۱۲ پاسخ

بمیرم برای مامانم ۹ ماهه اونجام دست ب هیچی نمیزنم کارای دخترمم با مامانمه هیچ جا نمیره ب همه میگ انشالله بعد زایمان محدثه

کجامیشینی عزیزم منم رفسنجانیم شرایط بدترازتوروداشتم اماالان نگاه به صورت پسرم میکنم همه اون درداروفراموش مبکنم میگذره این روزا غصه نخور

خب قرص دمیترون بخور من که میخورم خوبه

دعا میکنم، بهتر شی😔😔😔🤲🤲

وای من مامانم ب اینکه پاهاش درده ب زور راه میره نمیزاره من خونشون دست ب سیاه و سفید بزنم انوقت مامان شما چطور دلش میادتنهات بزاره و ازت کار بکشه

وای من مامانم ب اینکه پاهاش درده ب زور راه میره نمیزاره من خونشون دست ب سیاه و سفید بزنم انوقت مامان شما چطور دلش میادتنهات بزاره و ازت کار بکشه

عزیزم اروم باش فقط ب جوجه نازت فکرکن و انگیزه باشه برات.چندهفته دیگه ب امیدخدا جوجه نازت ب دنیا بیاد😍❤️

خیلژ شرایط سختی هست درک میکنم ولی بدون که توی این مسیر تو تنها نیستی عزیزم و اینکه به روزای خوب پیش رو که قراره نینی نازتو بقل بگیری فکر راحت میشی همه دردا رو با خودت میبره🫠
و اینکه من سوزش معده و حالت تهوع شدید داشتم ولی دکترم بهم کپسول لانسوپرازول ۳۰ داد بهتر که شدم الان ۱۵ داده مبخورم اب رو اتیشه ناشتا بخور
وایه درد هاتم کیسه ابگرم فقط چاره کاره

من تو این یه چیزی واقعا با چشای خودم تجربه کردم از قبل میدونستم ولی دیگه برام ثابت شد که هیچ خونه خوده ادم نمیمونه من کلا ۱۰روز خونه بابا بودم اونم بعضی موقه هاش میرفتم خونه پدر شوهرم هزار تا حرف از زنداداشم شنیدم واقعا دیگه دوس ندارم برم

عزیزم درکت میکنم منم استراحت مطلقم و درد زیاد دارم. خدا کمکمون میکنه

همه اینایی ک گفتی طبیعیه من ‌ک از سوزش معده توی بارداری دیگ نزدیک بود خودکشی ‌کنم نفست بالا نمیاد خیلی سخته ولی تحمل کن انشالله به سلامتی دنیا بیاد
کاشکی خونه خودت میموندی پس راحت تر بود غذا درست کردن برا خودت تا مامان و بابا و بقیه باید درک کنن شما استراحتی چیزی نمونده تا زایمانت کاشکی یکم تحمل میکردن
نمیشه باهاشون صحبت کنی؟

اخی منم دقیقا چند ماه پیش رفتم خونه مامانم همین اتفاق برام پیش اومد تازه باید کارا اوناروهم میکردم من دیگه نرفتم

سوال های مرتبط