۱۳ پاسخ

سلام عزیزم بچه ها تا 3سالگی اضطراب جدایی دارن بهتره ب نیازش پاسخ مثبت بدی تااین چسبندگی روش نمونه بیشتر سعی کن نشسته بغلش کنی نوازشش کنی تا نیازش کاملا برطرف بشه دور کردنش از خودت بچه رو تو بزرگسالی دچار مشکل بزرگی میکنه.

نگران نباش.شاید کاری کردب اضطراب جدایی گرفته.ترسیده ازت جدا بشه.

سلام عزیزم خوبی عیدت مبارک
بنظرم طبیعیه یه دورانیه اینم طی بشه دوباره برمیگرده به روال قبلش

عزیزم دختر منم اینجوریه حموم میرم پشت در حموم زار میزنه ...دیونم کرده اینم این مدلی نبود بابایی بود حالا مادری شده

من بدتر ازین از ۱۸ ماهگی خواستم از پوشک بگیرمش ک بدتر به استرسش ازافه کردم و بدتر شد سعی کن براش تغییر ایجاد نکنی یهدچند وقت ب روال قبل پیش برین

یه دوره اینطوری میشن فقط با آرامش باهاش رفتار کن سعی کن بهش اطمینان بدی ک از جدا نمیشی پسرمم چند وقت اینطوری میکرد مخصوصا غریبه میدید میگفت فقط باید بغل باشم به مرور خوب شد ولی غریبگیش تانزدیک ۳سال طول کشید از شش ماهگی من این مکافاتو داشتم ولی پسرمن بایچه ها بازی می‌کرد از بزرگ ترها بدش میومد می‌آمد بغلم وگریه دیگ میرفتیم تا چند دقیقه ولم نیکرد ولی با باباش دوس بود

سلام گلم دختر منم اینجور شده انقد نگران حالشم ک موقع زایمانم پیش کی بمونه حتی پیش باباشم دو دقیقه تحمل نداره وایسه همش میگه مامان
همش میگم از استرس دخترمه ک دردام تو ۴۰هفته شرو نمیشه

دختر منم همینطوره، همش به من میچسبه عصبی میشم

سلام عزیزم دختر منم همینه حتی شبام تو خواب گریه میکنه کلافه شدم

دختر منم چن وقتیه اینجوری شده اما نه به این شدت
۴تا دندون با هم داره در میاره

دخترمنم تواین مرحلست فک میکنم این دوره بگذره بهترمیشن

عزیز پسر منم چند هفته اینطوری بود‌. فشارم می افتاد از بس فشار روم بود. نه اجازه غذا خوردن بهم می داد نه می تونستم یک لحظه بذارمش پایین. فقط تو بغل خودم از سر و کولم بالا می رفت و گریه و جیغ. آخر شبا با گریه می خوابوندمش. ولی می دونستم دردی داره که اینجوریه. بعد متوجه شدم بچه م داره چهارتا دندون آسیاب با هم درمیاره. حدود یک ماه و نیم این حالت افتضاحش طول کشید. سه تاش کامل زد بیرون. یکیش هنوز زیر لثه هست و گاهی که اذیتش کنه همینجوری می شه. بچه ای که انقد پر جنب و جوش بود حوصله بازی نداشت

سلام عزیزم
اره آوین هم واقعا تو ایام عید منو دیوونه کرد
الان دوازده روزه اومدم مسافرت یه وعده غذا به دل من نخورده براش غذا میاری لج میکنه.
تا وارد جمعیت هم میشیم نق و گریه و جوری خودشو کش و قوس میده که عصبیم میکنه واقعا انگار نمیدونم از جمعیت زیاد خوشش نمیاد یا دنبال جلب توجه.. پیش کسی هم نمیمونه همش مامان مامان
حس میکنم بخاطر دندون و این تغییرات عیده افراد جدید میبینن و رفت اومد آرامش ندارن مضطرب میشن میچسبن به مادر

سوال های مرتبط

مامان امیر مامان امیر ۱ سالگی
براتون پیش اومده بچتون رو دعوا کنید؟ بچه من خیلی اذیتم میکنه گاهی دعواش میکنم بعدش عذاب وجدان میگیرم، از یه طرفی تز این رفتارش ناراحتم ک خیلی به باباش وابسته اس اصلا منو دوس نداره انگار ازم متنفره با اینکه باباش هم گاهی دعواش میکنه،باباش خونه بودنی من بیشتر اذیت میشم هی میچسبه بهش باباشم هی سر من غر میزنه،مثلا از خواب بیدار میشه نمیاد سمت من با گریه میره پشت در گریه میکنه باباشو میخواد بهش میگم شب میاد همینجوری بهونه میگیره،باباش بره بیرون چنان گریه میکنه ولی من صدبارم جلو چشمش برم مهم نیست براش،باباش از بیرون میاد میدوعه بغلش ولی من برم بیام اصلا نگاهم نمیکنه میدونم بچه اس ولی واقعا دلم از این کارش میگیره چرا نباید بچم منو دوس داشته باشه😔حتی نوزاد هم بود بغلش باباش آروم میشد بغل من نه😒نصف شبم تو خواب گریه میکنه با انگشت باباشو نشون میده ک بره بغلش،این همه زحمتشو میکشم قربون صدقه اش میرم ولی انگار نه انگار،حتی میگم بیا بازی کنیم دوس نداره😒اگه باباش سرکار نمیرفت این اصلا سمت من نمیومد، بهم حق بدین حق دارم ناراحت باشم،از الان این همه وابسته اس فردا روز ک بزرگ بشه باباش با خودش ببره فوتبال دیگه کلا منو یادش میره😔آخه باباش مربیه هی میگه بزرگ بشه هر روز با خودم میبرمش،از طرفی دوس ندارم مدام پیش باباش باشه چون اصلا دوس ندارم اخلاقش مثل اون بشه