اصلا باور نمیکنم مکعب ماهگرد هیرادو امروز روی ۷ ماه گزاشتم
خدای من چقدر زود میگذره 🥺
پسر قشنگم هر روز بزرگ و بزرگ تر میشه
دلم برا اون موقع که تازه به دنیا اومده بود لک زده
هیچ لذتی از اوایل نوزادی هیراد نبردم همش درگیر این بودم که چرا شیر خودمو نمیخوره
دست تنها بودم و افسردگی
ولی خداروشکر الان شرایط خیلی بهتره،تنها سختیش اینه که دست تنهام و هر روز خسته تر از دیروزم
ولی واقعا با همه ی این شرایط دلم میخواد زمان خیلی خیلی دیر بگذره
من حتی دلم برای دیروز هیراد تنگ شده چه برسه به چند ماه قبلش🤍
خدایا خواهش میکنم به همه ی مادرا صبر و حوصله و توان بده که از قشنگی های جوجه هاشون لذت ببرن
امیدوارم وقتی کسی بچه کوچیک داره درگیر بی پولی و مریضی وتنهایی مشکلات دیگه نباشه که نتونه لذت بچه داری رو بچشه
آمین ☘️

تصویر
۷ پاسخ

وای خدایا انگار شما حرفای منو زدی
بغضی شدم

آخ دقیقا منم هرماه که براش ماهگرد درست میکنم باورم نمیشه ۹ماهش شده🥲🥲🥲

آحی دلمون تنگ میشه بزا این روزها
خدا محافظش باشه❤️7ماهگیش مبارک

دوس دارم زودتر بزرگتر بشه.سپاس بخاطر دعای آخر.

واقعا منم باورم نمیشه ماهان۶ماهه شد و الان باید نگران این باشم که چی بدم بخوره
واقعا روزا سخت میگذره
کولیک و رفلاکس شدید اوایل به دنیا اومدن ماهان
ولی واقعا منم دلم میخاد این فسقلیا دیرتر بزرگ شن
میخام همینقدری همیشه تو بغلم بمونه
خیلی زود دارن بزرگ میشن ماشالله

سلاممم مامانا از تخفیف امشب جا نمونید
ادیت عکس بچگانه فقط فقط امشب ۲۰ هزارتومن
منتظر چی هستین یه تخفیف فوق العاده برای مامانیی که منتظرش بودین
ثبت سفارش ۰۹۳۹۷۳۲۳۱۶۱شماره روبیکا
۰۹۳۹۶۲۹۴۸۸۹ایتا

من دوس دارم زودتر بزرگ بشه 🥴

مقالات مرتبط

تفاوت شیر خشک با شیر مادر
8 تفاوت شیر مادر با شیر خشک که نمیدانید!
از کجا بفهمیم که مقدار شیر مادر برای تغذیه نوزاد کافی است؟
از کجا بفهمیم که مقدار شیر مادر برای تغذیه نوزاد کافی است؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
از شیر گرفتن چند روز طول می‌کشد
از شیر گرفتن چند روز طول میکشد؟

