خانوما من ی حس ترس دارم میخام پسرم از شیر بگیرم ، آخه قشنگ با شیر میخابه.وقتی بدقلق با شیر اخلاقش خوب میشه ،ی بار تو ۸ماهگی میخاستم از شیر شب بگیرمش نشد انگار این حس ناموفق بودن تو وجودم میگم نمی تونن از شیر بگیرمش ،بعضی وقتها هم گریه می‌کنه میگ ممه ،
نمی‌دونم میتونم یا ن
البته زیاد شیر نمیخوره
منتظرم بعد از تعطیلات دیگ همش ببرمش بیرون ک سرش گرم بشه

پسر منم فقط با شیر میخوابید من اول شروع کردم چندماه درگیر بودم موقع بیداری اصلا نمیدادم فقط وقتی که میخواست بخوابه میدادم بعد شیرشبو قطع کردم بعد کلا رسوندم روزی ۳ بار بعد هر ۴ روز یکی از اون ۳ وعده رو حذف کردم چندروز اولم تو ماشین خوابوندم بعد ۳ ۴ روز دیگه خونه خوابوندم گریه میکرد تا خوابش ببره ولی زود عادت کرد

دیگه بدتر از دختر من که نیست. از هرچی بترسی بدتره برو تو دلش

منم الان همچین تاپیکی زدم استرس گرفتم میخام همین روزا بگیرمش

پسر منم به شدت وابسته بود مدام میخواست شیر بخوره شبا هم چند بار بیدار میشد واسه شیر اصلا فکر نمیکردم به این راحتی گرفته شه الان یک ماهه که از شیر گرفتمش