۶ پاسخ

به این فکر کن که این روزا میگذره بالاخره
همه ی مادرا این روزا رو داشتن با‌ تمام سختی ها و استرساش ،من خودم الان یکم افسردگی دارم اکثر وقتاهم تنهام ولی نمیتونم هی برم مزاحم اینو اون بشم فقط دارم تحمل میکنم و میریزم تو خودم تا بگذره این روزا، من دیگران میگن بیایم خونت کمکت منتها خودم راحت نیستم نمیدونم چرا ازینورم از تنهایی اذیت میشم و فکر وخیال میکنم احساس میکنم ی جاهایی دیگه نمیتونم بچه داری کنم خسته میشم ،کم تجربم و پر از استرس ....خدا بهمون کمک کنه ان شاالله ،خدا خودش میده بچه رو ان شالله توانش هم میده
واکسن ۴ماهگی سخت نیست اصلا ،بچه من اصلا اذیت نشد ،شبم راحت خوابید

منم کل کارای خونه باخودمه کلش میگم جاروبرقی هرروز ظرف بشورم صبح یه بار عصر یک بار غذادرست کنم دربیارم بچه داری کنم بشورم دخترم همه خودم .خسته میشم ولی میگم یه روزی تموم میشه سختیا .جزتحمل کاری نمیشه کرد عزیزم

حوصله ای که ماخانماداریم هیچ مردی نداره .خدا کرده دخترمن دوز واکسن دوماهگیش دوروز پیش زدیم اینقدر گریه کرد برای خوابش بیدارش که داشتم دیونه میشدم .درکل روزاخوابش کمه بزور میخابونمش چنددقیقه ای بیدار میشه عزیزم .تنها نیستی .کسی هم نمیتونه آرومش کنه بجزخودم .

الهی بگردم عزیزم درکت میکنم
اگه بچت خوابه تلویزیونو روشن کن یه چایی تازه دم واسه خودت بریز بخور حوصلت میاد سرجاش

منم با دوتا بچه خودم تنها تو خونم شوهرم ۳۰ روزکار ۷ روز مرخصی ۲روز پیش بچمو واکسن زدم کسیم کمکم نبود خیلی شسخت گذشت

منم ناشکری نمیکنم اما واقعا خستم

سوال های مرتبط