۱۶ پاسخ

وقتی جلوی دیگران بزنیش،بقیه هم به خودشون اجازه میدند تا رفتار نابجا کنند

بچه ی شماست.بی خوابیا و لجبازی و اذیت شدنش برای شماست .سختی بزرگ کردن بچا با شماست.اجازه نده هیچ کسی رفتار بدی با بچتون داشته باشه
من سر پسرم همیشه گفتم اینو پیش همه‌ که بچمو با سختی بزرگ کردم خیلی وقتا عذاب کشیدم
فوق‌العاده لجباز و گریه و بی قراری و بدغذا بود پدرم در اومد تا بزرگ شد.من تموم سختی هاشو کشیدم همین الانشم نمی‌ذارم کسی بهش چپ نگاه کنه

واااای یعنی اگر خواهر شوهرم یا هرکسی به دخترم چپ نگاه کنه یا بهش بگه تووو شوهرم داغونش میکنه ...ولی تا حالا نشده چیزی بگن خیلی دخترم دوست دارن ... اجازه نده کسی با بچت اینجوری رفتار کنه اول بستگی به خودت داره عزیز...

ازش میگرفتی میگفتی هنوز هستم بالاسر بچم سرش رو این موقع ها با یه چیزی گرم کن اروم بشه که کسی زر مفت نزنه و کاری با بچت نداشته باشه جلو من به بچمم حرفی بزنن که فقط خانواده خودم هستن چیزی بهشون میگم وای بحال خانواده شوهر

میریدی بهش زنیکه وحشی رو
واقعا چجور اجازه میدین با بچتون اینجور رفتار کنن
خیلی ببخشیدا الان دیگه آدما با حیوونم اینجور رفتار نمیکنن
وقتی جلو اون بچتو میزنی خب مشخصه ب خودش اجازه میده

عزیزم به اون نفهم بگو اگه تو حموم میترسید چه گوهی میخاستی بخوری از ترس هزار بلا سر آدم میاد.
من باشم کم میرم خونه خراب شدشون
آرامش بچمو با عالم عوض نمیکنم

بچه منم همینطوره اصلااااا حرف گوش نمیده

خدا نگهت داره واسه بچت که این خواهرشوهرت ازون ظالماس هستیو اینکارو میکنه یه روز بزاریش پیشش چه ها که نکنه با بچه
لابد به بچت زیاد میگی نکن نکن لجبازیش زیاد شده لابد خودت یه رفتارایی میکنی از روی ندونستن اون بدتر شده
سر هرچیزی بهش سخت نگیر
بچه ها دوست دارن حس مالکیت داشته باشن تو این سن نسبت به همه چیز

میزدی تو گوش خواهرشوهرت که دفعه دیگه اینکارو نکن
مطمئن باش وقتی چیزی نگفتی بازم تکرار میکنه کارشو والبته شاید بدتر از امشب
بهش بگو مادر پدرش هستن بهش بگن
بعدشم جلو کسی بچتو دعوا نکن حتما کردی که اوناهم پرو شدن به خودش اجازه میده اینکارو بکنه
احترام بچتو نگهدار جلو دیگران بچتو ببر بالا یادبگیرن با کی طرفن
اون بچه اون لحظه ترسیده نیاز به حمایتت داشته تو بدترش کردی

مادر بی فکر همونجا دماغشو میسوزونه بچه رو ازش میگرفتی
دفعه دیگه دیدیش بهش میگی بچه شب تا صبح کابوس دید
آخرین با ت باشه با بچم همچین برخوردی کنی

من بودم خواهر شوهرم از ۷ ناحیه جر میدادم بیخود کردهمچین کاری کرده

وا به اون چه.مگه بچت کاری کرده بود؟شوخی میکرد یاجدی؟

این آدما روانین چیکار میشه کرد باهاشون....بسپارش به خدا...منم که وقتی کم میارم بچمو دعوا میکنن تنها کاری که از دستم برمیاد والا روانین اینجور ادما دیگه

