۱۳ پاسخ

اگ از سال ۹۵ ب بعد بدنیا اومده ک برو بیمارستان بگو چون از سال ۹۵ تا ۹۷ ۹۸یکی از واکسنارو نداشتن ک بزنن و توشهرما مثکه فقط بیمارستان رضوی ب نوزادا زده چون دخترمن ۹۶ بوده بعداز دوسال زنگ زدن ک بیایین الان واکسن اومده وقتی کارت تولدشو دیدن گفتن بیمارستان رضوی این واکسنو داشته و زده براش

من هنینجوری بودم بچگی برام دوباره زدن

برا دختر من که تا دو سه ماه هی چرک میداد و یه زخم گنده شد

میگن اگه چرک نکنه یا زخم نشه یعنی واکسن فعال نشده تو بدن ،یکی از فامیلای ما بعد ۱۸ سالگی موقع سربازی فهمیدن بعد دوباره رفت زد واکسنو

برای دختر منم نمونده جاش

حتما از یه دکتر بپرس

مال پسر منم نه جاش مونده نه بعدش چرک کرد. دکترش گفت بعضی بچه ها اینجورین

فقط مال خواهرم جاش رو بازوش نموند

شاید دخترت تپلی هس
جاش دیده نمیشه

آره مونده حتی دو سه ماهش که بود زخم شد بعد خوب شد

برای دختر و پسر منم جاش هیچی نشد ینی نزدن واسش؟بدو تولد؟من ندیدم بزنن توبیمارستان

مال دختر بزرگ من نموند

دختر منم جاش نیس پرسیدم گفت زدیم😮‍💨

سوال های مرتبط

مامان سپهر مامان سپهر ۲ سالگی
امشب ی اتفاق بدی افتاد ک خیلی بد بود و واسم‌تجربه شد..
پسرم سرما خورده بود بردیم پیش متخصص ک دارو بده تا بچه خوب شه
حین معاینه گفت ک صدای اضافه از قلبش میشنوم ببرش پیش فوق تخصص قلب دیگه خیلی استرس گرفتیم و بردیم پیش فوق تخصص قلب کودکان گفتن باید اکو بگیره
اونجا پسرم نمیزاشت دکتر نزدیکش بشه دکترم گفت برو آمپول آلپرازولام ی همچین چیزی بود..شوهرمو فرستاد رفت از داروخونه خرید اورد دکتر ۴ قطره ریخت داخل بینیش بچه خیلی آروم و ریلکس شد دیگه گریه و بی قراری نمیکرد
دکتر از قلبش اکو گرفت گفت همه چی خوبه ....
حالا خیلی خیلی نگرانم بخاطر اون آرامبخشی ک ریخت داخل بینی بچه میگم روش تاثیر نزاره
یعینی متخصص کودکانی ک‌گفت صدای اضافه میشنوم رو دوس دارم خفش کنم ک امشب کلی استرس بما داد..
الان منو شوهرم و پسرم سردرگم خیلی حال بدی داریم
کاش ب حرف دکتر گوش نمیدادیم و کلا نمیبردیمش
الان نمیدونم داروهای سرما خوردگی ک دکتر بهش داده بود روبدم ب پسرم یا ندم!!
تداخلی نداره با اون آرامبخشی ک زد!
مامان هدیه مامان هدیه ۲ سالگی
سلام مامانا
می‌خوام تجربه از شیر گرفتنمو بگم شاید بدرد کسی بخوره
هدیه خیلی وقت بود ک شیر رو فقط دو وعده در روز اونم موقع خواب میخورد
من میخواستم یک سال و نه ماهگی بگیرم ولی تنبلی خودم، ترس از شیر گرفتن، این ک با شیر فقط می‌خوابید، و کلی بهونه دیگه داشتم ک نه زوده وایستا و ‌...
ی مامانی اینجا گفته بود اول ی سینه رو بگیر بعد اون یکی
منم اول ۲۳ ماهگی این کار رو شروع کردم یکی رو گرفتم کلا
هر وقت هم می‌پرسید میگفتم تموم شده شیرش و خب چون اون یکی هنوز بود مشکلی با این قضیه نداشت و زود قبول کرد
طبق این روش باید هفته بعد اون یکی سینه رو بگیری که من بازم تنبلی کردم و شد سه هفته بعدش.
ولی این مدت موقع خواب هم سعی کردم کمتر شیر بدم هم قصه میگفتم شاید در یک شب ده تا قصه مختلف رو مجبور میشدم بگم تا بدونه تا هر وقت ک نیاز داشته باشه کنارشم و اینو هم بین قصه ها بهش یادآوری میکردم ک من تا هر وقت بخوابی اینجام کنارتم
واسه گرفتن اون سینه دیگه، ی چسب زخم زدم بهش و ب دخترم گفتم خوردم زمین اوف شده آقای دکتر گفته فعلا چسب بزنیم
دختر من با دکتر میونه خوبی داره و خیلی راحت اینو هم قبول کرد
چند روز سراغ می می میگرفت همینو میگفتم و چسب رو بهش نشون میدادم و کنارش هم میگفتم شما دو ساله شدی دیگه بزرگ شدی باید شیر لیوانی بخوری ، این مدت هم شیر پاکتی کوچولوها و شیر لیوانی رو جایگزین کردم و خیلی خوشش اومد
بعد پنج روز دیگه حتی سراغ می می رو هم نگرفت
من خیلی خیلی از این پروسه میترسیدم ولی برای من خیلی راحت گذشت حتی بر عکس بعضی بچه ها ک شنیده بودم خلق و خوشون تغییر می‌کنه گریه میکنن و ... اصلا این برنامه ها رو نداشتیم انگار پذیرشش با این روش خیلی راحت شده بود