۸ پاسخ

اخیه عزیزم.
این غد یودن و لجباز بودن تو این سن طبیعیه بزار بخوابه
بعد خابید ببر بزارش تو جاش

دختر من لخت می‌خوابه شبا بدنش داغه اصلا دوس نداره لباس تنش کنم منم همش میترسم سرما بخوره ینی ی روز سرد بود باد میومد دختر من با ی تیشرت میرف بیرون از لباس بدش میاد

دختر شما کم خونی داره احتمالا که دوست داره رو سرامیک بخوابه دستشو بردی بشوری سریع شیر رو ببند قاطع وجدی باش یکبار گریه کرد جیغ زد یه نوک سوزن فلفل بریز دهنش مطمعن باش دفعه دیگه ای وجود نداره

عزیزم طبیعت بچس اگ میبینی خنکی دوس داره خونرو زیاد گرم نکن یا ببر جلو کمذش خودش لباس انتخاب کنه برا اب بازی از قبل بگو مثلا 5 دقیقه دیگ میریم و خودت باید شیر اب ببندی.خیلی راه هست و متاسفانه ما طرز برخورد با بچه بلد نیستیم

آی همه بچه ها همینن تاجایی ک میتونی بازی جدید طراحی کن و خلاقیت ب خرج بده منکه پیر شدم بسکه فک کردم و همبازیش شدم 😅حتی تو آب بازی هم یکم باهاش انجام بده بعد یچیز دیگه زود پیشنهاد بده
منم گاهی مجبور میشم دعواش میکنم اما با ولوگردی آرومش میکنم

به دکتر اطفال تو اینستا میگفت که این نشونه‌ی کم خونیه وقتی بچه علاقه به جاهای سرد داره !

چرا این بچه ها این مدلی شدن دختر منم چند وقته خیلی عجیب رو اعصابه

الهی عزیزم الان سن لجبازیشونه دختر منم یه مدتها دم ب دقیقه هر لباسی می‌پوشه از اون ور با همونا هم میگه بریم بیرون مثلا پیراهن کوچکیشو می‌پوشه کوتاه میگه همینطور بریم بیرون یا لباس بیرون رو اصلا در نمیاره از تنش خلاصه کلی چالش داریم خدا فقط کمکمون کنه و صبر زیادی بده می‌دونم عصبی میشی ولی سعی کن کتک نزنی گناه داره منم عصبی میشم داد میزنم کارم اشتباهه عذاب وجدان میگیرم ولی کتک نمیرنم

سوال های مرتبط

مامان جان دلم🍁 مامان جان دلم🍁 ۲ سالگی
مادرا تو رو خدا یکی بهم بگه چه غلطی باید بکنم😫
دخترم داره روز به روز بدتر می شه. همش بی حوصلست و یه بند نق می زنه فقط می خواد ۲۴ ساعته من باهاش بازی کنم و به من بچسبه. یه دستشویی نمی زاره برم یه دقیقه نمی زاره نفس بکشم قبلا با شوهرم و خانواده من بازی می کرد الان دیگه با هیشکی بازی نمی کنه جز من. مگر خانه بازی یا مهمونی که بچه بزرگ باشه با اونا بهتره. من دیگه خسته شدم از دستش بریدم. چند روز پیش برده بودمش خانه بازی پرسنلش برگشت بهم گفت تو زیادی به بچت احترام می زاری و هر چی می گه گوش می دی گفت فقط یه مادر دیدم مثل تو بودا باقیشون هیشکی مثل تو نیست😔 می گم نکنه راست گفته و من باید بیشتر بهش سخت بگیرم نکنه زیادی باهاش مدارا کردم و حرفشو گوش کردم اینجوری داره لوس می شه😭 از این به بعد باید جلوی خواسته هاش خیلی مقاومت کنم و بزارم گریه کنه تا خسته باشه تا یاد بگیره حرف گوش کنه؟ قبل خواب براش آهنگ می زارم تا خوابش ببره همش میگه اینو بزاراونو بزار الان هی پیله کرد آهنگو عوض کن منم دیگه اعصاب خورد شد گفتم نه فقط یه دونه حق انتخاب داشتی تموم شد دیگه همینو باید گوش کنی تا سری بعد ۴۰ دقیقه یک سره زر زد تا خسته شد خوابش برد. خوب کردم؟ دیگه همین مدل سخت گیر باشم ببینم چی می شه؟