۸ پاسخ

من بی حس ک شدم تو اتاق عمل ۴ بار بالا آوردم ک گفت فقط سرتو کج کن بالا بیار.کل صورتم هم میخارید.تو ریکاوری هم دوبار بالا اوردم

من اخرای عمل حالت تهوع گرفتم بشدت ولی نمیدونم تو سرمم چیزی زدن یانه

منم دوسه بار حالت تهوع گرفتم تا بهشون گفتم دارو زد واسم رفع شد.
یکبارش تا دارو بزنه داشتم بالا میاوردم، خیلی حس بدی بود انگار جون نداشتم بالا بیارم‌ ریه هامم فک‌میکردم‌بی حس شده حالت خور خور کردم‌
تا اینکه دارو‌زد خوب شد

اره منم همینجوری بودم
یهو میخواستم بالا بیارم فقط اوق میزدم که تو سرمم یه چیزی تزریق کرد خوب شدم
من از اولش که بی حس شدم تا بی حسی از بدنم بره انگار نفسم به زود میادو میره
حس میکردم یه وزنه سنگین رو قفسه سینمه

من ساعت ۱۰ صبح میخوام برم عمل
دکتر گفت از۱۲ شب چیزی نخورم

خب حالا ما چیکار کنیم که بالانیاریم.😁

من شامم خوردم تازع ولی بالا نیوردم😂

من بالا آوردم رحمم خون ریزی کرد میخواستن دستگاه احیا بیارن بالاسرم زنگ زدن دکتر بیهوشی بیاد دکترم فقط جیغ و داد میکرد میگفت مریضم داره از دست میره و جالب تر از تمام اینا این بود ک من کاملا حالم خوب بود و ب دکتر میگفتم ب اعصابت مسلط باش 😂😂😂

سوال های مرتبط

مامان نهال🌱 مامان نهال🌱 ۴ ماهگی
سلام مامانا
اومدم تجربه زایمانمو بگم
من ۴۰هفته و دو روز شدم ولی درد نداشتم
ساعت ۹
جهت چکاپ و nstرفتم بیمارستان خودم تامین اجتماعی
اونجا ازم nstگرفتن نرمال بود ضربان قلب بچه رو چک کردن و معاینم کردن ک یه فینگر بودم
فقط ضربان قلب خودم خیلی بالا بود ۱۵۰تا اصلا استرسم نداشتم
به دکترم زنگ زدن گفتن چون تو بیمارستان ما پزشک قلب نیست پس اینجا نمیشه بستری بشی باید بری بیمارستان مجهزتر😥
خیلی نگران شدم ولی بازم گفتم توکل بخدا
رفتم بیمارستان ولیعصر ک هم پزشک قلب داشت هم بخش nicuنوزادان
اونجا ماجرارو گفتم بهم لباس دادن ک عوض کنم ساعت ۱۱بود ک اومدن منو مجدد هم معاینه کردن هم معاینه تحریکی ک خیلی دردش بیشتر بود حس کردم کل رحمم زیر دستش داره تو شکمم میچرخونه اونجا ضربان قلب بچه بالا رفت ۲۰۰تا
سریع منو بردن داخل زایشگاه رو یه تخت دراز کشیدم ساعتای ۱۲بود
نوارقلب جنین میگرفتن منم انقباضام شروع شده بود
ولی هر ۵دقیقه بود تحمل نداشتم فقط خداروصدا میزدم و اشک می ریختم
تا ساعت ۱.۳۰شد شیفت عوض شد یه ماما اومد بالا سرم خیلی مهربون بود زنگ زد به دکتر ک هنوز ضربان قلب بچه بالاست گفتن کیسه آبشو پاره کنین اومد انجام داد وااای با سوندم باز دهانه رحممو بیشتر کرد
دیگه دردام خیییییلی زیاد شده بود ۱دقیقه ای میگرفت با درد خیلی زیاد ولی چون تحملم بالا بود چیزی نمیگفتم ماما کلا اومده بود بالا سرم نشسته بود...