سلام مامانا
رضا سه سال و سه ماهشه و چند روزه میره مهدکودک و دخترن همشون و پسر منم بینشون تکه، خود مامانا هم باید بشینن ولی بچه ها کلاسشون جداگانه است
امروز یهو اومد پیش من و با یه بغضی گفت من به شونه و موی دوستام میخاستم دست بزنن و اونا گفتن دوس نداریم، نمیدونم چجوری بهش توضیح بدم که خب اونا حق دارن تو هم نباید دست بزنی بهشون و نگرانم که نکنه از طرفشون طرد بشه، میشه راهنماییم کنید

۲ پاسخ

اگه شرایطشو داری بنظرم مهدشو عوض کن
حالا نه بخاطر این موضوع کلا میگم
چون بچه تو هر محیطی قرار بگیره ناخوداگاه اخلاق و رفتار اونجا رو میگیره
پسر با پسر بهتر میجوشه دخترم با دختر
البته استثنا هم هست
اگه اونجا دوتا پسر بودن مطمئنا دوست و همبازی میشدن با همدیگه
ولی اینجوری تنهاست بین اونا

عزیزم بهش بگوو چه چیزهایی شخصی .و به خاطر همین ک دوستات گفتن دست نزن . مثلا مسواک شونه .. یا اعضا بدن بگوو بعضی جاها شخصی نباید دست بزنی یااونا دست بزن

. و توهم حق داری اگه چیزی نمیخوای بدی بکسی نه بگی . نه گفتن خیلی هم خوبه

مقالات مرتبط

کودکان سندرم داون
سندرم داون از چند ماهگی قابل تشخیص است؟علائم و مشکلات آن
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
توضیح بچه دار شدن برای کودکان
توضیح بچه دار شدن برای کودکان