سوال های مرتبط

مامان آراد👼🏻🩵 مامان آراد👼🏻🩵 ۱۲ ماهگی
نمیدونم چرا تو گهواره هر مامانی که تازه زایمان کرده و بچه ی زیر یک ماه داره رو میبینم دلم به شدت میگیره و دلم برای اون موقع های خودمو پسرم تنگ میشه 🙂💔
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان آلا 🎀 مامان آلا 🎀 ۱۲ ماهگی
يادمه اون اولا فقط منتظر بودم آلا بخوابه منم بدوام برم بخوابم، به شدت مضطرب بودم به هيچ كاري نميرسيدم ب خودم ك ديگه هيچي… خيلي خوب شد ك پذيرفتم افسرده شدم و شروع به مصرف دارو كردم، الآن بعد از هفت ماه و نيم وقتي آلا ميخوابه با اين كه حتي از اون ماهاي ابتداييم خسته ترم ولي ميشينم و براي خودم وقت ميذارم حتي شده يه فعاليت غير مفيد🙃 تازه دوماهه شايد دارم از بچه داري لذت ميبرم با وجود اين كه آلا هنوزم به شدت قبل بچه ي سختيه ولي مامانش ديدگاهش خيلي عوض شده…شما هم اگه بنظرتون حالتون واقعا بده از روانپزشك و روانشناس كمك بگيريد… لذت اين لحظه هارو از دست نديد💚
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان 👩‍👧😍آنیسا مامان 👩‍👧😍آنیسا ۱۳ ماهگی
خانما حس میکنم این سنی که الان دخترم هست بهترینشه 🥹😍خیلی شیرین شده نسبت به قبلش دلم می‌خواد همینجوری بمونه بزرگ تر شه باز شیرین تر میشه یا اوجش الانه ؟🥲
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان نورا مامان نورا ۱۱ ماهگی
امروز دختر خواهرم به دنیا اومد..عکسشو دیدم انقد دلم برا نوزادی نورا تنگ شد😭اصن نفهمیدم چطوری گذشت..لذتی از نوزادیش نبردم..هر روزش برام با گریه گذشت..قدر هر روز بچه هارو بدونیم😔
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آرسام🧿 مامان آرسام🧿 ۱۰ ماهگی
انگارهمین دیروزبود که داشتم اتاقتو واسه اومدنت آماده میکردم🥺
آخ که چقدر چیدن اتاقت بهم مزه میداد،چقدرواسه تک تک وسایلات ذوق میکردم،چقدرمنتظر دیدن وبغل کردنت بودم😇😇
حالا۷ماهه که کنارمی ومن شاهد بزرگ شدن وقدکشیدنتم عمرِمادر
چقدر زمان زودمیگذره ومن تنهاکاری که ازم برمیاد اینه که فقط از این روزا باهمه سختیاش لذت ببرم چون میدونم که دلم تنگ میشه پسرکوچولوی من داره خیلی زود بزرگ میشه🥺🥺
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان فاطمه گلی مامان فاطمه گلی ۸ ماهگی
یکی از بزرکترین حسرت های زندگیم اینه که از روز زایمانم تو بیمارستان با بچهٔ تو بغلم عکس ندارم. خیلی روز قشنگی بود ولی انقدر فکرم درگیر شیر خوردن بچه بود که یادم رفت به کسی بگم ازم عکس بندازه
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان عسل و یوسف 😍😍 مامان عسل و یوسف 😍😍 ۱۰ ماهگی
گذرزمان از ۷ روزگی تا ۷ ماهگی پسرم😍
خیلی دلم تنگ شده برای موقعی که تازه متولد شده بود فکنم ما مامانا اینقدر تحت فشار و استرس بودیم که اکثرامون از اون لحظات خوب لذت نبردیم🥺
این عکس ماله ۷ روزگیشه
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان عسلچه مامان عسلچه ۱۳ ماهگی
سلام مامانا دلم خیلی گرفته همه بچه میارن لذت می‌برند از مادر شدن اونوقت من ۸ ماهه دارم زجر میکشم یا درگیر کولیک های شدید بودم یاریفلاکس یا شیر نخوردن یا غذا نخوردن به بدبختی دارم چند قطره شیر خواب و خوراک ندارم بشدت ضعیف شدم خدایا منک به زور بچه نخواستم این همه بدبختی آخه چرا😔
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان نیلا مامان نیلا ۱۳ ماهگی
