشتن و حق انتخاب رو به خودم دادن. من هم دوست داشتم طبیعی زایمان کنم. اما آخر کار با توجه به شرایطی که داشتم، منو آگاه کردن که سزارین برات بهتره. حتی سزارین اورژانسی برام ثبت کردن (چون دوتا ماما منو معاینا کردن و تایید کردن) و هزینه زیادی مثل سزارین اجباری برامون نداشت. واقعا داشتن دکتر خوب نعمته