۲ پاسخ

اینقدر خودتواذیت نکن.توهم آدمی خسته میشی یلحظه فکرت جایی میره،چون تنهابچه نیست باید کارخونه روهم ردیف کنی و غذاوتمیزی و شست وشو و ...،این اتفاقیه که ممکنه برا هرکسی بیفته .اصلا نگران نباش ،زخم بچه فوری خوب میشه.خدا به هرددتون سلامتی بده.روزسختی داشتی نفس عمیق بکش یک چای برای خودت بریز ،نگران چیزی نباش.🌹🌹🌹

☹😔

سوال های مرتبط

مامان ℙ𝕒𝕟𝕒𝕙👸🏻❤️ مامان ℙ𝕒𝕟𝕒𝕙👸🏻❤️ ۱ سالگی
تا بلخره عروسی کردیم و رفتیم که ای کاش خودمو میکشتم ولی نمیرفتم اخلاقای بدش شروع شد شبانه روز تو اتاق گریه میکردم پنج صبح میرفتم سرکار ده شب می‌رسیدم خونه ریخت و پاش دریغ از یک ذره رحم گذشت و گذشت باردار شدم تماااامه دوران بارداریم تنهایی تو اتاق اشک ریختم انقدر اذیتم کرد زایمان کردم ی گل نخرید برام ی قربونی نکشت ده روز بود زایمان کرده بودم قهر کرد رفت از ترس اینکه بچمو نگیرن با بخیه رفتم دنبالش یساعت راه بود با ماشین آوردمش خلاصه آزاااارم دادن همشون تا نه ماهگی دخترم ک فهمیدم زن اورده خونم نااااابود شدم از بین رفتم اگر تاریخ مرگ منو رو مزارم بخان بنویسن باید 9/8/1402بزنن من اونروز برای همیشه مردم با ی بچه نه ماهه ک فقط سرش داد میزدم خانوادم نبودن رفته بودن کربلا😭😭😭😭😭😭😭😭بچه نه ماهه دستامو میگرفت نزنمش آخ بمیییییرم برات ماااادر بعد از اون ماجرا حضانت حق طلاق خونه ماشین ب نامم شد برگشتم شوهرم از صددرصد خوب بودن الان 80درصد خوبه ولی من دیگه نمیخامش پر از بغضم برای لحظه هایی که درک نشدم برای لحظه هایی ک از بچم متنفر شدم بخاطر اینکه هست نمیتونم زندگیمو تمومش کنم بمیرم برای بچم که هیچی ندید تو این دنیا واااقعا با هررر کلمع از این حرفا اشک ریختم بچم بخاطر استرس های دوران بارداری شد رفلاکسی ک فقط با سرنگ تا دوسال شیر خورد اونم ب زور الانم غذا نمیتونه بخوره همه میگن ببخشش یبار دیگ بهش فرصت بده اما نمیتونم اون بهترین روزای منو سوزوند نزاشت زندگی کنم اخ خداااا کجایی کجا نشستی نوکرتم