۴ پاسخ

یه جمله ای اون اولای زایمانم یه جا خوندم الان دقیق یادم نیست
گفته بود نوزاد شما بغیر از شما توی این دنیا هییچکس دیگه ای رو نداره...نفر اول زندگیش ماییم 🥲 پناهش ماییم

همه اینایی که نوشتی منم تو این تاریخ نوشتم - تحمل کن میدونم خیلی سخته مخصوصا که از لحاظ روحی هم الان تحت تاثیر هورمونهات هستی ۴۵ روزگیش کم کم چشمش میبینه و میتونی بذاریش رو زمین یا مبل و خودشو با دیدن اطرافش سرگرم میکنه یکم آزاد میشی- بعد از دو ماهگیش حال روحی خودت بهتر میشه- بعد از سه ماهگی کامل به شرایطت عادت میکنی و اصلا به قبل از بچه فکرم نمیکنی

حالا کجای کاری خواهر رفته رفته دردسرای بچه بیشتر میشه فقط این فکر کن ک ما خودمونم ی زمانی همونجوری بودیم سعی کن ب خودت روحیه بدی من با اینکه ۱۹ سالمه واقعا از لحاظ روحیه مثل ی آدم ۳۰ سالم از بس خسته شدم واقعا اعصابم نمی‌کشه دخترم پدرمو درآورده ولی خب بعد بارداری دوم اینجوری شدم قبل بارداریم خیلی با حوصله رسیدگی میکردم و ناشکری نمیکردم

تقریبا هممون اوضاعمون همینه عزیزم 🥲
باید صبرکنیم بالاخره خودمون این فرشته کوچولوهارو خواستیم که بدنیا بیاریم

سوال های مرتبط