اینکه خوبه ما از همون روزای اول 😂
ما قبل زایمان میان بیمارستان بعد همینطوری هستن تا …😂😂😂
ولی من میخوام آروم باشم که حرص نخورم اینا
هنوز در حال زاییدنی همه در زایشگاه انتظارتو میکشن🤣🤣🤣
چی میگی دختر من موندم چجوری بگم بیمارستان نیان خونه که نگو اصلا. منم نگران خستگی خودم و ایمنی بچه ام.
اره. اینجا رسمه روزهای فرد میرن دیدن زائو
خانواده خودت رو به مادرت بگو بهشون بگه
خانواده همسرت رو همسرت به مادرش بگه
خودشون باید اول اجازه بگیرن بعد بیان اما بعضی ها که اینکارو نمیکنن خودتون پیغام بدین که دکتر گفته استراحت کنیم از چه روزی تشریف بیارین
تو و بچه مهم هستین باید آرامش داشته باشین
باز خوبه بعد یکی دو هفته بعد میان برای ما از همون بیمارستان شروع میشه
من چی بگم که خاله ها و عمه های مادر شوهرمم میان
مگه تعارف داری اصلا روز زایمانتو اعلام نکن به محض اینکه خونه رفتی بگو دکتر استراحت داده و گفته کسی نیاد تا سیستم ایمنی بچه یکم قوی تر بشه والا الان ویروسم زیاد شده
مگه تعارف داری سلامتی بچت مهمه❤️
نمیشه خواهر قبل خودت برسی اتاق اونا نی نیتو دیدن 😂کاریش نمیشه کرد
خوب عزیزم نیازی نیست موقعی که زایمان کردین دست به تلفن بشین به همه خبر بدین
من زایمان اولم به مامان و مادر شوهرم سپردم کسی نفهمیدم من زایمان کردم بعد ۱هفته زنگ زدن خبر دادن
ما که گفتیم تا ۲۰ روز شرایط پذیرایی از مهمون نداریم. مامانم به اقوام خودمون گفته، مادرشوهرم به اقوام خودشون. بیمارستان هم فقط نزدیکام روز زایمان میان.
والا برا ما بعدازظهر زایمان کردم خبر رسید به گوششون همه اومدن بیمارستان تا۱۰ شب پیشم بودن فرداشم که مرخص شدیم اومدن از من جلوتر خونمون بودن شامم موندن تا ساعت۱/۵ صبح
مادرشوهرم دید مامانم میمونه پیشم اونم موند صبحش دختراش اومدن گفتن مامان اینجاس مام اومدیم. ظهر برادرشورامم اومدن گفتن عه مامان اینجاس. خلاصه استراحت نشد کنم. بخیم باز شد رفتیم بیمارستان باز بخیه خوردم. فرداش بازم همه اومدن که چرا بخیت باز شد اخه توکه کاری نکردی😂😂😂😂😂
😐😐😐قبل اومدن زائو تو خونه نشستن🤣🤣🤣🤣
والا اینجا بعضیا تا بیمارستانم میان
ولی خب خونه زائو رفتن رو تقریبا یه هفته اینا صبر میکنن بعد میرن
به مامانت بگو به گوششون برسونه شوهرت گفته ماه اول بازدید نداریم
و یا مثلا بگید خونه نیستیم قراره خونه مادرشوهر بمونیم و فلان
مهمونای ما که میومدن میرفتن خیلی رو مخم بود
برا خیلیاشون حتی از اتاق بیرون نمیرفتم من، شوهرم بچه رو میذاشت رو تختی که تو پذیرایی بود در دورترین جای ممکن از مهمون...
سر این یکی هرجا صحبتش میشه میگم که اصلا کسی نیاد مخصوصا ماه اول چون دوست ندارم، حتی خودمم رفتم دیدن زاعو بخاطر مادرشوهرم اینا اونجا گفتم بهش که ببخشید اومدم به اجبار بود وگرنه میدونم شرایطت مساعد نیست زودم برگشتیم خونه...
ماهم همین رسم و داریم خیلیا دارن
به بچه که دست نمیزنن سخت نگیر
اینجاهمون توی بیمارستان میان🤕خونه هم هفته اول میان بعضیادوم.یکی ازفامیلامونم مثلامعلمه شعورنداره پسرش که کلاس اول سرماخورده دوباراومده اینجا تازه داشت میگفت آبجیم آبله مرغون گرفته دیگه شوهرم بردش خونشون.باباش گفتیدخوب شده دیگه سرماخوردگیش😪
دقیقا اگه بگی یه داستان بزرگ درست میکنن😂
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.