دقیقا عین شوهر من
بچه عرق کرده بود تو راه که از مهمونی برمیگشتیم
اینقدر بهم حرف زد
منم قهر کردم چند روزه خونه بابام
دیگه کشش ندارم
شدم یه آدم عصبی پرخاشگر بیزار از زندگی
شوهره منم اوایل این طوری بود یه سرما می خوردن آنقدر می گفت چرا می گی ببر بیرون ما رو ببین بچه ها سرما خوردن و آنقدر میگفت از گفتن هاش من مریض می شدم یه روز دیگه سنگ تموم گذاشتم آنقدر دعواش کردم گفتم بسه دیگه منم ادمم یه بار فکر من نیستی همش میگی بچه بچه مریض شد که شد من و تو نشدیم مریض همه بچه ها مریض میشن آنقدر غر زدم دست نزدم به بچه خودمم نشستم گریه کردم گفتم بابا دست بکش از من جون نمونده واسم آدم تا حدی حساس میشه دیگه بیشتر از این شورش رو در می یاره الان یکم بهتر شده قبلان ها افتضاح بود الان مریض شدنی فقط میگه ببریم دکتر و حالش رو می پرسه میگه خوبن و چیزی لازم داری
هرچی میخوادگیربده بگومن دوس دارم بچم اینجوری بزرگ کنم یعنی چی چراقرمزه چرا نق میزنه اسمش همراهشه بچست بچه همچیومیخوادامتحان کنه کنجکاوه یکسره یامیخوره زمین یا یچی میزنه توسروصورتش همه ماهمینجوری بزرگ شدیم چراتوغصه میخوری خودش بیشتر اذیت میشه که اینقدحساسه ولی شمااگه حساس نباشی خواه ناخواه روش اثرمیذاری وخونسردمیشه
این دقیقا شوهر منه ک حتی نمیذاره با این همه سختی یکم لذت ببرم از بجه داری
شوهر منم زیادم میگه من محل نمیدم
اینجوری پسرتون دوروز دیگه لوس بار میاد انقد ک حواستون هست کنترل از راه دور خوبه حواست باشه اما از راه دور تا زمانی ک بدونی بچه آسیبی ب خودش نمیزنه باهاش حرف بزن اینجوری دوروز دیگ شما باید همه کاراسو براش لکنین
بگو تو هم باباشی و یسری مسئولیت داری، اگه طوری میشه توهم مسئولی، یکم بده دستش باشه ببین جاییش قرمز شد یا گریه کرد، غر بزن سرش تا بفهمه
بچه رو تو تنها نساختی که
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.