سلام خانوما خانواده ی شوهرم خونمون بودن از ساعت یازده که رفتن بچم همش داره گریه میکنه حیغ میزنه هق عق میکنه نمیدونم چشه؟چیکار باید بکنم

چشم خورده، اسفند دود کن و یکی یکی اسم همشونو بیار

یه تخم مرغ دور سرش بچرخون و بشکن و نمک فراوان بریز توش

تخم مرغ دورسرش برگردون بنداز بیرون

هفت تا صلوات، سوره وان یکاد، آیةالکرسی و هر سوره ای که بلدی رو بخون و فوت کن روش

ی تخم مرغ براش بشکون اسپند دود کن نمک دور سرش بچرخون بریز تو سینک اب باز کن تا بره سریع اروم میشه پسر منم همیطوره هر جا میرم وقتی برمیگردم ایکارا براش میکنم اروم میخابه

یا خسته شده یا به شلوغی و سروصدا عادت نداره

عی وای براش صدقه بده و اسپند دود کن
پسر منم هر وقت میره خونه مادرشوهرم که عمه هاشم هستن داغون میشه
چند شب پیش شوهرم یه سر بردش و از وقتی اومد فقط بلا سرش میومد تا آخر یهو نگا مردم دیدم دهنش پرخونه
نفهمیدم با چی زیر لب بالاییشو بریده بود اصلا نفهمیدم تا خوابید هزاربار دهنش پر خون شد
آهر دیگه خود شوهرم گفت پاشو اسپند دود کن چشمش زدن

شاید چیزی خورده رکدلش کرده یا س گلوش مونده که عق میزنه

اگه میشد خودم نظرشو برات میگرفتم