اجازه نده با بچه ات این کارو کنه کاش ب جای اینکه میزدی تو گوش پسرت میزدی تو گوش خواهرشوهرت

نفهمیدم اون عتیقه اومد بچه تو ببره حموم در ببنده روش؟ چه پررو و وقیح، اصن هنگ کردم چرا بچه تو زدی این وسط 😐

عزیزم خودت باید مواظب باشی بچه ات خراب کاری نکنه‌سعی کن بیشتر بمونی خونه خودت.بعدم بچه اتواز بغلش میگرفتی میگفتی بچه میترسه

سوال های مرتبط

مامان کیان مامان کیان ۳ سالگی
مامانا خیلی خسته ام پسرم بشدت لجباز هست خدا نکنه من یا باباش باهاش با عصبانیت حرف بزنیم یا اینکه دستمون بهش بخوره تا یک ساعت گریه میکنه که چرا اینجوری گفتی یا چرا اینجوری چشماتو واسه من در اوردی وقتی هم به گریه بیفته هیچ جوره نمیتونیم ارومش کنیم بخاطر همین تا الان هر کاری کرده حرف بدی هم که زده بی توجهی کردم امشب دیگه رو ماشینش وایستاده بود هر چی گفتم بشین میفتی گوش نکرد یهو افتاد فقط یک ساعت گریه میکرد چرا من افتادم یک جوری رو مخم بود که اعصابم را خورد کرد زدم در کونش حالا از اون گریه خلاص شد یک ساعت دوباره گریه را شروع کرد چرا منو زدی دیگه واقعا بریدم نمیدونم چکار کنم صبح هر لحظه که من بیدار بشم این بنده خدا با من بیدار مییشه و گریه میکنه تو چرا بیدار شدی بخدا چند صبح که دیگه از ترس این واسه نماز صبح بیدار نمیشم من اگه تا دو ظهر بخوابم این هم میخوابه ولی فقط اخساس کنه که من نیستم کنارش بشدت گریه میکنه تو چرا بیدار شدی اگه دم دمهای ظعر بیدار شیم چیزی نمیگه خسته ام نمیدونم چکار کنم
مامان نورا و نیلا مامان نورا و نیلا ۳ سالگی
مامان شاهان مامان شاهان ۲ سالگی
مامانا لطفا جواب بدید خیلی بهم کمک می‌کنه🙏🙏
من امروز صبح پسرم صبونه خوردیم و یکم آهنگ براش گذاشتم ولی بازی نکردیم تا ظهر بردمش پارک ۲ساعت تو پارک بودیم بعدش ناهار خورد و گفتم بخاب یبار هم بهونه گرفت منم با زور بغلش کردم گفتم بخاب که گریه کرد و رفت و اصلا نخوابید
بعدش میوه دادم کمی با عروسک بازی کردیم و توپ بازی و ۲۰دقیقه با گوشی بازی کرد وقتی میام خونه مادرم میمونم همش تلویزیون روشنه و هی نگاه می‌کنه از ترس بابام نمیتونم تلویزیون رو خاموش کنم
بعدش هم ماشین بازی کرد پسرم و محکم زد تو پهلو مادرم منم عصبانی شدم و اخم کردم گفتم نزن ماشین رو برمیدارم آخه خیلی چنگ میزنه یا آسیب می‌زنه به منو مامانمم فقط
بعد با زور بلندش کردم و گریه کرد ولش کردم
شام خورد دوباره دستشویی رفتیم فقط دست میزنم شلنگ دستشویی یا دست می‌کنه تو توالت فرنگی...منم گفتم اجازه نداری دست بزنی آلودست با داد
الان خوابیده و کلی عذاب وجدان که مامان خوبی نیستم عصبیم😭😭😭بچمم اذیت کردم
این جا پدر اصلا وجود ندارد چون تا غروب سرکارش و بعدش تو گوشی حتی خونه مادرم اینا که باشم