سوال های مرتبط

مامان تناز مامان تناز ۳ سالگی
سلام دوستان میای که بچه سه ما دارن اونا هم شیر نمیخوره
مامان رادین مامان رادین ۳ سالگی
سلام یه پسر سه سال و نیمه دارم اصلا مهدکودک نمی مونه اضطراب جدایی داره منم میخوام برم سرکار نمیدونم‌ چیکار کنم بهتر بشه الان یه ماهه همش میگه تو هم باید باشی تو مهد
مامان جووووجه مامان جووووجه ۳ سالگی
سلام دوستان من یه مشورت ازتون میخواستم ما تو یه شهری زندگی میکنیم غزیبیم تقریبا با کسی هم رفت و آمد نداریم پسرم تنهاست خودمم شاغلم پاره وقت بعد از وقتی پسرم سه سالش شد من میفرستمش مهدکودک که اونجا چندتا بچه ببینه و از لحاظ اجتماعی قوی بشه خودشم خیلی دوست داره ولی دقیقا از وقتی رفته تو این یه ماه سه بار مریض شده.دوسه روز می‌ره باز مریض میشه میاد تا یه هفته خونه است باز می‌ره دوروز مریض میشه میاد ده روز خونه است بنظرتپن چیکار کنم نفرستمش دیگه؟اینجوری دارم هزینه مهد میدم ولی پسرم نهایت ده روز می‌ره و بیشتر وقتها هم مریضه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان نیلا مامان نیلا ۳ سالگی
سلام مامانا لطفا راهنمایی کنید
همه بچه ها تو فامیل همسرم از نیلا ۴ یا ۵ سال بزرگترن همه دخترن وقتی هر کدومشون تنها باشن با نیلا بازی میکنن بدون هیچ مشکلی ولی خدا نکنه بیشتر از ۲ نفر بشن ینی بحدی نیلارو اذیت میکنن فقط گریه میکنه خیلی اذیت میشه انگاری بلدن چجوری عذابش بدن اگ مهمونی باشه و دیوونه میشم هر چقدرم میخام حواس نیلارو پرت کنم نره پیش اونا اصلا نمیشه فقط دوس داره پیش اونا باشه حتی اگ اذیت بشه اینم بگم نیلا خیلی حساس تا بهش یچی میگن گریه میکنه و میاد سراغ من ک برم بهشون بگم با نیلا بازی کنن بنظر شما من کار درستی میکنم میرم یا بهتره ک نرم و دخالت نکنم؟؟؟؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان معید و ماهد مامان معید و ماهد ۳ سالگی
سلام مامانا پسرم سه ماهشه، یک ماهه که بهش شیرخشک اپتامیل هم در کنار شیر خودم میدم الان یک هفته اس که اسهاله به خاطر شیرخشک به نظرتون چه شیر خشکی بدم بهش؟ ممنون میشم راهنماییم کنید
مامان لاوین مامان لاوین ۳ سالگی
سلام خانمادخترم سه سال وچهارماهشه خیلی وسواس شده یه قطره اب میریزه روش حتماباید لباس شوعوض کنه کسی نباید دست کثیف بذاره روش هرچی بهش میگم که نباید لباس توعوض کنی هم گریه میکنه به نظرتون خودش خوب میشه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان رضا مامان رضا ۳ سالگی
سلام مامانا
مامانایی که پسراشون هم سن پسر من هستن مهد کودک میبرید؟ من پسرمو یک ماهه میبرم اما هفته ای دو روز و هر روز دو ساعت و مامانا هم باید اونجا بشینن بخاطر حالا وابستگی و این چیزا
حالا سوالم اینه که بنظرتون واقعا واجبه که تو این سن برن مهد؟
و اینکه یه چیز دیگه هم هست اینه که خب مهدکودکا دختر و پسر با همن پسر منم بشدت مهربون و احساسیه و همش میخاد دخترا رو بغل کنه موهاشونو ناز کنه چون تو خونه همش با من این کارا رو میکنه نگرانم که شاید بقبه اذیت بشن بخاطر این موضوع خودمم هرچی بهش با قصه و داستان و اینا میگم باید مامان بابا رو بغل کنی فقط روش هیچ اثری نمیذاره• ممنون میشم راهنماییم کنید
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان رادین مامان رادین ۳ سالگی
سلام پسر من سه سال و نیمشه بیش فعاله و دارو مصرف میکنه
اصلا تو مهد کودک نمی مونه منم میخوام برم سرکار
یک‌ماهه باهاش میرم تو کلاس هم میشینم ولی همش به من میچسبه
دکتر بردم شربت فلوکستین داده نمیدونم بهش بدم یا نه
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آرام‌‌وآرمان مامان آرام‌‌وآرمان ۴ ماهگی
وقتی یکی از اعضای خانواده فوت بشه چطوری به بچه باید توضیح داد؟؟؟
مادربزرگ من فوت شده دختر من بشدت کنجکاوه‌....خیلی هم دوسش داشت همش سوال میپرسه واقعا نمیدونم چجوری باید براش توضیح بدم...
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان گلی مامان گلی ۳ سالگی
این کتابی که میخوام الان بگم یعنی بی نظیره برای کسانی که چند تا بچه دارن.
عروسکم داگر از نشر میچکا
ببینید خواهر و برادر در ارتباط گرفتن با هم دچار احساسات مختلف و متناقضی میشن. گاهی به هم حسادت میکنن، گاهی از عشق و علاقه ی به هم لبریز میشن. گاهی از همدیگه بی نهایت عصبانی میشن، گاهی ناراحت و گاهی دلسوز همدیگه هستن. خیلی مهمه که بینشون دخالت نکنید تا زمانی که آسیب جدی به هم نخوان بزنن. و به بچه ی بزرگ تر نگید اون کوچیکه کوتاه بیا. به عدالت بینشون برخورد کنید. دقت کنید بچه بزرگ تر هم هنوز بچه است حتی اگر ۷ سالشه (مثلا). این احساسات باعث رشدشون میشه حتی حسادت. نباید سرکوب بشه یا زشت جلوه داده بشه. تو این کتاب خیلی قشنگ نشون میده روابط خواهر برادری رو. پیشنهاد میکنم بگیرینش
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان مازیار و زانیار مامان مازیار و زانیار هفته بیست‌ونهم بارداری
مامانا امروز بعدازظهر مازیارو بردم خانه بازی یه چرخایی بود که مازیار خیلی از اونا دوست داره یه بچه ای اومد کوچیک‌تر گیر داد از اونا میخواست اون یکی هم پر بود نه مازیار چرخو‌میداد نه یه دختر همسنشون که باهم دوست شده بودن
هم زمان یه دختر پنج شش ساله هم اونجا بود به این بچه تا گفت باید پاتونو بالا بزازین همون‌ موقع مامانش صداش کرد بهش گفت تو باهاشون حرف نزن باهاشون دوست نشو دختره هم هی به بچه ها میگفت من با شما دوست نیستم حرف نمیزنم
داشتم فکر می‌کردم ما به عنوان مادر چقدر وظیفه داریم به بچه هامون عشق دوستی کمک باد بدیم به جای کینه توزی و حسد ورزی قراره چی سر بچه ای بیاد که با کسی دوست نیست کسی رو‌دوست نداره
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان سامیار مامان سامیار ۳ سالگی
سلام.خانما. اینجا کسی هست که دوتا پسر پشت سر هم داشته باشه؟ من پسر اولم سه سال و چهارماهشه دومی هم ۵ ماهمه دلم دختر میخاست یعنی حالتام فرق داشت و همینطور زمان اقدام ولی نشد .
کاش دست خود آدم بود ولی همیشه اونجوری نمیشه که ما میخایم. کسی بوده که این تجربه رو داشته باشه
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان پرهام مامان پرهام ۳ سالگی
خانما تورو خداااااا کمکم کنید

