۶ پاسخ

یچیزی بهت میگم قدیمیا انجام دادن منم یبار انجام دادم درجا جواب گرفتم ممکنه از چیزی ترسیده باشه یه ذغال رو بذار رو گاز کاملااااا داغ بشه و قرمز بعد ی کاسه اب بگیر رو سر بچت با فاصله اصلا بذار خودش متوجه نشه بعد اون ذغالو با احتیاط بریز تو کاسه ی اب قبلشم بگو به نیت ترس بچم از هرچی ترسیده پاک شه فقط باید ساعت ۵ یا شش عصر قبل غروب افتاب انجام بدی

بی تفاوت باش هی بهش نگو نترس ترس نداره یا پیش به بقیه نگو که از فلان چیز میترسه کم کم براش عادی میشه

ب خدا دختر منم همینه کلافم کرده از هیچی می‌ترسه

عزیزم ب نظرم مطالب مشاوره ای مرتبط با این موضوع رو بخون بهتر کمکت میکنه

کارنم همینه
میگه مامانی ترسیدم
میگم از چی ؟؟
میگه برق
ی بار پنجره
ی بار دمپایی
اشپزخونه
یا من و اسکل کرده یا واقعا میترسه
ولی میدونم از تنها رفتن تو اتاق میترسهد

پسر منم اینطوری .. نمی‌دونم چیکار کنم

سوال های مرتبط