۵ پاسخ

سلام عزیز ، من دو تا سقط داشتم ، بعد ثمین باردار شدم ، استراحت مطلق دراز کش و بستری و یک عالم آمپول و ... بالاخره گذشت الحمدالله به سلامت ، اول چکاپ دکتر نازایی برو ، آی وی اف مهم هست علتش چی بوده ، معمولا بعدش راحت باردار شدن ، اگر سن و سال پایین داری ، زیر ۲۵ ، بزار بچه بره مدرسه کلاس اول ، با دکتر خودتم آی وی اف کرد مشورت کن ، بعد اقدام کن ، وگرنه سنت بالا میره ، آی وی اف هم شانسش پایین میاد ، توکل کن بخدا ، خودش هوات رو داره ، همه چی رو ، روبراه میکنه

خودت باید بسنجی

منم با ای وی اف باردار شدم
ولی شوهرم دیگ بچه نمیخواد
بچه دوم بیاری استراحت چجوری کنی با وجود بچه اول به اینم باید فکر کنی

منم حاملگیم وحشتناک بود الانم همونطورم ولی خدا یه صبری میده ب ادم نترس

سلام عزیزم اولا انشاالله ک دیگ اون دوران برات تکرار نشه بعدشم از کجا معلوم دیگ بخوای دوباره تجربه ی این چنینی داشته باشی توکلت بخدا باشه وقتی اون گذشت اینم میگذره اما وقتی ب بچه هات نگاه کنی ب همه چیز می ارزه الانم تا جوونی میتونی از پسش بیای با امروز و فردا هیچی عوض نمیشه

سوال های مرتبط

مامان رادمهرورادوین مامان رادمهرورادوین ۳ سالگی
۱-خانوما سلام میخوام خودتون رو جای من تصور کنید چندلحظه، من خیلی دوست داشتم به بچه م شیرمادربدم چون اون اولی خیلی بدخواب بودمیگفتم به این یکی بعدسه ماهگی شبا شیرخشک میدم که یه کم بخوابه،بچه که به دنیااومدمتوجه شدیم گریه ریسه ای میره وخیلی برام سخت بودوواقعاچندباری منوترسونده تا الان ازبس یهونفسش میره پایین،من خیلی خیلی شیرداشتم تا ده روزگی بچه از تب و دردشیرنمیتونستم دستاموحرکت بدم مثه مجسمه شده بودم وخب بچه از روز اول توی بیمارستان هم سینه رو نمیگرفت طوری که پرستارابردن معدشو تخلیه کردن دوباره آوردن یه کمی شیرخوردخلاصه توهمون گیروداردردشیربودم که شیرم تبدیل به آب خالی شد یهو یه ۲۴ ساعت بچه گریه کردبردیم دکترگفت گشنه ست وباخوردن شیرخششک بچه واقعا آروم شدوخوابید با خودم گفتم چندروزی شیرخشک میدم وقطع میکنم اوایل بین شیرخشک دادنا به هرسختی بودخودمم شیرمیدادم تا اینکه کم کم از یه پیمونه شیرخشک رفتیم به دوتا و بچه بازم گریه میکرددرواقع بازم گشنه بود اینجا تقریبا یک ماهه بود بعدچندروز بردیم ختنه و نخ بخیه ش زودافتادوزخم بچه واشد از اون طرف رادمهر خیلی به من میچسبید وهمش میترسید بدون من بمونه روزای سختی بود مثه همه روزای سخت مامانای دیگه خلاصه گذشت وگذشت تا اینکه بچه شیرمنوهی کمترخورد و حدودا سه هفته پیش یه ۴۸ ساعت اصلا نخورد دوباره تقلا کردم ندرونیازکردم و خلاصه به هرزحمتی شده دوباردرروز بهش شیرمیدادم تا اینکه دوباره از دیشب شیرنمیخوره این وسطاهردوبچه مریص هم شدن و کوچیکه الان آنتی بیوتیک میخوره