بچه های شمام همسن بنیامین هستن۲سال شده تازه
خاطراتشون رو همش مرور میکنن؟؟
بنیامین شده مال چند هفته پیشُ تعریف میکنه
مثلا هفته پیش ک رفتیم بیرون عموش و باباش آتیش روشن کردن مرغ پختن
آب بازی کردن
کفشدوزک دیده
زن عموش آش پخته
با دختر عموش بازی کرده
همش اینارو میگه و حتی کارای روزمره رو …
انقدر ک من براش توضیح دادم همه چیو فکر میکنم بی تاثیر نیست
یه وقتایی هم من ازش میپرسم ک یادشه تا یکم از حافظه اش استفاده کنه و …

عزیزمم،آره پسرمنم خیلی چیزایادش میمونه مثلا سه چارشب کی اومدخونمون رو قشنگ میگع،ازپله هاقراربودبیفته روبراهمگی تعریف کرد،،فقط یه سوال میگم عزیزم من باهاش شمردن اعداد تا دوازده رنگها دوسه رنگو فقط یادگرفته قل هوالله ایناروکارکردم تقریبا یادگرفته بنظرتون چه کتابی بخرم بخونم که بدونم بازچیابهش یادبدم چون دوستم میگه نگو هنوززوده گناه داره زده میشه وایناچیکارکنم؟؟

پسر منم اینکارو میکنه ولی من این ایده رو که شما هر روز براش تعریف میکنین به نظرم جالب بود حتما هر روز براش تکرار میکنم

وای آره. هرچیزیم ده بار میگه. جوابشم ندی ناراحت میشه وقتی مثلا گفت خونه عمو رفتیم باید بگم آره خونه عمو رفتیم. اونجا چیکار کردیم تا بقیه شو تعریف کنه. اگه نگم هی میگه اونجا چیکار کردیم؟
جایی میریم هی توضیح بدم داریم کجا میریم. هی میپرسه کجا میریم اونجا چیکار میکنیم. دیشب تو خیابون گیر داده به اژانس املاک که اینجا کجاست. اقا نشسته چی میگه. اینجا چیکار میکنن. اولش گفتم مغازست گفت چی میفروشن. بعد مجبور شدم بگم کسایی که خونه ندارن خونه میگیرن میگفت چرا خونه ندارن؟ شبا کجا میخوابن اوووه سرم درد میگیره🙄

آره مخصوصا خاطره هایی که آسیب دیدگی داشته تا ماه ها میکه🤣

اره پسرمنم همینجوری 😆

یعنی‌ کامل‌ دراین‌ حدحرف‌ میزنه

اصلا ماهان من فقط چند تا کلمه بلده بگه 😔😔😔

شما چه جور تعریف میکنن من هرچی میگم این بچم نمیگشون شما ها میگید چرااا

دختر من همش میگه عمو کو

اره گلشید منم تعریف میکنه
مثلا میگه با دایی رفتیم پارک آتیش بود
گربه اومد جی جی خورد
من قرصیدم یعنی رقصیدم
مهتاب پنو برد ددر
همه رو تعریف میکنه
چند وقت پیش بین همسایه ها دعوا شده بود پلیس و آمبولانس اومده بود
هنوز تعریفش میکنه
میگه آقاهه خون شد آمبولانس اومد آمپول زد بردشششش
پلیس اومد پسره بردششش