سلام خانوما یه سوال دارم نخندینا ولی واقعا برام سوال شده...🫤
پسرم از اول ک دنیا اومد از سینه من چندشش شد شیرمو اسیر دوعالم شدیم نخورد
شیرخشکیه هنوزم تلاش میکنم بگیره نمیگره بگذریم ...
بچم کلا با مامانم بودع تا الان ینی دستش درد نکنه مامانم از اولش تا الان پیششم و کمکم کرده و اینکه ویهان پیشش خیلی ارومه جوری ک حس میکنم حس مادرانه رو برای مامانم داره نه من الان پیش من بود انقد بیقراری میکرد دادش مامانم فقط گذاشته کنار خودش دراز کشیده انقد اروم شد انگار همونی ک نبود ک بهونه میگرف بیقراری میکرد امکانش هس ب من حس نداشته باشه؟؟
.
.
.
.
بارداری و زایمان

نه امکان نداره مادر و جایگزین کنه
فقط چون مادرتون ماهرتره تو بچه داری و حتما آرامش داره بلده چی کار کنه

عین پسر من ک اصلا سینمو نگرفت بعد سینه اطرافیان رو میگرفت😄

ای خدا چقدر عسله 😍 نگران نباش عزیزم شک هیچ ربطی به نظرم به شیر خشک نداره نزار این موضوع روی ذهنت تاثیر بزاره،طبیعیه که با مادرت اکی باشه چون ایشون تجربه بالاتری دارن و پسرت کنارش اروم تره . بعدا که رفتی خونه خودت به خودت عادت میکنه کم کم سعی کن اینجور وقتا که‌گریه میکنه کمتر بدی به مامانت خودت ارومش کنی که یواش یواش عادت کنه میری خونه خودت بی تابی نکنه

نه بابا ربطی نداره مامان منم کل بچه های خالم اینا و دایی و فک فامیل رو نگه داشته 😂خیلی ماهره و قلق بچه رو بلده همین
ماها چون تجربه اولمونه اون اضطراب و هول شدن تو وجودمون هست بچه هم حسش میکنه همین
به مرور که بزرگ میشن تجربه ما هم میره بالا وضعیت استیبل میشه

چقد عسلههه

عزیزم زیاد کاراشو خودت کن وقتی بی قراری کرد خودت پیش قدم شو بغلش کن دم گوشش حرف بزن تا آروم شه پسر خاله من و همش مادربزرگم مثل مامان تو نگه داری میکرد وقتی می‌خواستن برن خونشون گریه می‌کرد اگه اینجوری شه خیلی سخت میشه گلم

اصلاهمچین چیزی امکان نداره چون نوزاد از بوی بدن مادرمتوجه میشه بعدنوزاد تا 6ماه فکرمیکنه که مادروخودش یکین شاید شمابلدنیستی آرومش کنی بغلش بگیرباهاش صحبت کن نوازشش کن هی مدام بزارتوبغلت بمونه که باعث آرامشش بشه

دلم برای اینجوری لوله شدن کایلین تنگ شده😍 نه عزیزم از این فکرا نکن کم کم هم سعی کن خودت از مامانت یاد بگیری چه کار میکنه که آروم میشه

منم بچه اولم شیرمو نخورد همش دست مامانم بود هنوزکه هنوزه سه سالسه به مادرم وابسته هس

ب بوی مادرت خو‌گرفته

توخونه آستين كوتاه تنش كردي؟ آفرين خيلي خوبه
منكه نميتونم حس ميكنم بايد زيادبپوشونم چون ازجاي خيلي گرم اومدن چقد خوبه بچه هاتونو زيادنميپوشونيد

عزیزمی قدیمیا با تجربه ترن. انگار قلق بچه دستشونه. من مادر ندارم اما یه نیروی کمکی دارم که بچمو راحت میخوابونه حتی حرف میزنه بچم میخنده بهش.

نترس گلم الان چون هی پیش مادرتی اینجوریه مثل خواهرزاده من اثلا خواهرمو نمیشناخت وقتی رفت خونه خودش یکمم بزرگتر شد فهمید کیی مادرشه ولی خب مامانمو خیلی دوست داره ۹ ماهشه

منم بچم سینمو نگرفت و شیرخشکی شد و مامانم بیشتر باهاش بود و همه زحمتشو کشید منم کاملا اینو متوجه شدم ک بچه حس مادرانه رو با مامانم پیدا کرده و با اون آرام میشه با من اینجوری نیس، الانم ک 20 روز بیشتر هس مامانم از پیشم رفته حس میکنم بچه اونجوری هم با من عیاق نشده نمیدونم شایدم کلا نشه

نه بوی مادر براش چیز دیگه ایه‌...
ولی خودت بیشتر کاراشو بکن حتی اگه بیقراری کرد کنارت یکم تحمل کن ولی سعی کن آرومش کنی و به پوست بدن خودت بچسبونیش

بیشتر با خودت بذارش عادت میکنه کم کم اشکال نداره بی قراری کرد نوازشش کن راش ببرش اروم میشه خودش

پسر منم شیرخشکی هست و دقیقا با مادرم خیلی آرومتره تا با من، همیشه میگم حس میکنه مامانم مادرشه