اولین تجربه سفر من با بچه


واقعا سخت بود فاطمه با اینکه دوسال نیمشه خیلی اذیت کرد خیلی گریع کرد کافی بود یه چیزی میدید خودشو له زمین و اسمون میزد میگفت باید بخری تا موقعی ک خونه بودیم ک بهترین بچه روی زمین بود به محض اینکه پامونواز سویئت میزاشتیم بیرون غول میشد



فرحانم بگم ک اصلا داخل کالسکه نمیخوابید فقط میگفت بغلم کنید‌ فکر کنم داره دندون در میاره بدنش داغه لثه هاشم درد میکنه


اینم از تجربه اولین سفر من با دوتا بچه کوچیک به اصفهون

۱۴۰۳/۱/۱۵

دخترای من از بچگی عادت داشتن تو کالسکه مبشستن هم بزرگه هم دلسا جایی میریم دلسا تو کالسکه میشینه هنوزم چون کنترل کردنش سخته بزرگه هم که کلا همه چی میخواد طبیعتشون

منم عید اولین سفرمو با پسرم رفتم ،چون راه طولانی بود و همش تو ماسین بودیم دو سی سی دیفن دادمش خواب بود یه تایمیو مقصدم خیلی خوب بود ،برگشتم خودش خوابید تو‌بغلم ،

تازه با یه بچه هم سخته چه برسه دوتا
ما پارسال رفتیم اعصابمونو خراب کرد بسکه گریه و زاری راه انداخت
خودشو هلاک کرد منوهم به گریه انداخت

اختلاف سنی بچه هات چندساله؟