۱۷ پاسخ

چقدر من تورو درک میکنم فاطمه
یگانه یکی گفتنی بهش بزور نده سواستفاده میکنه میگه دلم درد گرفت سیر شدم
بدتر من حرص میخورم میگم تروخدا چیزی نگید بذار این بدبخت یه چیزی بخوره
همیشه سعی میکنم قبل مهمونی بهش غذا بدم یا ببرم جاییکه تنها باشه و بتونم دولقمه بهش بدم

پسر من بیشتر هم میشه منم رد دادم
خودم باید بشینم قاشق قاشق دهنش کنم

چون جاریت غذا گذاشته جلوش و بچه خودش میخوره احتمالا
یاشاید بچت قبلش چیزی میخوره دلشو میگیره سیر میشه دیگ میلش نمیکشه

دختر منم نمیخوره جدیدا بدتر شده کلافم کرده.میزارم جلوش میام میبینم با دستاش خمیر کرده یعنی فقط بازی میکنه

به نظرم دختر شمام مثل پسر من وسواس داره پسر منم اگه غذا یا میوه یک روزم جلوش باشه لب نمیزنه ولی من با سرگرم کردن باید خودم بدم

خدا خیرت بده این تاپیک رو زدی حداقل من فهمیدم هستن بچه های مثل دختر من از بس همه دور و برم بچه ها بخورن حس میکردم دختر من لابد یا معدش ضعیفه یا گوارشش خدا می دونه روزی هزار تا فکر بسرم میزنه یعنی فکر میکردم دیگه بچه چهار ساله اینطوری نیست ....اون دو تا لقمه ای هم که میخوره وسطش هی آب اصلا کلافم می‌کنه.....

نه صداش میزنم بیادسرسفره غذاشومیخورع هرچقدراشتهاداشته باشه گاهی اوقاتم اخلاق نداره نق میزنه منم غذاشومیذارم رومیز ناهارخوری میگم مامان هر موقع گشنه شدی بخور

پسر من خودش میخوره نمیذاره من بدم از این لحاظ راضیم اماااااااا کم غذا میخوره همه غذایی هم نمیخوره شاید سه چهار نمونه بخوره
خیلی کم وزنه☹️

عزیزم یه زیر اندازه بنداز براش بزار خودش بخوره پسر من قشنگ همه چی میخوره حتی آزادش بزار با دست بخوره ولی بخوره مثلا غذاهای مثل ماکارانی شکلی کتلت پسرم بادست میخورد ،توی خونه خودمون راحت همه چی میخوره حالا جایی میریم قشنگ با قاشق میخوره فقط زیراندارش رو همه جا میبرم

چون از روز اول دنبالش دویدی برا غذا

هر بچه یجوریه دیگ ولش کن واسش جدا پارچه پهن کن بزار بشینه بخوره
پسر من تند میخوره ولی بی دقت میخوره خیلی میریزه و کثیف میکنه موقع خوردن

اوووووف که دختر من از همت بدتره دیگه واقعا حالتو بهم میزنی دیروز کباب دیگی درست کردم به زور چندتا تیکه خالی خورد با اب قورت داد بعد دو ساعت دیگه داشتیم میرفتیم‌بیرون‌دیر شد گفتم اینو بزار دهنت توراه بخوری بعد از یه ربع که پیاده رفتیم انقدر تو دهنش نگه داشته بود بالا اورد تو خیابون جوییده بودا خورد بود ولی قورت نمیده امروز یه نیمرو خالی دوساعت طول داد دیگه با تهدید و دعوا تموم کرد الانم مثلا نشسته ماکارانی بخوره نیم ساعته نشسته داره دونه دونه ماکارانی میخوره که مواداشو نخوره مثلا😬😬😬دیگه واقعا بریدم تازه الان بهش شربت اشتها دادم مثلا اینه دیشبم با دوستاش بیرون بودیم همشون ساندویچ الویه کرفتن دوتا دوتا خوردن سر یه مصفه ساندویچ دوساعت دنبالش بودم 😬😬😬همش دعوا داریم سر غذا کلا به خودش بزاریش هیچی نمیخوره بعدم‌انگار فشارش میافته غرغر میزنه چون گشنش بوده حالیش نمیشه باید بخوره

پس اینا که میگن ما بچه هامون خودشون غذا میخورن کجاااان 🥴🥴🥴والا پسرمنم همینه یعنی پیییر میشم وقتی بخاد غذا بخوره میوه اصلن نمیخوره با جنگ و دعوا فقط اب پرتقال و‌اب هویج هیچیییی دیگه نمیخوره پلو‌هم من باید بدم بهش
هرجا هم میری میگن وااااا هنوز تو میدی بهش 😤😤😤

هرچی گیر میدی بدتره . منم میزارم جلوش خودش میخوره دوقاشقدوباره میره بازی دوباره میاد ۴قاشق میخوره تا تموم میشه کامل
یموقعایی ام ک عجله دارم میخام زود بخوره گوشی شعر میزارم میدم میخوره

بچه من هم خیلی طول میکشه هم بد غذا ترین بچه ای هست که تا الان دیدم.

