قبلنا‌ همش با خودم میگفتم اگه باردار بشم سعی میکنم همش ب خودم خوش بگذرونم لذت ببرم از بارداریم
الکی بی انرژی نباشم،خودمو لوس نکنم،ب کارام برسم،قرآن بخونم؛نماز بخونم ک بچه آرامش بگیره
اماااا
از وقتی باردار شدم حالم خرابه
حالت تهوع و استفراغ سردرد سرگیجه استراحت مطلق هماتوم بی انرژی بودن بی اعصاب بودن ولم نکرده
کمر دردم‌ نمیزاره حتی خوب بخوابم
استرس ک اون اولا داشتم ولم نمی‌کرد
جروبحث با همسرم ک خودمم میدونم مقصر منم ولی دست خودم نیست ک
در کل انگاری افسردگی گرفتم
تو یه جمع ک میرم اگ زیاد دیگ حرف بزنن میرن رو مخم نمیکشم عصبی میشم
اصلا حوصله ندارم
از صب تا شب دراز میکشم به هیچ کاری نمیرسم واقعا عجیبه تا کی میخواد اینجوری پیش بره😭😭😭

خوب میشی عزیزم. منم همه این فکرارو داشتم اما نشد ک نشد الان رفتم تو شش ماهگی امروز هنوز حالم خوب نیس

نیازدارم لباس بارداری بخرم ولی مگه کمردردم میزاره یروزبرم ببرون پسندکسی هم قبول ندارم بگم برام بخر😂🤦🏼‍♀️
خداکنه زودترخوب شم حداقل سیسمونی رو باحوصله بخرم وخوشکل گیرم بیاد

همه همینطوریم پس من فکرمیکردم من فقط اینطوریم بازمن خدا وشکر سه ماه اول اصلا نغهمیدم چطورگذشت باورم نمیشدباردارم اماازماه چهارم انقدرزیادنشستم دوره های قران ماه رمضون و شبای قدرکه بعدش افتادم ازکمردرد سونوانومالی که رفتم گفتن جفتت پایینه علت کمردردم همینه الان نمازمم میخونم کمرم دردمیگیره حوصله کارای خونه هم ندارم غذاهم حوصله نمیکنم درست کنم مگر سرسری بریزم توهم سریع درازبکشم

غصه نخور چون تنها نیسی دقیقا اینارو منم دارم وسواس فکری دم ب دیقه گریه دعوا با همسر دلم مخاد برم بیرون میرم بیرون حوصلم سر میره خسته میشم اذیت میشم اصن داستانیه

عزیزم نینی چیه؟

قدر بدون که بچت هست سالمه من همه این تهوع هارو داشتم چقدر ازیت شدم اما بچم برام نموند

خب طبیعیه واقعا نمیشه نباید الکی به خودمون فشار بیاریم هیچی اندازه استراحت برامون مفید نیست من کلا همش خونم جایی نمیرم هم میترسم مریض بشم هم حوصلشو ندارم هم برام سخته

منم دقیقاخیلی بی اعصاب شدم همش دوست دارم باشوهرم دعواکنم اون بیچاره اصلاتقصیری نداره ومیدونه من وقتی بارداربشم پرخاشگرمیشم هیچی نمیگه

منم مث خودت عزیزم حتی قبل بارداری کتاب خریدم ک حتما کتاب بخونم غذا های خوب درس کنم بخورم بخودم برسم پیاده روی برم ولی از شدت حالت تهوع سه ماه اول فقط ماست خنک میتونستم بخورم کتابارو حتی لاشونم باز نکردم ببینم چجوریه چ برسه بخوندن شون،الانم نمیتونم غذای خوب بخورم چون از گوشت و مرغ متنفرم و تنهام انرژی ندارم برا خودم ناهار درست کنم فقط شبا شام درس میکنم ک همسرم میاد اونم دو قاشق میخورم حالم بد میشه دو کیلو کم کردم تا الانم اصلا اضافه نکردم اشتهام ندارم ب خودم و پوستم ک بشدت خشک شده نمیرسم با همسرم هی دعوا میکنم اصلا نمیدونم سرچی بعد گریه میکنم ک بچه ام میفهمه ما دعوا کردیم با استرس دنیا میاد

اره واقعا
من نمیدونم چرا خارجیا بارداریاشون انقد با ما فرق داره
ورزش و فلان و.. بعد ماها اکثرا استراحتی هستیم😑

ینی تا هفته۱۶ هم ادامه داره؟؟🤦🏻‍♀️

🤕همه ما اینطوریم عزیزم
تازه وقتی سن بارداری بالا تر میشه سخت ترم میشه من اینقدر دراز کشیدم استخون های پهلوم درد میکنن😭حتی نمیتونم یه ربع سرپا بمونم دلم میخاد برم بیرون🤕
دیگه اعصاب که نگو عین سگ پاچه میگیرم🤣

سمت راست لگنم ب شدت درد میکنه طبیعی بنظرتو؟؟

دقیقا من برعکس شما بیشتر کار میکنم سرکار هم میرم کارا خونه هم خودم میکنم با همسرم بهتر شدم قبل بارداری خیلی دعوا میکردم

وای جون تکون خوردن ندارم مثل ماست شدم
اعصاب ندارم پاچه عالم و ادم میگیرم

الانم که هماتوم دارم دیگه بدتر

دلم دوران قبل بارداریم میخواد خسته ام از یی تحرکی

طبیعیه عزیزم منم کاملا مثل توام چاره ای نیس هورومونا بهم ریخته

دقیقا هیچ لذتی از بارداری نبردم

منم همینو میگفتم
وای استراحت مطلق شدم

منم دقیقا مثل شمام از هفته ششم استراحتم
خونه مادر شوهر و مادرمم
اصلا دیوونه شدم خداشاهده