مغزم قفل کرده و حالم خوب نیست

همسرم ادم بیخیالی هست و وقتی بچه سه ساله خودمو دستش میدم همش نگرانم که نکنه خدای نکرده بلایی سرش بیاد

چند وقت پیش به همسرم گفتم بچه رو ببر تو کوچه یکم هوا بخوره و منم به اموزشام برسم بعد یهو از تو کوچه صدای خانما رو شنیدم که گفتن اقای فلانی بچه رفته وسط خیابون چرا نمیری دنبالش و دلم ریخت ...

امروزم داشتیم میرفتیم بیرون بچه اصلا دست من و پدرشو نمیگیره
میخاستم بغلش کنم همسرم میگه چقدر نگرانی بچه بزرگ شده خودش میدونه وسط خیابون نمیره

باز رفتیم مرکز بهداشت که قد و وزن بچمونو بگیریم یه لحظه ماما گفت بیا پرونده رو پر کن. بچمو دادم دست همسرم بعد یهو یه کارمند اونجا داد زد اقا بچت داره از راه پله می افته بگیرش و...

دیگه میترسم بچه رو یه لحظه دست پدرش بدم و از طرفی اگه دست پدرش ندم دیگه وقتی برام نمیمونه که بخوام به اموزشام و کار مجازیم و به خودم برسم 😔😔

شرایط پرستار و مهدکودک هم ندارم و خانواده هامونم شرایط نگهداری از بچمو ندارن

و از طرفی پسرم بشدت دوست داره با پدرش همه جا بره. یعنی پدرش اگه بره نونوایی پسرم لج میکنه که همراش بره
یا مغازه یا هرجای دیکه دوست داره همراه پدرش باشه

دیگه نمیدونم چیکار کنم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان دوتا جوجه مامان دوتا جوجه ۳ سالگی
سلام مامانا چند روز پیش دخترم ک ۳ ماهشه دل درد شدیدی گرفت دکتر گفت کولیک داره بهش این دوتا دارو داد حالا باید تا چند وقت این داروهارو بدم بهش؟الان سه روزه داره دارو میخوره اگه خوب شد هروقت دلش دردگرفت باید بدم؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۳ سالگی
امشب خیلی دلم شکست دخترم که سه سالشه رفته بود خونه مادربزرگش پیشه عمه هاش و پسر عموش که کوچیکه البته با باباش رفت و من و دختر سه ماهم ساعت پنج و نیم رفتیم و بعد دخترم از خواب بیدار شد منم رو مبل نشسته بودم ولی دخترم رفت پیش عمه و پسر عموش و دختر سه ماهم که بغل عمش بود و سمت من نیومد خیلی دلم شکست بقیه بهم خندیدن که دخترت اصلا محلت نمیده و وابسته تو نیست و بهت بها نداد و رفت پیش اونا
مشاهده ۱۹ پاسخ دیگر