۱۰ پاسخ

آره عزیزم از دندونه مثل اینکه دختر منم چند روزه خیلی بی قراره طوری ک ی بار صبح یاغروب ی بارم اخرشب با استامینوفن می‌خوابه خیلی بیقراره وگریه میکنه کاش زودتر دربیاد راحت شیم

ژل نزن. قطره استامینوفن بکش یا بریز رو لثه هاش دردشو کمتر میکنه

دختر منم خیلی اذیتم کرد ولی ن در این حد ک تو میگی خودشم خیلی لاغر شد

پسرمنم دیروز دقیقا همینجوری بود.مال دندوناشونه.استا بده بهش یکمم به لثش بمال

دستتو تمیز بشور با انگشت لثه هاشو ماساژ بده. اگه آروم شد و فشار داد از دندونه. وگرنه دل درده.

گفتم ک بهت استا رو بمال به لثه هاش دردش ساکت میشه

اره منم خیلی اذیت میکرد بچم تازه من نمیدونستم از دندونه چون ۴ ماهگی شروع شد دندون دراوردنش😑😩
گناه دارن اذیتن 🥺

البته سرشم نسبت به بدنش دماش بالا بود دندون در اوررنی

دندونشه دختر من یه هفته شبا از بغلم پایین نیومد حتی موقع خواب نشسته میخوابیدم سرشو میزاشت رو شونم تکون میخوردم بیدارمیشد گریه میکرد

اره همبن الان با استامینوفن خوابید کلی گریه کرد💔🥺

سوال های مرتبط

مامان کایانی مامان کایانی ۱۲ ماهگی
صبح شد و شوهرم و مادرشوعرم اومدن رقت دنبال ترخیص و ما منتظر بودیم دیگ دیدیم دیر شد نیومدن مادرشوعرم کارتشو داد ب شوهرم گفت برو براش کباب و ساندویچ اینا بخر خلاصه رقت اومد و رفت تسویه حساب کنه پرستار ها اومدن گفتن بچه باید دوروژ بمونه اگ‌مشگلب داره متوجه بشیم رضایت شخصی دادیم مرخصش کردیم و رفتیم خونه مامانم رفت خونه خودش منم رفتم خونه مادرشوعرم اون شب اوکی بود تا ساعت دوازده شب دیدم بچه بیقرار شد کلی گریه میکرد آروم قرار نداشت یکسره جیغ جیغ شوهرم هی میگفت بریم بیمارستان مادرشوعرم می‌گفت بگیر بخواب بچه اس گریه می‌کنه همه نشستیم تو اتاق تا بچه بخوابع برادرشوعرام ک سرشون و با روسری بسته بودن 🥴🤣دیگ شوهرم پاشد رفت عصبی شد نگو رفت بیمارستان بپرسع گفتن ببرینش بیمارستان کودکان ساعت پنج صبح دیگ رفتیم بیمارستان تا ب ماشین رسیدیم بچه آروم شد خوابید شوهرم چرت میزد پشت فرمون بزور رسیدیم تا رسیدیم گفتن کولیک داره برای اونه ولی گفتن آزمایش زردی باید بدید
ما منتظر موندیم دوسه ساعت دیدیم خبری نیست رفتیم خونه و دیگ بیخیال جواب آزمایش غروب بردیمش پیش متخصص گفت با دستگاه ک زردی روی۱۲هست ولی باید آزمایش بدین گفتیم صبح دادیم گفت برین جواب آزمایش و بیارین ما موندیم و شوهرم رفت آورد تا آورد دکتر گفت باید بستری بشه ۱۴ونیم من حالا گریه تا بیمارستان گریه میکردم درد داشتم بچمم اینجوری اذیت میشد گذاشتنش دستگاه و من تنها شدم همه رفتن موندم پیش بچه گفتن آزمایش میگیریم ازش خبرتون میکنیم تا آزمایش جوابش اومد گفتن شده بیست و فاویسم داره باید سریع تعویض خون بشع زنگ زدم ب مامانم و شوهرم گفتم همش گریه میکردم اومدم پیشش خوابیدم پاشدم دیدم نیست بردنش ای سیو تعویض خون