۳ پاسخ

میتونی از تصورات خودت بگی بعد ربطش بدی به کارای روزمره دخترت
مثلا اگه تو خیابون دستتو نمیگیره قصه یه دختر کوچولویی رو بگی که با مامانش داشت میرفت پارک و تو خیابون دست مامانشو نگرفت مامانشم ناراحت شد و..... ازین جور قصه ها زیاد میگم

قصه کدو قلقله زن.....مهمان ناخوانده
شنل قرمزی.....قصه خرگوش و روباه
قصه خرگوش و لاک پشت .....

شنگول منگول
سفید برفی
سیندلارا
گاهی اوقاتم شعرایی که حفظ کرده میخونیم باهم

منم اینو میگم اما دختر من اهویی دارم خوشگله رو حفظ کرده یه توپ دارم قلقلی رو حفظ کرده

سوال های مرتبط