عذاب وجدان داره خفه ام میکنه
من دوقلو دارم نمیدونم چی شد که وابستگی دخترم بهم خیلی زیاد شده طوری که از دست هیچکس جز خودم شیر نمیخوره و پیش هیچ کس نمیخوابه حتی باباش
پسرم اینجوری نیست برای همین وقتی کسی برای کمک میاد پسرم رو میگیره حس میکنم برای پسرم کم میزارم انگار دوست داره من بخوابونمش وقتی میاد بغلم و میخواد بخوابه همزمان دخترم خوابش میگیره پسرم رو میگیرن ازم عذاب وجدان میگیرم میگم نکنه فک کنه دوستش نداره همه جون منه وقتی بیدار میشه شیر و غذاشو خودم میدم باهاش بازی می‌کنم کلی بوسش میکنم براش شعر میخونم ولی حس عذاب وجدان داره دیوونه ام میکنه

نه بابل پسرها افسردگی نمیگیرن چقلتر ازاینحرفان برو به دخترت برس

عذاب وجدان نداشته باش عزیزم چون سخته
اما اینجوری هم نباشه ک دائم ب دخترت بها بدی فقط
هر موقعیتی ک پیش اومد پسرتو بغل کن حتمااااا

نه این همه حساس نباش این حس مادر بودنه بالاخره اگه می بینی تو اذیتی سعی کن به هر دو برسی به یکی بیشتر به یکی کمتر نه

عذاب وجدان نداشته باش عزیزم
کلا سخته
دوست من از خانوادش دور و شوهرشم مسئولیت پذیر نیس
یه بچه بزرگ و یکی هم دوقلو داره
البته بچه بزرگش ۴سالشع و بشدت حسادت می‌کنه
کسی هم کمکی نداره واس همین یکی از قل هاشو فرستاد خونه مامانش ک ازش دوره
خداروشکر کن ک پیششی میتونی غذاشو بدی بغلش کنی باهاش بازی کنی
واس خواب هم یه درمیون بخوابون
بزار دخترت عادت کنه به دیگران

دوست من خیلیییی عذاب وجدان داره و ناراحته