۱۳ پاسخ

کلا چ‌ یه دونه چ دوتا واقعا هر دوش سخته و اینکه واقعا بهشت باید زیر پای مادران باشه...
۹ ماه بارداری و استرس و یه پروسه
۶ ماه بعد زایمان دویاره داستان شیردهی و بچه و تا برگردی ب روال عادی زندگی قشنگ یک سال و نیم از بارداری تا ۶ ماه بعد دنیا اومدنش داستان داری

اسم دختر منم محیا بود شوهرم گفت این یکی رو بزاریم مهنا گفتم ن گذاشتم مهرسانا

عزیزم هممون شبیه همیم ، نگران نباش بزرگتر بشن بهتر میشن ، وقتی همو بشناسن اینقدر قشنگ باهم سرگرم میشن و بازی میکنن

واقعا سخته منم خستم

عزیزم من هیچ کمکی ندارم ازروز دهمم خودم تنهام خیییلی سخته واقعا بعضی وقتابه خودم میام میبینم ۲۴ساعته هیچی نخوردم ولی شیرینی های خودشو داره دیگه

حتما مکملا و ویتامین و اهن و کلسیم بخور هر روز

عزیزم میفهمم چی میگی، ما سه چهار نفر بودیم بعد زایمانم کلا همه چیزمون بهم ریخته بود نه خواب داشتیم نه خوراک... اصلا یه وضع عجیبیه تا دو ماه این سختیا هست
بعدش کم کم بهتر میشه میوفتین رو روال
تایم خواب بچه ها هم تقریبا درست میشه یکم اوضاع بهتر میشه
صبور باش تا یکسالگی که راه میوفتن و کم کم خودشون با خودشون بازی میکنن کارت راحتتر میشه

عزیزم چند هفته زایمان کردی؟

من درکت میکنم من ازروز اول تنها بودم الان خداروشکر رفتن تو ماه ششم درسته سخت میگذره ولی میگذره وراحت میشی

خدا قوت😢

خییییلی سخته خداتوان بده بهمون🤕

بلاخره نه ماه دوتا بچه حمل کردی

خدا نکنه عزیزم الان چون عمل کردی تازه زایمان کردی انرژی نداری ..

سوال های مرتبط