ازوقتی زایمان کردم شوهرم تواتاق جدا می‌خوابه تاالان هم همینطوره همش میگه بچه گریه میکنه من از خواب بلندمیشم صبح میرم سرکار حس میکنم منو دیگه دوست نداره من تاصبح گیر بچم صبح زودم بیدارمیشم اشپزی میکنم کارم شد همش اشپزی بچه داری کاری ب من نداره دیگه

منم ازاین وضع خسته شدم دیگه خیلی باهم سرد شدیم

چن دفعه بش گفتم ولی باز میگه نمیتونم چون آرسام تا۵نیم بیداره چراغ باید روشن باشه

منم اوایل میخواستم جدا بخوابم که همسرم میره سرکار راحت باشه ،ولی خودش شبا بچه رو میخوابونه پیش خودش وتا صبح که بخواد بره حواسش هست تا منم یکم بخوابم

از اول اصلا نباید میزاشتی جدا بخوابه
بچه جفتتونه یعنی چی که گریه میکنه
همه بچه ها گریه میکنن و همه پدرا هم میخوان برن سرکار دلیل نمیشه که جاشونو عوض کنن

دقیقا شوهر منم اینجوریه توی اتاق می‌خوابه جدا

از یه مشاور کمک بگیر

والا شوهر من بمب هم بزنی بیدار نمیشه🤣برا همین رو تخت راحت میخوابه

همه بچهاگریع میگنند دلیل نمیشه شبا کنارهم نباشین درباره این موضوع باهم حرف بزنین

وا خب باهاش حرف بزن ک باهم همکاری کنید مگه فقط بچه شماست

بهش بگو پیش هم بخوابین.بگو با این رفتارات حس بدی بهم دست میده دوست دارم پیش هم بخوابیم