شده خدا یه نعمتی بهتون بده قدرش ندونید ؟ من واقعا از شیردهی متنفر بودم ، الان عین عقده ای ها نگاه میکنم به زنایی که شیر میدن . انقدر دلم میخواد بچه ام شیر خودم بخوره ولی اولاش خیلی زجر کشیدم هیچی نمیتونستم بخورم زردی میگرفت ، کولیک رفلاکس ، شیرم کم بود ، شقاق سینه گرفتم از دردش نفس نمیتونستم بکشم
نمیدونم چرا الان دلم گرفته همش گریه میکنم . هیچوقت بخاطر کارهایی که کردم خودمو نمیبخشم خیلی خام و بی تجربه و کم صبر بودم 😭
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان هامین مامان هامین ۱۲ ماهگی
مامانا شمام همین جورین؟
امروز 7 ماهگی پسرمه
از طرفی دوس دارم بزرگ شدنش رو ببینم و زودی بزرگ شه
ولی خیلیم دلم برا این روزاش تنگ میشه
تازه همش حسرت میخورم که کوچیکتر بود انگاری اون جوری که دلم میخاست براش وقت نذاشتم و لذت نبردم
همش احساس میکنم برای بچم درست و حسابی وقت نمیذارم
همش میگم نکنه نوزادیشو این روزا قبل ترشو یادم بره
واقعا خیلی دلم براش تنگ میشه
به این فک میکنم که بزرگ شد و قراره یه روزی از پیشمون بره خیلی ناراحت میشم
بالاخره ازدواج میکنن سربازی دانشگاه شاید حتی مهاجرت
دیگه میرسه یه روزی که اینجوری دائم کنارمون نیستن
میرن برا خودشون و زندگیشون
نمیدونم حتی اگه بازم بچه بیارم همینقدر دوسش دارم یانه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آقا رضا مامان آقا رضا ۷ ماهگی
شش ماه گذشت پسر قشنگم با همه ی سختیهایی که داشت خیلی قشنگ بود خدارو هر لحظه و هر ثانیه شکر میکنیم که اومدی تو زندگیمون و زندگیمون قشنگ تر شد ماشاالله لاحول و لا قوه الا بالله
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ارغـوانــ مامان ارغـوانــ ۱۱ ماهگی
هر روز به بچم نگاه میکنم انقد علاقم بهش زیاده فک میکنم دیگه نمیتونم بیشتر از این دوسش داشته باشم ولی هر چی بیشتر میگذره هی بیشتر میشه احساساتم نسبت بهش. خدایا شکرت بابت هر چی دارم و ندارم. شکر گذاری خدا بیشتر از هرچیزی تو زندگیم بهم ارامش میده.
برا همه ی تازه مامانا دعا میکنم بتونیم از پس همه چیز بربیایم از این که بچه یا بچهامون کنارمونن لذت ببریم.
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان فرهاد مامان فرهاد ۱۴ ماهگی
بالاخره تاب پسرمو وصل کردم.اما به نظرم اصلا این تاب ریلکسی ها اصلا ایمن نیس که بچه رو تنها بزاری توش به کارت برسی.من سر بچه اولم تاب شرتی وصل کرده بودم اون خیلی امن تر بود راحت میزاشتم به کارام میرسیدم ولی تو این جرات نمیکنم
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان آیدا مامان آیدا ۱۴ ماهگی
چقدر غذا دادن به بچه لذت بخشه😍
برای اولین بار با خیال راحت بهش پوره ی سیب دادم
یک ماه کمکی رو دیر شروع کردیم و من تو این یک ماه چقد غصه خوردم خداروشکر که تموم شد
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان نویان مامان نویان ۱۳ ماهگی
سلام سلام
تاریخ رند هم که تموم شد رفت تا سال دیگه ...
اخی یادش بخیر پارسال همه این موقع حامله بودیم و روز شمار میکردیم کی به دنیا میان ...البته من برنامه گهواره رو دیر نصب کردم ...چقدر گوجه سبز و کاهو می خوردم همه میگفتن بچه ت سیاه میشه نخور🤣
یادمه اون موقع یه خانمی هم ماه من بود طفلی تو چهل هفتگی بچه ش رو از دست داد همش به فکرش هستم ...خیلی سخته روزایی که دیگه ثانیه شماری میکنی که دست های کوچولوش رو بگیری این اتفاق بیفته ...ولی من یه استرسی گرفته بودم یعنی با کوچکترین کم حرکتی نویان بیمارستان بودیم چه روزایی رو گذروندیم ..انشالله که خدا بهش یه نی نی سالم بده ...
مشاهده ۹ پاسخ دیگر