سلام مامانا شما هم مثل من نمی‌تونید به کاراتون برسین من اصلا بجز بچم قید همه چی کار و خونه و غذا و....همه رو زدم حتی تو سرمم شونه نزدم دیشبم تا صبح بیدار بودم سرم داره میترکه دخترم واکسن زدم کلا حال و روز خوبی ندارم با شوهرمم دعوا کردیم حرف نمی‌زنم همش میگه چرا غذا آماده نیست چرا فلان و.....میگم خب واقعا سخته کمک کن اصلا انگار نه انگار حال خودمم بده دیشب آنقدر بچه رو چرخوندم سرپا از ۱۲ تا ۴لکه بینی بدترشد

من صیح تا ظهر وقتی اهورا خوابه باهاش میخوابم بعدازظهر بلند میشم وقتی دوساعت میخوابه همه کارارو میکنم خونه رو تمیز میکنم اگر شام بمونه بیدار بشه شیر میدم میزارمش داخل گهواره بیداره منم شاممو میزارم ولی ناگفته نمونه همسرمم کمک میکنه بعضی وقتا میبینه خسته ام نا ندارم دیگه میگه ی چی میگیرم از بیرون میارم یا خودش میاد ی چی جزی درست میکنیم دوتایی میخوریم برنامه ریزی کن مامان دیگه چاره ای نیس تا ظهر هروقت نفس میخوابه توام بخواب بعدازظهر دوباره خوابوندیش بلند شو ب کارات برس

عزیزم همسرت باید متوجه بشه ک بچه داری فقط وظیفه تو نیس مثلا شب اذیت میکنه باید نوبتی مراقبش باشین
برای غذا هم یروز ب مادرت یا خاهرت بگو بیان خونت بچه رو نگهدارن چند مدل خپرشت درست کن بذار فریزر برنجم توی پلوپز درست کن ک راحت باشی برای تمیزی خونتم هفته یبار تمیز کن و نذار کثیف بشه اینطوری نشم میدی ب زندگیت کم کم همه چی درست میشه بعدم سعی کن ب خودتم یکم برسی

تا۶ماه دیگ یکم بهتر میشی بچها بیشتر ب مادرشون نیازدارن همه همینن وقتایی ک خوابه غذا راحت بزار یابگو شوهرت بیرون غذا بگیره

منم همینم😵‍💫 حس میکنم دارم خل میشم

درسته خیلی سخته ولی من به همه کارام‌ میرستم‌ بجز کارای‌ خونم‌ کارای‌ خونه مادر‌ شوهرمم‌ میکنم‌ اونم بچمو‌ نگه‌ میداره

هممون همینیم خواهر میگذره این روزام

بله دقیقا