۳ پاسخ

عزیزم یه چند روزی برو جایی تا خوب بشن بعد بیا چون هر کی تو اون خونه مریض شوده باشه همه میگیرن اصلا رد خور نداره که یکی بگیره یکی نگیره

اگربتونی شیرالاغ تهیه کنی یه لیوان بخوره اون عفونت ازبین میره والا

الان بدنش ضعیفه چون تازه مریض شده بود دخترت
احتمال گرفتگیش زیاد .
بگو بقیه ماسک بزنن و دوری کنند ازش

سوال های مرتبط

مامان بیتا مامان بیتا ۳ سالگی
مامانا می‌دونم خیلیاتون نظر نمی‌دین و فقط رد میشین اما خواستم بگم شما با تک تک نظراتون روحیه منو عوض میکنین و تک تک شما رو دعا میکنم بخدا، دختر من چهارده روز پیش به خاطر تب و تشنج بستری شد.اثلا نمی‌دونم چی شد که تبش اینهمه بالا رفت.اصلا اون صحنه رو فراموش نمیکنم.من از قبلم افسردگی داشتم اما الان بدتر شدم.همش یاد اون صحنه میوفتم و روحیمو میبازم.شبا همش خواب بد میبینم.تا حالا چند بار اینجا تاپیک گذاشتم که کیا بچه هامون اینجوری شدن اما هیچکی جواب نداد و من هنوز بیشتر داغون میشم.همش میترسم زبونم لال دوباره مریض بشه بعد من چیکار کنم.یا گاهی با خودم میگم آخه مگه من تا چقد میخوام این بچه رو تو خونه زندانی کنم که مریض نشه، پس روحیش چی میشه؟
مامانا تو رو خدا اگه اطلاعی دارین بگین که آیا داروهای که دکترا میدم مثل سیتریزین و دیفن و ...ممکنه برا تشنج بد باشه یا اینکه چیکار کنم دوباره تکرار نشه زبونم لال، و خیلی سوالای دیگه
الآنم شوهرم یه کم گلوش درد می‌کنه.همش میترسم بچمو بگیره
خانما به امام رضا دیگه دارم دیونه میشم
الان هیچ کاریم نیس همش میترسم سرماخورده باشم.الکی آمدم ماسک زدم و شبو روز با ماسک میخوایم
مامان آرسام و دلسا😍 مامان آرسام و دلسا😍 ۳ سالگی
مامانا امشب دلسا رو پیش دو تا متخصص بردم اولی گفت گوشش به شدت عفونت داره و باید همین امشب ببری بستری کنی وگرنه پرده گوشش پاره میشه🥺😥 و کلی اصرار که حتما ببر همین بیمارستانی که خودم میگم بیمارستان خصوصی بود با شبی ۴ میلیون هزینه، حتی به حرفای من گوش نکرد ببینه چی بگم فقط سریع نامه نوشت برای بستری کردن گفتم خونم اینجا نیست گفت اصلا لندن باشی گفتم آقای دکتر یه بچه دیگه هم دارم که خیلی بهم وابسته اس گفت اینقد میزاییدی چه😐😐 گفتم هزینه اش زیاده گفت خوب ببر بیمارستان دولتی اونجا ده تا مرض دیگه هم بچت میگیره وای که متنفر شدم از هرچی پزشکه با چشم گریه کنون اومدم بیرون چقد یه آدم میتونه بی فکر باشه که بدون درک کردن مادر بچه هرچی دلش میخواد بگه چون به نفع خودش بود بستری کنم تا اونجا پول بیشتری گیرش بیاد خداروشکر که شوهرم بود و جفت بیا پیش یکی دیگه هم ببریمش بردیم پیش یه متخصص دیگه که خیلی هم معروف بود تا معاینه کرد گفت گوشش عفونت داره ولی خیلی کم با دارو درمان میشه و براش آزیترو خارجی نوشت و چقد منو آروم کرد با حرفاش گفت نگران نباش این دارو ها رو بده جلو باد سرد نبرش تا فردا خوب میشه همش میگم خدا خیرش بده نه از اون نه از اون دکتر فرصت طلب که بخاطر حالا درصدی پورسانت جوری منو ترسوند که به گریه افتادم
میخوام بگم تو هر شغلی لازمه اول انسانیت و شعوره