من نمیدونم چرا آنقدر اذیت میشیم ازدست این بچه ها باز اصرار داریم دوتابشن !!!!من که رد دادم دیگه

سلام عزیزم من درست متوجه نشدم یعنی دخترت کلا غذا نمیخوره یا غذا خوردنش طول میکشه؟

سوال های مرتبط

مامان نخودی کشمشی مامان نخودی کشمشی ۴ سالگی
سلام مامانا دارم دیوونه میشم از دست پسرم . میگم چقدر رو خوردن بچه ها تون حساسید . آخه پسر من هیچی نمیخوره . صبحانه کرم کاکائو باشه میخوره نباشه یه دونه تخمرغ آبپز رو به زور بهش میدم . حلوا ، عسل ، مربا ، خامه هیچ کدومو نمیخوره .ناهار و شامم که افتضاحه . اگه من زور کنم و بدم چند قاشق میخوره ندم که هیچ . چند وقتی بود دیگه بیخیال شده بودم ، قاشق رو میدادم دست خودش که خودت بخور ، بعد یک ساعت هنوز سه یا چهار قاشق همین میخورد . بعد یک ماه دیدم نه نمیشه چند کیلو لاغر شد . الان بازم خودم میدم . ظهر بعد اینکه ناهارشو خورد تموم کرد چند دقیقه بعدش بالا آوور ، گفتش زیاد بود به خاطر همون . ولی باور کنید نهایتش ۱۰ قاشق کوچولو برنج بود . نمیدونم چیکار کنم . شربت اشتها آور دادم هم ناثیری دیدم . میوه به زور میخوره . سالاد نمیخوره ، سبزی نمیخوره ، اصلا چند ماهی میشه خیلی بد غذا شده . میگه این چیه تو غذا ، من نمیخورم این بده . رو میوه یدونه لکه کوچولو کوچولو میبینه اونو نمیخوره . من چیکار باید بکنم خدایا؟
مامان زینب وریحانه مامان زینب وریحانه ۴ سالگی
خییییییییییییییلی عصبانیم الان احتیاج دارم تا کار دست خودم وبچه هام ندادم یه نیم ساعت برم یه جا که نباشن.دخترم هیچ جوره نمیزاره ظهرا دختر کوچیک بخابه منم گفتم بزار تبلت براش بیارم کارتون بریزم اون نگاه کنه.دوروز اول خوب بود اما از روز دوم باز شروع کرد همراه کارتون بلند بلند حرف می‌زد هی صدامیان نامان چرا قطع شد مامان چرا اینجور میکنه مامان چرا اونجور اونم با صدای بلند حالا منم دارم بچه میخابونم دختر کوچیکم صدا حساس زودبلند میشه چندباری گفتم اما انگار نه انگار سر شب خابیدن ۳ماه هرشب گریه که من کنار مامان بخابم کلن فاصله یه متکا بود بامن گفتم عیب نداره اومد کنار من اما مگر میخابه تا ۳نصف شب هی قصه بگو آب بده دستشویی دارم.منو عصبانی می‌کرد تا بخابه.به من میکفت گوشی دستت نگیر توبخاب منم بخابم.منم خب تازه میخاستم اینا بخابن برم خونه جمع کنم.خلاصه.دیروزم شوهرم از سرکار اومد ۲۴ساعت نخابیده بود اما دختر نخابید نه گزاشت شوهرم وخواهرم بخابن امروزم کوچیکه از ۸صبح بیدار ظهر گفتم برو تبلت نگاه کن من خواهرت بخابونم هی صدای اون کم کرد زیاد کرد هی صدا زد هی به مبل کوبید هی رفت اومد. آنقدر صدا کرد که کوچیکه کلن نیم ساعت خابید بدخواب بیدارشد حالا نه میخابه نه میشینه نه ساکت میشه نه میزاره کارهام بکنم.فقط گریه از ساعت ۲تا الان داره از یه سینه شیرمیخوره میخام فقط جیغ بکشم فقط جیغ